۳ پاسخ

عزیزم حساسیت به جفت گرفتی یا بهش میگن کهیربارداری باید خیلی رعایت کنی توی غذاخوردن گرمیجات ومغزیجات نخورخیلی منظورم از مغز بادوم هندی وبادام زمینی هست بادمجان کلا چیزایی که آلرژی زاهست نخور منم ماه آخرگرفتم یاتحمل کن یا مجبورن زودتر زایمانت کنن دکتر اوندفعه به من یه پماد وداروی ضعیف داد ولی متاسفانه تاثیری نداشت فقط میتونی باغذاهایی که نخوری یکم از خارشت کم کنی سعی کن نخارونی چون هرچی بخارونی بدتر میشه برویه صابون گلیسیرین بخربزن به بدنت یابدنت را باسدر وماست بشور یکم از خارشت کم میکنه

اگر بارداری و خارش داری،باید دکتر پوست بهت دارو‌ بده.شاید ب جفت حساسیت داری،تو بارداری هم بدن ضعیف میشه و اگه سابقه کهیر داشته باشی شدید میشه،رو شکمتو نخارون که صورت بچه لک نیفته. دوش اب ولرم بگیر و‌ تو حمام بدنت رو با شوینده کرمی و ملایم بشور ،صابون اصلا استفاده نکن،بعد حموم لوسیون بدن بزن ،من سابقه کهیر دارم و لوسیون بدن آتوپیا استفاده میکردم و دستامو با کرم مرطوب کننده آتوپیا چرب میکردم... هر۸ساعت دیفن هیدرامین بخور. سوزن بتامتازون و کلرفنیرامبن خوبه. انتی هیستامین بخور. غذاهای با طبع گرم نخور، گل خواصی بخور.عرق کاسنی و‌شاطره زیاد بخور

دکترا برا آزمایش کشت ادرارننوشته؟

سوال های مرتبط

مامان دلارام⁦❣️⁩ مامان دلارام⁦❣️⁩ ۳ سالگی
ادامه ی تاپیک قبلی (و کامنتاش):
بعد از سرکلاژ هفته ای یک امپول پرولوتون و استراحت برام تجویز شد. تا هفته بیست و هشت همینجوری گذشت. تا خارش های کف پام شروع شد، روز به روز خارشام شدید تر شد. کف پا، ساق پا، کف دست، ساق دست... با گریه خودمو با شونه میخاروندم، خواب نداشتم از خارش. به دکترم گفتم برام ازمایش نوشت. جواب ازمایشم نشون داد آنزیم های کبدم به شدت بالا رفته، ارجاع شدم به فوق تخصص کبد. دکتر برام دارو تجویز کرد وگفت هردو هفته باید ازمایش تکرار بشه، اگر کنترل شد که ادامه میدیم، اگر بالاتر رفت ختم بارداری. دوباره روزام جهنمی شد که نکنه هفت ماه سختیم بی نتیجه بمونه😭
قرصامو میخوردم وهر دوهفته تکرار میکردم. انزیما نرمال نشدن ولی پایین تر اومدن. اما ذره ای خارشم کمتر نشده بود. بدنم زخم بود از خارش. هر دو هفته پیش دکتر زنان هم میرفتم و هرچی درمورد سزارین میگفتم، میگفت اصلا اجازه انتخاب نیست و به موقع معاینه میکنم و لگنت رو چک میکنم. مشکلی نباشه فقط طبیعی میشه. من هر شب با کابوس زایمان طبیعی از خواب بیدار میشدم و گریه میکردم و به شوهرم میگفتم من فقط سزارین میخوام. اون بیچاره هم میگفت هرقدر پول بخواد میدم سزارین بشی.
تا هفته سی و پنج همبنجوری گذشت و جواب آخرین ازمایشم دوباره انزیمای کبدم بالا رفت. دکتر کبد نامه داد به دکتر زنانم که به محض پایان سی وهفت هفته سزارین بشم.