بروبیمارستان هفته ات کامله گلم یه وقت بچه ات خفه نشه زبونم لال
من شبش یکم دردداشتم ولی مادرشوهرم باورنمیکرد شوهرمم خونه نبود لباسم خیس میشد زنگ زدم به شوهرم ساعت دو سه شب بود ماشین گرفت واسم مادرشوهرم میگفت واستا صبح بریم بیمارستان به حرفش نکردم رفتم درمانگاه معاینه کرد گفت کیسه آبت سوراخه دهانه رحمتم سه سانت بازه سریع برو بیمارستان بازم مادرشوهرم باورنمیکرد همش مسخرم میکرد به خواهرشوهرام زنگ میزد میخندیدن مسخرع میکردن بلاخره رفتن بیمارستان توماشین یکم دردکشیدم بعد رفتم بیمارستان فرستادنم ببخشید دستشویی رفتم یه لکه خون دیدم اومدم بستریم کردن خواهرم که مامایه زنگ زد به همکاراش گفت هوامو داشته باشن چندتاماما اومدن روسرم هی معاینه میکردن هی میگفتن ورزش کن خیلی خوتریزی کردم بعد یه ماما اومد بایه چوب کیسه آبمو پاره کرده قبلشم که آمپول فشار زدن دردام خیلی کم بودجوری که حتی ماماها هم میگفتن عجب مامان بی دردی ولی کم کم دردارم شروع شدساعت دوازده زایمان کردم ساعتشو دقیق یادم نیس یع ساعتم کامل بخیه میزدن البته منومجبورشدن یه قسمتوباتیغ برش دارن زیادبخیع خوردم
نصب شب مثل درد پریود گرفت میگرفت ول میکرد صب رفتم دکتر معاینه شدم گفتن دو سانت رحمت بازشده هفته ۳۸بودم ازمایش دادم پروتتین دفع میکردم بستری شدم شبش زایمان کردم
من بدون درد و با دهانه رحم بسته کیسه ابم پاره شد . ساعت 5 صبح کیسه ابم پاره شد 5 عصر زایمان کردم
حامله ای؟
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.