۹ پاسخ

من از زایمان میترسم ولی دوس دارم این دوره تموم شه. دوس دارم چهارشنبه رفتم معاینه لگنی بگه سزارین باید بشی ازچشم انتظاری ویابشینم ببینم کی دردام شروع میشه حس کلافگی بهم دس میده

استرس زایمان طبیعیه دوس داری بیاد ببینیش از یه طرفم دلت واسه این روزات تنگ میشه ولی وقتی بغلش کنی همه اینا یادت میره گلم منم از الان استرس دارم ولی دیگه چاره ای نیست یه روز سخت در انتظار همه خانومای بارداره ولی اون روز سخت آخرش که نی نی و بغل میکنی همه رو میشوره میبره😍

عزیزم منم اینجوری بودم تازه تا ده روز اولم همین حسو داشتم چون نمیدونستم چجوری باهاش رفتار کنم یا گریه هاش ازچیه حتی ازین که بدون چیزی بغلش کنم میترسیدم چون یکم ریز بود میترسیدم کاریش بشه اما الان با اینکه بچم یکم کولیکم داره راضیم
توهم نگران نباش با دیدنش همه چی عوض میشه

منم دقیقاهمینجورم😖 مخصوصا حالا ک ماه دردامم شروع شده استرسمم بیشترشده

قربونت برم من هفته بیست و پنجم از الان فلسفه پوچی گرفتم، هی می گم یعنی برای مادر شدن آماده بودم، یعنی میتونم مادر خوبی باشم، یعنی اگر به دنیا بیان زندگیم خیلی تغییر می کنه، تغییرش موقتیه بعد میفته رو روال، هیکلیم بر می گرده به قبل، شوهرم با وجود دو قلو کجا باید بخوابه، وضعیت مملکت چی میشه...... کلا فکر کنم رد دادم😂😂😂😂

دقیقا منم چون بچه نداشتم و اولیه بعضی وقتا اصلا فکرشو میکنم میگم من چطوری از پسش بربیام .من و بچه ؟اصلا میترسم.نمیدونم کلا حس خیلی خیلی غریبیه .ایشالا همه بتونیم مادر خوبی بره بچه هامون باشیم خدا کمکمون کنه و از پسش بربیاییم ایشالا. درد بارداریم چیزی نیست که تا الان کسی نتونسته باشه تحمل کنه این همه زن زایمان کردن مام یکیش فرقمون چیه؟اصلا نترس خدا کمکمون میکنه گلم

طبیعیه عزیزم ترست همه ما داریم اما مثبت فکر کن ایشالا صحیح و سالم میاد و روزای قشنگی پیش رو دارین😗😗

منم ترس دارم از درد زایمان از اینکه نتونم از پس سختیهاش بر بیام ...ولی خواهرم الان دیره دیگه باید قبلش فکرشو میکردیم....ولی فکرشو بکن از تنهایی در میایی میتونی اون لباس های کوچیکی که دلت براش ضعف میشده بپوشونیش...من یه دلم اشوبه یه دلم به خوشی هاشه...ان شاءالله درست میشه

نه والا من لحظه شماری میکنم خیلی هم امده ام حاضرمم همه دردی رو تحمل کنم فقط ببینمش

سوال های مرتبط