کلا بعضی از بچه ها همینجورین بزرگتر بشن خوب میشن
من بچه بودم با مادربزرگ مادریش اصلا خوب نبودم طوریکه تا الان همه میگن یعنی رسماً دعوا داشتم باهاشون
بزرگ شدم خودم فهمیدم حسودی میکردم چون مامانم بهشون نسبتا زیاد توجه میکردن
ازاول اینجوربود یاجدیدااینجور سده؟
اخه پسرمن عاشق مامانمه وپشت سرش گریه میکنه
ولی وسطا ازشون فراری بود گریه میکرد میگفت نمیرم خونه مامانی
باز بعد یکی دوماه درست شد باز بخوان جدابشن ازهم باگریه میارمش
عزیزم بچه هست چرا میگی نمک نشناس
خب ممکن اضطراب جدایی داره ممکن بدون تو جایی رفتن سختش هست
من تجربه ای ک خودمتو رفتارای دخترم دارم میگم چند وقت اصلا براتون مهم نباشه برید بیاید ولی اصلا بهش نگید برو پیش مامانجون ،یاداوری مکرر و اصرار بیش ازحد نتیجه عکس داره،
تو فشار قرارش ندید بزارید رها باشه تو جمع خانواده بیسترین توجه رو بهش نشون بدید ک فک نکنه شما میخاید ازخودتون جداش کنید
ازبارداری تا دنیااومدنش من کلا پیش اونابودم،چجوری میتونی اوتارو نشناسی ،کلانوزادی و مامانم بزرگ کرد،
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.