مامانا دیشب سر یه مسله استرس وارد شد بهم موقعه خواب انگار یکی زده بود ب پشتم نفس اصلا بالا نمییومد نمیتونستم نفس بکشم 😩
خونه مادر شوهرممم بودم دیگه دگه نمیتونم بیدار شدن دیدن حالمو بردنم اوژانس از استرس ک داشتم نفس نمی کشیدم نوار قلب گرفتن یکم ضربان پایین بود بعد امپول سرم نوشت خانواده شوهرمم نمیدونست باردارم دگه میگفتم خدایا چیکار کنم مسخاستم ب دکتر ک بگم مادرشهرم از اتاق نمیرف بیرون دگه نزدیک سرم نزدن شوهرم خودشو رسوند و خداروشکر نزاشتم بزنن😃
میدونم ربطی نداره حالت تهوع گهگاهی میگیره ول میکنه اما از صبح دگه حالت تعوع ندارم بالا نمیارم چیکار کنم شوهرم میگه بریم یه سنو بده من میگم نه ضرر داره🙃😔

سونو ضرری نداره

خوب کردین نگفتین بهشون.اول راهی بطار چندهفتت بگذره بعد بگو .ازالان کلی فامیل استرس واردمیکنن بهت

منم تنهاااا یه روز تهوع نداستم
همونروزم بلانسبت گه کردم بر اخودم‌از استرس پاشدم رفتم سونو دادم🫠

عزیزم ۸ هفته ای برو سونو بده...ضربان قلبشو میشنوی و خیالت راحت میشه
خوب کاری کردی سرم آمپول نزدی
سعی کن تنگی نفس داری به پهلوها بخابی...من به پشت میخام تنگی نفس دارم ...همیشه کمی پنجره اتاقمو باز میکنم هوای طبیعی خیلی سرحالم میکنه

سونو که ضرری نداره گلم

چه خوب که شوهرت نگفته بهشون
من هنوز ازمایش ندادم بیبی چکم مثبت شده فورا رفته گفته از خوشحالی زیاد 🤦🏻‍♀️

سونو اصلا ضرر نداره چون مثل قدیم نیست که

ضرری نداره برو حتما