پسرک قشنگم 😍❣دیشب که وارد گهواره شدم دیدم اندازه یه هندونه شدی و ما باهم به ۳۸ هفته رسیدیم ، هیچوقت ۱۶ تیر رو که ازمایشم مثبت شد یادم نمیره روزی ک گهواره و مامانا رو نصب کردم تاریخ آخرین پریودم رو زدم و تاریخ احتمالی زایمانم رو که نشون داد گفتم اوووووه کو تا اسفند😳🥴 کی تموم میشه این ۹ ماه...
ولی تو پسرک خوب من بودی هیچ اذیتی تو طول بارداری برای من نداشتی بسا من گاهی اذیتت کردم ولی تو بهترین بودی عزیزکم🥰💋 بهترین دوران بارداری رو برام ساختی پراز شیرینی ، حس هایی که تو این مدت با حضور تو تجربه کردم بهترین خاطرات و تجربه های عمرم بوده آنقدر که مطمینم دلم برای اين روزا و خاطرات کلی تنگ میشه 🥺🥲 از دیشب حس میکنم چقدر زود گذشت این ۹ ماه مثل برق و باد 🥲💙
از ساعت ۵ صبح ک با کمر درد و شکم درد از خواب پریدم فهمیدم اومدنت از رگ گردن بهم نزدیک آره عزیزم🤩هر لحظه تو این هفته ممکنه کنارم باشی شاید این آخرین دلنوشته ای باشه ک برات می نویسم کوچک رویایی من🥰آخرین دلنوشته ای که تو شکمم شاید همین دلدردی ک گرفتم نشانه اومدنت باشه🥲🙂خواستم این پست اینجا برات به یادگار بمونه که یه روزی وارد دفترخاطراتم کنم برای روزی که بتونی خوندن و نوشتم یادگیری و بخونی 😍💙
۱۴۰۲.۱۲.۰۲

تصویر
۱۷ پاسخ

عزیزم ب سلامتی نینینو بغل کنی

عزیزم به سلامتی😍😍 ولی پسرت مثه پسر اول من یه سال از مدرسه جا میمونه چون نیمه دومیه

ای جانم😍خدا برات حفظش کنه ایشاله ک همه مامانا تیر بچه هاشونو ببینن

ای قوداااا توم هندونه شدی😍🥹

ایجاان منم دقیقا ۱۶تیرفهمیدم باردارم
تولدشوهرمم همون روز بودعیدغدیرهم بود خیلی روزخاطرانگیزی شدبرام
تاریخ احتمال زایمانمم طبق ان تی ۲۲اسفنده باهمیم🤩
خداحفظش کنه تودلیتو
ان شاالله بموقع وصحیح وسالم وصالح بیادبغلت

عزیزم بسلامتی وقت زایمانتوکی داداه دکتر
برامن ۹اسفندداده چون سزهستم💕

عزیزم. ایشالا بسلامتی بغلش بگیری😍😍😍

وای چه عاشقانه چه شاعرانه با حرفات یاد خودم افتادم یاد اولین آزمایشی😭😭😭

عزیزم منم ۱۴ تیر جواب ازمایشم مثبت شد..

چقدر قشنگ نوشتی اشکم دراومد

ای جاااان منم ۲۳ اسفند هستم‌

منم لحظه شماری این هفته میکنم انشاالله بسلامتی بغلش بگیری منم بغلم بگیرم پسرکمو 🤲🥺🥰

تاریخ زایمانمون تو ی‌روزه منم ۲۳ اسفندم

عزیزم به سلامتی ان شاالله زایمان کنی هم خودت هم گل پسرت سلامت باشید ❤

اووخی ب سلامتی

بسلامتی بغلش کنی عزیزم. تاریخ امون باهم هستن من 22 اسفند هستم

یعنی میشه من ب این هفته برسم🥺

سوال های مرتبط

مامان مَهوا🌝 مامان مَهوا🌝 هفته سی‌ونهم بارداری
و بالاخره وارد ماه نهم شدیم دخمل قشنگم😍
لحظه دیدارمون خیلی نزدیک شده ، فقط ۴۰ روز باقی مونده که حتی ممکنه زودتر هم بشه
شاید این آخرین یادگاری باشه که مینویسم برات از ماهگردها و روزهای خوش و سختی که تو بارداری گذروندم 🥹
از همه این بارداری عاشق وقتایی بودم که تو شکمم تکون میخوردی ،مخصوصا ۳ ماه آخر که تکونای قوی تری رو حس کردم🥰🥰
تجربه اولین بارداریم عالی بود درکنار تو خوشگلم
قطعا استرس و سختی ها و ناراحتی هایی هم داشتم ولی فقط میخوام خوبیاش یادمون بمونه💖🤰💓
دیگه مشخص نیست کی دلت میخواد بیای بغل مامانی 🤱
ایشالله یادگاری بعدی اعلام کردن تاریخ حضور قشنگت تو آغوشم باشه مادر 🤩😘
دقیقا وقت اذانه از خدا با بغض میخوام که هرکسی آرزوی داشتن فرزند داره خدا نصیبش کنه
همونطور که یروزی تو رو از خدا خواستم و دقیقا تو روز تولدم و شروع سن ۳۰ سالگی که دوست داشتم این خبرو بشنوم شنیدم ، این
بهترین هدیه خدا در تمام ۳۰ سال عمری که از خدا گرفتم بود🥺🥹❤️💝
مامان معجزه خدا🌱❤ مامان معجزه خدا🌱❤ ۵ ماهگی
عزیزدل مادر...
کمتر از ۴۸ ساعت دیگه مونده تا روی ماهت رو ببینم و صدای اولین‌ گریه قشنگت رو بشنوم...🥰
تا قراره به دنیایی بیایی و معجزه خدایی که خودش بهم داده رو با چشم های خودم ببینم...🤱
هر تک تک لحظه های این ۹ ماهی که تو دلم بودی و قد کشیدی برام مقدس ترین و بهترین لحظه های زندگیم بوده و هر روز خدا رو بابت داشتن تو شکر کردم و عشق کردم با بودن تو، توی دلم...🤰
با شنیدن اولین صدای قلبت انگار دنیا برای من شد و با حس کردن اولین تکون خوردن هات من خوشبخت ترین شدم....😍
شدی پسرم و رفیق روزها و شب هایی که تنها بودم و قراره بودنت تا اخر عمرم قوت زندگیم باشه ... شدم مادر پسری که اومدنش شده امید زندگیم تا هر روزم به ارزوی دیدن روی ماهش بگذره و هر لحظه کیف کنم برای بودنش...👩‍👦
توی این روزای اخری که تو دلمی حسابی دلتنگ و بی قرارم برای سکسکه کردن هات و حس کردن وجودت تو دلم... برای تکون خوردن هات که شیطونی میکنی و شب ها تا صبح نمیزاری بخوابم...🥺🥰
و انگار میدونم که میدونی روزای اخریه که تو دلمی و بی قراری و میدونم که توام دلتنگ این جای گرم و نرمت میشی...🤰
اما بهت قول میدم تا جایی که در توانم باشه بهترین مادر باشم برات و حس خوب زندگی کردن رو بهت یاد بدم..‌.😊
تو فرشته زندگیمی و من با تمام توانم تلاش میکنم تا مراقب فرشته ایی باشم که خدا منو لایق داشتنش دونسته...🧚‍♂️👼

قربون تو که از وقتی شروع کردم برای نوشتن برات با محکم ترین توانت تکون میخوری و من کیف میکنم بابتش...🥺❤

بمونه تو این صفحه به یادگاری از حس و حال عجیب و غریب این روزام...🥰❤🤰👼

۳۸ هفته و ۱ روز
۱۴۰۳/۰۳/۱۱
مامان کوچولو بچه🧸 مامان کوچولو بچه🧸 ۵ ماهگی
بماند به یادگار برای پسرم 👶🏻
پسر کوچولوم من هنوز ندیدمت ولی هر روز و هر شب تصویر صورتت از جلو چشمام نمیره هر روز با خودم فکر میکنم که اون صورت ماهت چطوره ...
این روزها دارم لحظه شماری میکنم برای اومدنت هیچ وقت فکر نمیکردم بعد از داشتن خواهر کوچولوت بتونم انقد عاشق بچه ای دیگه باشم اما تو ...تو با تکون خوردن هات یه طوری قند تو دلم آب میکنی که نگو ...
نمی دونی این روزها چقدر آجی منتظرت هست و هر روز یه عالمه می بوسه تو را میدونم که وقتی اومدی دوستای خوبی برای هم میشید ...همدم هایی که همیشه کنار هم هستند ...من تو روزهای سختی گذروندیم تا به این مرحله رسیدیم از اون تاریخی که بهم گفتن تا چند وقت پیش فقط من تو خدا میدونیم که با هر سونو چقدر استرس وجودم می گرفت ...تو را خدا دوباره به من بخشید و من همیشه شاکرش هستم ..میخام بدونی عاشقتم و تا آخرین لحظه عمرم همه تلاشم برای خوشبختی تو و آبجی کوچولوت میکنم تا شما آدم هایی شادی باشید برسید به چیزهایی که دوست دارید ...😍😍😍😍
به تاریخ ۲۸خرداد 1403