۵ پاسخ

ره عزيزم تقريبا هممون اين حالت و تجربه كرديم الان سخت ترين روزا رو داري ميگذروني هرچي بزرگتر بشه راحت تر ميشي و حالت بهتر ميشه خوردن گرميجاتم بهت كمك ميكنه

چون اولش بچه ها نمیخوابن مامانا خیلی خسته میشن کمبود خواب دارن باید از مامانت یا خواهری چیزی کمک بگیری

بله عزيزم بهتر ميشي منم حالم همين طور بود كه روزاي سختي بود البته كه هنوزم بخاطر رفلاكس پسرم هنوزم اوكي نشده شرايط ولي بهتر ميشه در كل

منکه اوایل هنوز بدنم عادت نکرده بود. ولی الان خیلی بهتر شدم و بدن کم کم عادت میکنه.

منم اینجوری بودم ولی الان به کم خوابی عادت کردم و بهتر شدم

سوال های مرتبط

مامان اِرمیا جونم مامان اِرمیا جونم ۱ ماهگی
نمی رسم به هیچ کاری فقط غذا و درست می کنم و بچه داری
نمی‌ تونم همش خونم بهم ریختس 😭😭😭
شوهرم می گه مهمونی بگیریم هی چن تا از دوستاشو خانواده
بهش می گم خانوادت واجب تره اونو بگیریم اونا بعد عید تازه ناراحت هم می سه این جوری می گم می گه تازه مگه می خای چیکار کنی بهش بر می خوره
خدایا دیگه مخم نمی کشه هر دفعه ناراحت می شم شیرم کم می شه ولی گریه نکنم بدتر می شه حالم همش گریم می گیره درکم نمی کنه
مگه چن ساله همش می گم ای کاش دیر تر ازدواج کردم در حد سن خودم ازم توقع می رفت
اصلا نمی فهمه تازه زایمان کردم بدنم زود خالی می کنه ‌
اینارو که بهش توضیح می دم می گه همش غر غر می کنی
موهای پامو نزدم می گه مثل قبل به خودت نمی رسی با بفهم من بدنم کهیر می زنه جدیدا تیغ بزنم حساس تر می شه الانم مثل قبل نمی تونم لیزر
از همه طرف روانمو تحت فشار می زاره
یکم کارا بچه دیر می کنم یه جوری می گه بیا بچه رو عوض کن یا شیرش بده انگار من هیچ وقت حواسم بهش نی
هر موقعه بچه سرحاله نگهش می داره یا خوابه بعد میگه من کمک می کنم
خدایا خودت کمک کنم افسرده نشم
قبلا هم قول داده بود منو ببره مسافرت الان به رو خودش نمی یاره
فقط حال روحی دیگران بزاش مهمه