۹ پاسخ

من از روز دهم اومدم خونه خودم و دیگه اصلا اصلا از کسی کمک نگرفتم الان هم فقط گاهی برای یه حمام که میخوام برم یه نیم ساعت بچه رو میفرستم خونه مادرشوهرم که کنار خونمونه و گرنه اصلا از کسی کمک نمیگیرم فقط حمامش رو میترسم تنهایی ببرم هنوز برای همین دوتایی با مادرم میبریمش.نگران نباش اولش دلهره آوره ولی بعد خدا توانش رو میده و مطمئن باش اگر تو که مادرشی نتونی از پسش بر بیای هیچکس دیگه هم نمیتونه خدا این قدرت رو فقط درون تو قرار داده پس به امید کمک هیچ کس نشین همه چیز اولین بارش سخته و استرس داره بعد ترست میریزه

من از روز اول چون بچم بستری شد بخاطر زردی همه کاراشو میکردم و دیگ ب کسی واقعا احتیاح نداشتم چون تو اون یک هفته یاد گرفتم نخوابم تا بچم بخوابه
نخوابم تا بچم شیر بخوره
گریه کنم و بریزم تو خودم دردمو ب کسی محتاج نشم
درد بچمو ببینمو و خودمو جمع کنم چون فقط من میتونستم ارومش کنم ...

ببین عزیز دلم،دنیای آدم هم که کنارت باشه،اول و آخر مادره اون بچه تویی،شیرش با توعه،سرد و گرمش با توعه،آروم کردنش با توعه،پس دلتو به یروز دوروز کمک اینو اون خوش نکن،من که هنوز روزای آخر رو دارم میگذرونم و منتظر فسقلی ام ولی قصد دارم ده روز اول رو خونه مادرشوهرم باشم،ده روز دوم خونه مادرم،بعدشم دیه برگردیم سر خونه زندگیمون،چون واقعا هم خودم راحت نیستم هم شوهرم اذیت میشه اونجوری

منم بچه اولمه و تنهام حالا قراره زایمان کنم ی هفته مادرشوهرم بیاد پیشم ولی هرچی باشه مادرشوهره باید خودم به کارام برسم

سلام عزیزم.طبیعیه
من خودم روزی که قرار بود تنها بشم با نی نی کلی گریه کردم و به همه میگفتم من نمیتونم
اما کم کم که تو شرایط قرار بگیری میبینی میتونی
سعی کن آروم باشی و آرامشتو حفظ کنی
تو مامان قوی هستی و میتونی

من هر رو بچه هام رو از اول خودم انجام کارهاشون رو

سلام عزیزم منم تنهام بچه اولم هست

من دو هفته دیگه زایمانمه قراره ۷_۱۰ روز مادرم بیاد پیشم بعدش دیگه فک کنم راه میفتم شوهرمم کمکم میکنه

سلام عزيزم من از چهل روزگي ، فكر ميكني ميتوني فقط حمام بردنش تنهايي سخته

سوال های مرتبط

مامان دخترای ناز ❤️ مامان دخترای ناز ❤️ روزهای ابتدایی تولد