۱۷ پاسخ

هرکار عشقت می‌کشه و خودت و بچت خوشحالی بکن بقیه تو سختی و مشکلات نیستن که حالا نظر میدن

از حسودیشون میگن

هیچی ب کارت ادامه بده عزیزم

اتفاقا مادرای شاغل بیشتر برای بچه هاشون وقت میزارن و واسه رفاهشون تلاش میکنن، من ۷.۳۰ صبح میرم ۵‌.۳۰ عصر میرسم خونه ، تو شهر غریب هستم و مادرم پیشم نیست، بچم و پرستار نگه میداره ، ولی اصلا از این بابت ناراحت نیستم ، میدونی چون نصف روز بچه رو نمیبینی و باهاش درگیر نیستی واسه همین از بچه داری خسته نمیشی و وقتی میای خونه رفتارت با بچت بهتره، من ۵شنبه و جمعه تعطیلم چون عادت ندارم دوروز کامل از پسرم نگهداری کنم بعضی اوقات واقعا کلافه و عصبی میشم ، میگم کی شنبه میشه استراحت کنم 😂😂😂🤪🤪🤪 الان انگار یک نفر بچه رو نگه میداره اون یکی استراحت میکنه بعد شیفت عوض میشه 🤪🤪 در هر صورت به کارت ادامه بده ، به شرایط عادت میکنی نگران نباش

عزیزم اگه واقعا شرایطت قابل قبوله به حرف هیچکس گوش نکن جز دل خودت بچت هم مطمئن باش احتیاج داره که بعضی وقتا از پدر و مادرش دور باشه یا خودت همچنین دلیل نمیشه بچتو نخوای تو داری برای آینده و رفاه اون تلاش میکنی نه برای کسی دیگه به قول خودت رفتارت هم با بچت بهتر میشه بخدا من آرزو به دلم یه روز کامل تنها باشم تا تمام این خستگیای روزمره و بچه داری از سرم بره بیرون اما واقعا این شرایطو ندارم

بهترین کار رو کردی بچه مادر شاد میخواد البته اکه بعد یه مدت کار دلت رو نزنه یا ب طور ناخوداکاه فشار کار باعث شه با بجه ات بدرفتاذی کنی کاررفتن ما مادر مثه قضیه ملانصرالدبن پسرشو خرش هست مردم در هر حالتش حرف برا کفتن دارن
ب یه ورت باشه حرفاشون چرا مغز استخوان نازنینت رو درگیر حرفای چار تا خاله خانباجی میکنی

نه عزیزم اون هرکسی که هست بدخواه شماس الان همه آرزو دارن موقعیت شغلی داشته باشن اگه برا بچه ات کم نمیزاری و خودت اذیت نمیشی حتما ادامه بده

بهش بگو چه بسا پسرم خونه مامانم بهش بیشتر خوش میگذره براش تنوع میشه

گور بابای هرچی حرفه بابا بچه ها همیشه کوچیک نیستند اینده دارند وقتی باید بسوزی ک نتونی برای بچت چیزی بخری دمت گرم و خدا قوت

کار خوبی می‌کنی چون اینجوری سرش داد نمیزنی و با عشق بیشتری بهش نزدیک میشی درضمن کارایی ک تو باید براش میکردی خب مامانت داره انجام میده فرقی نمیکنه ک

بیخیال واسه خودت زندگی کن بزار بگن تو کار خودتو کن فقط لبخند بزن

اصلااا ب حرف هیچ بنی بشری اهمیت نده اتفاق مادر هم روحیه میخاد منم شاغلم روزایی ک سرکارم میام پیش دخترم بیشتر انرژی دارم تا روزایی ک خونمون هم یه درامدی برا خودمو دخترم
من خداروشکر وضع شوهرم خوبه ب پول نیازی ندارم ولی دوست دارم مستقل باشم هر چی دلم بخاد برا دخترم و خودم بگیرم

منم مثل شما با این تفاوت که حرفارو به کتفم گرفتم

مطمعت باش بچت بزذگ بشه از داشتن مادر مستقل و تحصیل کرده ای داره افتخار میکنه

چ ربطی داره
من هم شاغلم صبح زود میرم 12ونیم میرسم خونه.
شاید حسودن

نه عزیزم وقتی میبینی رابطه ات اینجوری با بچه ات اینجوری و مامانتم هست کار خودتو بکن بقیه رو ول کن همیشه ی حرف دارن منم کل زندگیمو گذاشتم برا بچه هام مخم دیگه نمیکشه از صبح تا شب دعواشون میکنم این هیچی بقیه میگن چرا نمیری سر کار عرضه نداری ول کن بابا موفق باشی عزیز دل🥰🥰🥰

بابا حرف مردمو بیخیال خرج سنگینه اونا دربیارن بدن به تواگه راس میگن بکارت ادامه بده

سوال های مرتبط

مامان هامین مامان هامین ۲ سالگی
سلام مامانا ،یکم درد و دل داشتم
من مامان دوتا پسر کوچولم پسر کوچولوی من الان یک سال و ده ماهشه خیلی روزهای سختی رو گذروندم الان که بچه هام بزرگتر شدن خیلی خیلی بی حوصله و عصبی شدم ،احساس کم بودن میکنم به حال مادرهایی که یک بچه دارن غبطه میخورم ناشکری نمیکنم عاشق بچه هامم ولی خب همیشه تو جمع ها و جاهایی که میرم من نمیتونم به دوتاشون برسم هم خودم و هم بچه هام سردرگمیم
احساس میکنم صبر و همه آرامشم رو برای همیشه از دست دادم از اون دختر اروم و صبور و مهربون هیچی نمونده انقدر که پسر بزرگم کولیک داشت و رفلاکس پنهان و تا هفت ماه همش گریه بعدش هم که لج و اعصاب خوردی بعدش هم ناخواسته باردار شدم یه بارداری سخت و پر از استرس چند روز قبل از زایمانم یکی از نزدیکام فوت شد و ووووو خیلی داستانهایی که پسر دومم داشتم
خیلی قوی بودم یه تنه و دست تنها بچه هام رو تا اینجا رسوندم ولی الان دیگه بریدم خیلی خسته ام بیشتر بخاطر اینکه نمیتونم مادر همراه و خوشحالی برای پسرام باشم ناراحتم ،دعواشون میکنم خودم بیشتر از اونا گریه میکنم و داغون مییشم ولی نمیتونم رو اعصابم کنترل داشته باشم چند جلسه تراپی هم رفتم ولی بخدا وقت اونم‌نداشتم و اصلا بهتر نشدم
ترو خدا تا وقتی از ارامش اعصابتون مطمئن نشدین بچه دوم‌نیارین چون واقعا از دنیا و همه چیزای مورد علاقتون که دور میشید هیچ یه مادر افسرده هم میشین