273
دکتره از ما رضایت گرفت و منو برد تو ی اتاقی و منم خوابیدم و چشمامو بستم ک نبینم خیلی میترسیدم و دل شوره هم داشتم خودش بود و دستیارش مادرشوهرمم از گوشه در سرک میکشید. دکتره امپول رو ک زد ی درد خفیفی حس کردم در همین حین داشت سونوم هم میکرد بعد دلم کلا درد گرفت گیتم تموم شد گفت ن یعو صدای لرزون دستیارش اومد ک ب شدت ترسیده بود گفت دکتر امپوله گیر کرده در نمیاد!!

۹ پاسخ

خدا لعنت شون کنه... چی کشیدی....

خدالعنتشون کنه حالم خراب شد
الهی خیر نبینن که انقدر اذیتت کردن

دست پسرت خوب شد ماریا ؟

ادامشو کی مینویسی

وای استرس گرفتم دختر بعدش چی شد؟

من زیر هر تاپیک ننوشتم چون خیلی محو داستانت شدم و یک روزه رسیدم به اینجا
به خاطر یهسری آدم بی عقل عصر حجری چقدر سختی کشیدی عزیزم
متاسفانه این فرهنگ غلط باید از بین بره که مردا هر غلطی دلشون میخواد میکنن و میگردن دنبال دختر آفتاب مهتاب ندیده
خیر نبینن اینجور آدما،اینجور مادر شوهرا خدا خودش یهروزی جواب این ظلما رو میده
امیدوارم الان تو آرامش باشی و از لحظه لحظه زندگی ت لذت ببری کنار پسر گلت😍😘🙏

وای خدای من.دختر چقد بدددددددد😔😔😔😨

خب ادامش

مقالات مرتبط

عوارض صدای سشوار برای نوازد
صدای سشوار برای نوازد | عوارض صدای سشوار برای نوزاد، آرامش...
درمان دل درد در نوزادان
درمان انواع دل درد در نوزادان
درمان دل درد نوزاد زیر یک ماه
درمان دل درد نوزاد زیر یک ماه | روش‌های درمان خانگی و دارو...
بیماری آبله‌ی میمونی
بیماری آبله‌ میمونی در ایران و میزان کشندگی آن

سوال های مرتبط

مامان امیر محمد مامان امیر محمد ۱ سالگی
بچه ها بچم چون مریض بود دیروز بردم دکتر چون اسهال درد دل و استفراغ میکرد و تب هم یه کم داشت بردم دکتر دو تا واکسن زد بهش یکی واکسن دل درد یکی هم برا استفراغی بد همین ک واکسن زد از بیمارستان ک بیرون شدم بچه هم انقدر داغ شد تمومش قرمز شده بود صورتشو یهویی نگا کردم هول کردم از بس قرمز شده بود و تب شدید داشت بد با پاشویع شیاف استا یگم تب پایین اومد انقدر بی حال بود نمیتونس گریع کنه بنظرتون از چی بود بد واکسن اینجور شد چون وقتی هم یکسالش بود دکتر براش واکسن تب داده بود چون تبش پایین نمیومد واکسن رو ک زد امدم خونه بچه بی حال شد قرمز شد انقدر بدنش داغ شد ک هر کار کردم ب بدبختی تبش رو پایین اوردم بنظرتون چرا اخه بد از واکسن اینجوری میشه اخه
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان دیاکو♡تودلی🤰🏻 مامان دیاکو♡تودلی🤰🏻 ۱ سالگی
خانما بیمارستان ازمایش از پسرم گرفت پلاکتش اول 255 بود الان دوباره گرفت شد 187 خانمی ک هم اتاقیم تو بیمارستان خیلی ترسوندم گفت چیز بدیه دکترم ک فعلا نیومده😔😔😔
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان مامان آوینا❤️ مامان مامان آوینا❤️ ۱ سالگی
سلام خانما نگرانم من دخترم سه روز بود تب داشت بردم دکتر گفت گلوش عفونت داره بعد ی تبر بتامتازون زدن از اون به بعد کلا می خوابه بی حاله امروز کلا خواب بود هرزگاهی منم. بیدارش می کردم ی چیزی بدم درست حسابی هم غذا اینا نخورده از چیه از آمپول چی کار کنم
مامان میوه دلم مامان میوه دلم ۲ سالگی
امشب دخترم نزدیک ب سه جهار ساعت فقط نق زد و گریه و چسبید ب منو اصن نمیدونست میخواد چیکار کنه بغلش میکردم میخواست بره پایین از بغلم میزاشتم زمین ب شدت گریه میکرد خلاصه ک منم سرم درد گرفته بود هم اینکه ب شدت گشنه شدم و نمیزاشت چیزی بخورم هم از دست غر زدناش ظهرم نزاشته بود بخوابم از بس ک شیر خورد تو خواب
سر شامم شام رو بهمون زهر کرد و دیگه غذا شو پرت کرد و لجبازی و گریه ی شدید و شوهرم بغلش کرد بردش پیش مادرشوهرم منم رفتم دنبالشون محیط ک عوض شد آروم شد شوهرم اومد بالا غذاشو آورد و شروع کرد بازی بازی غذا خوردن😄
تااینکه پی پی کرد....
راحت شد بچم همه دلیل غر زدنش همین بود دیگه گریه نکرد دیگه نق نزد و من مادر نمیفهمیدم مشکل بچم چیه😔😔😔
عجله کردم زود قضاوت کردم بهش گفتم چرااینقدر امشب غر میزنی یکم با صدای بلند 😔 منو ببخش دخترم ببخش گاهی باهات بلند حرف میزنم فرشته کوچولوی من❤️
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان janan مامان janan ۱۵ ماهگی
مامانا کیا بیمارستان نجمیه زایمان کردن ؟سز زایمان ی خانومی اومد گفت اگر اومدم ازت خون گرفتم حین زایمان بدون بند نافت بدردخورده ذخیره میشه بعد حین زایمان اومد ازم خون گرفت منم دیگه کلا یادم رفته بود الان یهو یادم افتاد نمی‌دونم ذخیره شده یا ن کسی بیمارستان نجمیه این اتفاق براش افتاده ؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان یاسمین مامان یاسمین ۱۶ ماهگی
سلام مامانا خوبید اومدم دردودل کنم دیروز رفتم خونه مامانم خواهرام اونجا بودن دخترم چن وقتیه خیلی اذیت میکنه الان هم داره دندون کرسی در میاره ب شدت اذیت میکنه واقعا خستم اصلا حال روحیم و جسمیم خوب نیست متاسفانه کسی هم درک نمیکنه ک ی مادر واقعا خسته میشه دخترم مداد دستش بود فرو کرد تو صورتم دردم گرفت خسته هم بودم سرش داد زدم بعد خواهرم گفت تو عرضه نداری بچه بزرگ کنی تو لیاقت نداری گفت حیف این بچه ک تو مادرشی خیلی حالم بد شد الان ک دارم مینویسم گریه میکنم چرا باید با حرفاشون حال ما مادرا و خراب کنن کاش هیچ وقت بچه نمیاوردم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان نیلا👼 مامان نیلا👼 ۱ سالگی
نیلا شیرشو خورد و خوابید
خوابش ک عمیق شد رفتم عوضش کنم
پوشکشو باز کردم یهو از صدای چسب پرید و بهم نگاه کرد و با صدای خواب الوده گفت ماما
منم گفتم جاااان دخترم
و وقتی منو دید انگار خیالش راحت شد و ی لبخند زد و دوباره چشاشو بست
منو میگی انگار اون لحظه دنیا رو بهم دادن اصن ی حس وصف ناشدنی بود ک با دیدنم حس امنیت پیدا کرد و خوابید 🥰🥺
خدایا این فرشته کوچولو های مهربونو برامون حفظ کن
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان افرا مامان افرا ۱ سالگی
دخترم از یکسالگیشه از ۷ونیم تکون نمیخوره ک نمیخوره پدرم در اومد دیگه البته کلی دندون هم در اورده در همین ضمن
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان مهرسام مامان مهرسام ۱۷ ماهگی
سلام مادرا
سوال
بچه هاتون ک هم سن پسرمن هستن آیا دل درد میگیرن یا نه؟
آیا طبیعی ک دل در باشه تو این سن دل درد بگیرن،؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان هانا مامان هانا ۱۷ ماهگی
تو همسایگیمون ی دختره هست یازده سالشه بنده خدا ما اول فکر میکردیم پسره چون کلا بازیهاش دوستاش تیپش قیافش همه چیش ب پسرا میخوره تا آخر خودش گفت دختره و متنفره از دختر بودن. مامانش میگفت اشتباه کردیم از اول همیشه تیپای پسرونه میزدیم براش و کلا میگفتیم رنگا جنسیت ندارن و گوشش رو سوراخ نکردیم و گفتیم خودش انتخاب کنه و خلاصه ازین آدمایی ک امروزی میگن ن نباید خیلی چیزا رو ب بچه القا کنی دختره میگفت بزرگتر بشم عمل میکنم جالبیش اینه ک با این سن کمش واقعا خیلی از دختر بودنش متنفر بود. من خیلی بابت ترنس بودن بچه میترسم ب مشاوره بود میگفت بعضی از خانواده ها با اشتباهات تربیتی این حس رو ب بچه القا میکنن متاسفانه و اون بچه کی میفهمه ک کلا راهش اشتباه بوده؟ زمانی ک عمل بکنه. من واقعا تو این نظرا چون یکی از بزرگترین نگرانیهام بود همیشه ب دخترم لباسای دخترونه میدم همیشه سعی میکنم از الان بهش بفهمونم و اینکه عاشق جنسیتش باشه گوشاشو هم سوراخ کردم همون دو ماهگی دیگه دردش مث درد واکسنه دیگه. خدایی این از کجا در اومد ک بزرگ شه خودش انتخاب کنه؟ فوقش نخاست بعدا گوشواره نمیندازه. طرز فکرم اشتباهه؟
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان مانیا مامان مانیا ۱ سالگی
سلام امشب بچم خیلی گریه میکرد بیقرار بود پوشکش تمیز بود گفتم شاید تشنه س آب هم نخورد شیر هم نخورد صبی همینجوری ک یچی شد داشت میخندید دیدم ن بابا داره دندون آسیا در میاره تازه یکمشم زده بیرون
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان دیان مامان دیان ۱۶ ماهگی
وای دیشب تا ۵ و نیم صب پسرم فقط گریه ک نخوابه در صورتی کل دیروز از ۲ بعد از طهر بیدار بود نخوابیده بود دیشب هم نمیخواست بخوابه تا ۵ بیدار بود اشک منو باباش در اومد بخدا پاهام بی حسه این‌قدر ک رو پاهام خوابید .خدا قوت بدین برا روز جدید 🫥
مامان نیان و تو دلی مامان نیان و تو دلی ۱۶ ماهگی
مامانا شبتون خوشش. ی مدت بود نیان از ساعت سه شب تا شیش صبح از خواب بیدار میشد و جیغ میزد و گریه میکرد از ی طرفم اسهال بود منم زوم شده بودم رو لثه های پایینیش ک باد کردن ولی خبری نبود بچم از ی طرف درد اسهال و سوختگی داشت از ی طرف درد دندون خلاصه گذشت تا امشب خواستم گوشواره شو درارم ک گریه کرد ی لحظه نگاهم افتاد به دندونای بالاش و دیدم بعله اسیابای بالاش در اومده کلی نشستم گریه کردم الانم اومدم بگم بهتون ک حواستون به کوچولوهاتون باشه طفلکیا خیلی گناه دارن من الان عذاب وجدان گرفتم چون باردارم کلا گیج شدم اصن نمیفهمم دارم چیکار میکنم دیگه 🥺🥺 از ی طرفم حرفای چرت و پرت اطرافیانم ک دلسوزی بلد نیسن و فقد نظر میدن 🥲
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان هوژین🫀 مامان هوژین🫀 ۱ سالگی
آخییییییییییییییییش دلم خنک خنک شد😃😃🤣
راجع ب تاپیک قبلم 😇


دخترم دوتا دستاشو تو موهای دخترعمش قفل کرد تادلت بخواد دور خونه کشید منم فقط ی گوشه نگا کردم از صبح دارم آموزشش میدم ک رومیسا اومد بزن گاز بگیر انگار فهمیده همش میزنتش مادرشوهرم داد زد چرا نگا میکنی نمیری از دستش بگیری گفتم وقتی اون بدن بچمو با دندوناش کبود میکرد کسی جلوشو گرفت بزار بکنه دستش درد نکنه تلافی میکنه 🤣بزار بچم یاد بگیره از خودش دفاع کنه کتک نخوره الان مامی شوشو واسم قیافه گرفته اما ب اونجای دخترم مهم نیس برام دلم خنک شد🤣
مشاهده ۲۷ پاسخ دیگر
مامان (آنیل❤️آیسل) مامان (آنیل❤️آیسل) ۱۵ ماهگی
سلام مامانا،یعنی گاهی ی اتفاقایی میفته آدم میمونه چی بگه😒 آیسل عادت داره شبا روی شکم می‌خوابه بعد ک میخواد بچرخه خیلی چپکی اینکار می‌کنه ،گاهی دستش گیر می‌کنه زیرش،باور میکنین دیروز همینجوری دستش دررفت😒 از خواب بیدار شد مدام گریه میکرد ،تا دو سه ساعت ی سانتی متر از جاش تکون نخورد یه لحظه هم میخواست تکون بخوره گریه میکرد دوباره می‌نشست ،بعد من یکم شک‌کردم نکنه دستش درد می‌کنه اینطوری بی قراری می‌کنه ،اخه دست تکون میداد فقط راه نمی‌رفت ،هیچی دیگه بردم دکتر ،گفت داره دندون در میاره بی قراره،بهش گفتم دستش نگاه کن فکر کنم درد داره ،یکم دست آیسل بالا پایین کرد یکم بای بای کرد گفت نه سالمه،ما خونه اومدیم حالا ساعت ۱۱شبه ،داشتم لباسشو درمیاوردم دیدم بچه یهو پرید از درد،ارنج دست زدم دیدم اصلا اجازه نمیده ،دستشو یکم کلا خم نگه داشته بود ،همونجا درد میکرد ،دستشو ک باز میکرد اصلا نمیتونست تحمل کنه گریه میکرد ،دوباره بردم بیمارستان عکس گرفتم گفت دررفته،امروز باید ببرم ارتوپد جا بندازه،اصلا هم نمیدونم کجا باید ببرم ک همین امروز نوبت بده ،بچه اسیره دیروز تاحالا
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر