۵ پاسخ

سلام عزیزم
من هم زمانی که پسرم دنیا اومد نمیدونم چرا مادر خودم خیلی اذیتم می‌کرد از شب سوم باهام دعوا کرد و تنهام گذاشت.. بچه اولم بود بی تجربه بودم..... خلاصه کنم براتون به هیچ کاری نمی‌رسیدم حتی غذا پختن.... اما مادرم ولم کرد و رفت..... به طرزی اذیت شدم کخ از درست و خوب و کافی غذا نخوردن به شدت ضعیف شدم و ماه سوم شیرم خشک شد و بچه ام شیر خشکی شد!!!!!!!!!!!! ولی هر کس به مادرم پیغام میداد اون نمی آمد کمک!!!!!!!! گذشت و گذشت......بچه یکساله شد و باید اسباب کشی میکردم بهش روو انداختم کمکم کنه.....آشتی کرده بود.... باز الکی دعوا راه انداخت و. یکماه رهام کرد دوباره!!!!!!! یعنی همیشه توو اوج مشکل رهام کرده!!!!!! من با روانشناس صحبت کردم.... دقیق و واضح.... گفتن روابطتت و با مادرت کم کن... و اگر دیدی باز هم اذیت هاش به زندگی ت لطمه میزنه کلا مدتی قطع رابطه کن!!!!!!! و من هم همین کار و انجام دادم.......... و بعد از اول مادرم رفتارش درست شد با کمال تعجب!!!!!

سعی کنید سکوت‌ کنید هر چیزی گفت.. جواب میده. من این مشکل رو با مادر همسرم داشتم که حل شد نسبتاً.

سلام عزیزم سوالتون برمیگرده به همین کتابی که من دارم مطالبشو میذارم کتاب والدین سمی,حالا توضیح زیادی راجع به شخصیت مادرتون ندادید و من نمیتونم بگم جزو کدوم دسته هست ولی بهتون پیشنهاد میکنم حتما این کتابو تهیه کنید و بخونید توی بخش دوم کتاب هم راهکار میده بهتون که چه کارهایی با این والدین انجام بدید با مشاور هم صحبت کنید سریعتر میتونید این روند رو طی کنید,اگه حل نشه این موضوع براتون ممکنه شما هم بصورت ناخودآگاه خطاهای مادرتون رو در رابطه دخترتون انجام بدید ,

سلام من برعکسم مادر شوهرم اینجوره اینا مادرا خیلی نگراننوفکرمیکنن ما هیچ وقت بزرگ نمیشیم سعی کن باهاش حرف بزنی و بامهربونی قانعش کنی واسه من که جواب نداد

سعی کن رفت وآمدتو یه مدت کمتر کنی و با احترام متوجهش کنی که دوس داری خودت برا زندگی و کارات تصمیم بگیری.اینجوری تمرکزت رو زندگی بیشتر میشه ودرنتیجه آرامشت بیشتره و به دخترت هم با آرامش بیشتری رسیدگی میکنی.

سوال های مرتبط

مامان مهدیار مامان مهدیار ۳ سالگی