انقدر الان گرسه کردم خدا بهم رحم کنه.....داره شوهرم میره سر کار مادرش مریضش کرده....ولی افتاده به جونم انقدر هوار هوار کرد تا رفت از خونه بیرون ...یه قسمت هوراش انقدر دلم شکونده نفسم بالا نمیاد از اون موقع که رفته دارم فقط برای دختر بزرگم ،مخصوصا دختر کوچیکم که تو شکمم دعا میکنم عاقبت به خیر بشن که دختر بودن عیب نباشه
برگشته گفته من پسر میخواستم ،تو دختر زایی(مهندسه و فوق لیسانس داره)
از تابستون مادرش افتاده به جون مااااا ،بچه بیارین بچه بیارین....تا چند ماه مقاومت کردم ،انقدر مخ شوهرمو خورد که شوهرم تحت فشار منو گذاشت بچه بیار،گفتم یک ماه حالا چیزی نمیشه بچه دار نمیشم که سر سوفیا ۵ الی۶ ماه طول کشید....همون ماه باردار شدم از قضا دومی هم دختره،سر بچه اولمم روز انومالی خیلی فریاد کشید بعدا گفت غلط کردم توبه کرد،،،،من الان به لک افتادم یک سره تو خونه در حال دولا شدنم مرتب کردن هیچ وقتم مرتب نمیشه(به چشم همسرمم نمیاد)،فقط ویار دارم یه روزایی خیلی عود میکنه اونم اول بارداریم بود الان مشکلی ندارم میگه تو ۶ ماه رو گُرده منی ازم کار میکشی ،احمق بیشور اگر معنی ازدواج و خانواده رو نمیدونی غلط میکنی ازدواج میکنی ....خونه بابات میموندی که به زحمت نیوفتی.مگه من به زحمت نیوفتادم؟.
بماند که من الان دختر زا شدم!!! نه خودش ،ولی دلمو سوزونده ،حق نداشت به دخترای من این حرفو بزنه ....الهی بچه هام انقدر موفق بشن که کسی به جنسیتشون بی احترامی نکنه....

۲۲ پاسخ

هر وقت کسی گفت دختر رایی بگو زن زمین گندم بکاری گندم برمیداری جو بکاری جو بر میداری
مرد باید پسر بکاره

ناراحت نباش ...‌‌ببخشید که این حرف رو میزنم تحصیلات شعور نمیاره .....ان شاءالله که دخترات اینقدر موفق بشن که عذاب وجدان امروز هیچوقت فراموشش نشه .....خیلیا حسرت یکی از دخترای شما رو دارن ولی افسوس😔😔😔

تعیین جنسیت با مرده ناراحت نباش

خیلی ببخشید ولی چقد بدبخته ک هنوزم پسر پسر میکنه
الآن ک همه مردا دختردوست شدن
بهترین هدیه سلامتی بچه س

به شوهرت بگو ناشکری نکن دختر رحمت برکت عشق به خدا الان دیگه چه فرقی داره دختر یا پسر فقط عاقبت بخیر بشن

فقط بگم الهی هر دوست خیر نبینن .....خودتو ناراحت نکن فقط ب فکر خودتو گل دخترات باش

ان شاالله بخت خوبی قسمت دخترات بشه
دعا کن منم دختر دار بشم

خدا خودش خوب می‌دونه به کی پسر بده به کی دختر
شوهرت با این اخلاق گندش همون بهتر که پسر نداره وگرنه میخواست یکی مثل خودش بار بیاره

عزیز دلم بهت تبریک میگم خدا بهت دوتا دختر داده تا دنیا دنیاس از ته دلت فقط بگو خدایا شکرت همین .
من خودم فقط یه خواهر دارم یعنی پدر و مادرم کلا دوتا دختر دارن فقط الان که بزرگ شدیم همه کسم خواهرمه برام همه چیزه منم برای اون انگار هزارتا برادره برام میبینم تو کل فامیل اینایی که پسر داشتن و از بچگی به قول شما به خودشون میبالیدن الان همه شون میان به مامانم میگن خوش به حالت خدا دوست داشته بهت پسر نداده عروس نداری جرعت نمیکنن نوه هاشونو بی اجازه بغل کنن
من خودم بچه اولم دختر بود با منم رفتارای خوبی نداشتن اصلا اما سر بچه دوم میگفتم خدایا هر رفتاری کنن به جون میخرم ولی اینم دختر باشه اما خواست خدا بود نشد . ان شالله لیاقت داشته باشیم بچه های خوبی پرورش بدیم واقعیتش این که دختر و پسر فرقی نداره مگه زمین داریم بخوان بیان کمک ما شخم بزنن یا تاج و تخت داریم چی داریم .
در مورد شوهرت هم ببخشید اگه میگم شاید دخالت باشه اما یکی دو بار بهش بگو کاش بچه هام هوششون به تو بره درس خون بشن یا یکی دوتا از اخلاقاشو که دوست داری چند بار جلوی جمع بگو خدا کنه از این لحاظ به باباشون برن . ببین آبی میشه رو آتیش اینجور که من متوجه شدم شوهرت دوست داره از سمت شما تایید بشه و الا خودشم میدونه تو دلش که چه کمبودایی داره یا کدوم حرفش بد به دل نگیر اصلا تو عصبانیت یه چیزی گفته مطمئن باش تو دلش پشیمونه . و اینکه خواهش میکنم خواهش میکنم رو اعتماد به نفس بچه هات کار کن جلوی همه تاکید کن من خدارو خیلی شکر میکنم لیاقت داشتم بهم این دوتا فرشته رو داده . این حرفی بود تو بچگی من و خواهرم بابام خیلی میزد

عزیزم اصلا غصه نخور همشون واگذارکن به خدا انشالله سزای کارهاشون رفتارهاشون میبینن خدا جای حق نشسته میگن دختر رحمته زنی که دختر به دنیا بیاره میگن تو خونه چهل روز نور میباره پسر باشه ۲۰ روز تو اصلا خودتو ناراحت نکن

این عکس خواهرزادمه.

تصویر

سلام گلم قبل بارداری جفتتون فقط گرمیجات بخورید مثال امروز که میخوایین اقدام گنید گلا گرمیجات بخورید سراغ سردیجات نرید سردی دختر زاس وقتی شهوت ریخته شد تا یک هفته گرمیجات بخور نشاسته درست گن بخور میوه های که طبع گرم داره بخور من خودم پسر میخواستم منو شوهرم همه اینا انجام دادیم پسر شد ولی واسه شوهرم دختر پسر فرقی نداره میگه فقط صحیح سالم باشه ولی واسه خوشحالی من همه کار کرد عزیز جان انشاالله دیدی سونو گفت بچه پسره بعدش اصلا دیگه گرمیجات نخور واسه صفرا بچه خوب نیست پیش فعالی میاره پیش فعالی از گرمی زیاده

عزیزدل آنقدر بی سواد دیدم از کسی که دکترا گرفته بود باشخصیت تر وفهمیده تر بود پسریی که مامانی باشه بلای جون زن و بچه خودش هست

جنسیت از پدر اینو دیگه الان همه میدونن.چون اسپرم پدر که با تخمک ترکیب میشه و اگه y باشه.پسر,x باشه دختر میشه.دکترت اینو میتونه به شوهر توضیح بده.بعدم. مهم سلامتیه.من خواهر زاده ۸ سالم پسر.مثل ماه میمونه.اما سه ماهه فهمیدیم که بیماری دوشن داره که فقط پیرها دچارش میشن و غیرقابل درمانه .تا الان نزدیک ۱۰۰ میلیون خرج کردن اما خوب درمان نداره.خواهرم شب و روز نداره .گریه میکنه.میگه خوب بشه.مشهد بردن.خلاصه .فقط از خدا سلامتی بخواه برا بچت و دخترهای قوی بارشون بیار...برای خواهرزاده منم دعا کن خوب بشه

واقعا یه مشت نفهمن خدا بهت صبر بده خدا بهش مونس و غم خوار داد حالیش نی فقط خدا از این مز خرافات شوهرت قهرش نگیر انشالله و دختراتو بهت ببخشه جاری من هم اینجوریه داشت سکته می کرد که مبادا بچه من پسر بشه سلطنت و نوه نسل نگه دار فقط بچه اون نباشه بهش گفتم والد سلطان‌ بودن تخت پادشاهی مال خودت من یه هم دم دارم تو دنیا باهیچی عوضش نمی‌کنم شوهرتم فکر کرد تخت پادشاهیش بدون وارث مونده

من خودم عاشق دختربودم خداروشکر خدابهم دخترداد یکی دیگه هم میخوام باشوخی یعنی بهم میگفتن بچه دختره منم میگفتم من عاشق دخترم شوهرم هرچی کاشت من برداشت

نگران نباش بسپار ب خدا ... من شوهرم فرق نمیزاره بین پسر و دختر ولی من ی دونه دختر دارم جاریم ی دونه پسر خونواده شوهرم جوری چسبیدن ب پسره انگار نوبره کلی گوسفند قربونی کردن براش کلی براش چیزمیخرن فرهنگ و شعور خودشونو نشون میدن منم سرد بااهاشون رفتار میکنم دیگ ازچشم افتادن

جنسیت با مرده اینو بهش بگو

خواهر جان ناراحت نباش منم ی دختر دارم منو خواهرم هی ناراحت می‌کنه اون پسر داره هی میگه پسرام الن هی میگه بلن دختر من فقط چهار ساله اش هست ازش بهش ایراد میزاره ولی همش از پسرای خودش تعریف می‌کنه هی از شوهرش تعریف می‌کنه همش از شوهر من عیب گویی می‌کنه به خدا شوهر من خیلی مهربونه همش دنبال ایراد هی رو شوهرم و دخترم بزاره خیلی ناراحتم می‌کنه

روز انومالی واسه دختر بودن داد فریاد کرد؟عجب

بیماری پسرهاست

عزیزم میدونستی اینجوری هستن پسر میخوان چرا نرفتی تعین جنسیت

گرسه*گریه

سوال های مرتبط

مامان ارغوان مامان ارغوان ۲ سالگی
مامان ها دخترم داره ۶ ماه میشه اما همچنان روزا گریه داره و بی قراره! یعنی وقتی میزارمش زمین و یا از پیشش پا میشم جیغ و گریه راه میندازه! کبود میشه از گریه! مگه میشه ۶ ماه تمام بچه بی قرار و گریه زاری کنه! بخدا بریدم دیگه،جونم دراومده! روزی هزار بار کفر میگم و پشیمونم از دنیا اوردنش!! امروز هم پریود شدم هم از دیشب بی خواب و خسته کلا روزم رو بد شروع کردم با بدن درد و سر درد، سر دختر بزرگم داد زدم و حتی ۲ تا زدم به پشتش!خیلی گریه کردم،خیلی پشیمونم از مادر شدن! ارزوی مرگ میکنم برای خودم بعدش میگم بچه هام چی میشن و زیر دست کی بزرگ میشن!! توان پریتار گرفتن و کمکی رو ندارم،هزینه هامون خیلی بالاست!
خلاصه داغونم،کاش اصلا بچه نداشتم یا که حداقل همون یکی کافی بود!بدن ام رو به تحلیل رفتنه😑🥺!خستم،هیچ جا نمیتونم برم،نه ورزشی،نه معاشرت و مهمونی، هیچی هیچی!این همه درس و معاشرت و کار رو بستم گذاشتم کنار به خاطر بچه ها فقط!اصلا ارزش نداشت این همه چیز رو از دست بدم که چی !بهترین عمر و لحظه هام داره با لجبازی بچه،جیغ و گریه و خستگی هاش میگذره! الان ۶ ماه میشه خونه مادرم نرفتم،۳ تا کوچه پایین تره اما اینقدر که کار میریزه روزا سرم...
با شوهرمم رابطه ام بهم ریخته،به کوچیک ترین حرفش و کارش حساس شدم! حتی فکر طلاق میاد سرم!از قبل بچه با هم سر موضوعی مشکل داشتیم اما الان حساس تر شدم و واقعا تحملش رو ندارم دلم میخواد دیگه نبینمش،نباشه تو زندگیم... هیچ وقت اینقدر حس درموندگی نکرده بودم تو زندگیم!!
مامان ریحانه خانم مامان ریحانه خانم ۲ سالگی
الان که دارم تایپ میکنم از استرس هم بدنم یخ کرده هم دارم با گریه مینویسم
خییییلی خستم حس میکنم تلاشام برای بچم جواب نمیده
چرا پس اجتماعی نمیشه؟!
من که دوسه روز یه بار گاهی هم هرروز دارم میبرمش بیرون
پس چرا با بچه ها بازی نمیکنه؟!
چرا انگار میترسه ازشون!؟؟!!!!!!
دو سه تا بچه تو فامیل داریم یکیش پسر خواهر شوهرم هست که چند ماه یک بار میاد میبینمش یه شهر دیگه هستن.دوتا دیگشون هم پسر دختر خالم که با اونا بازی میکنه ولی با بچه غریبه نه!!
اگرم جایی بچه باشه بازی میکنه
رابطش تو خونه که باشه خوبه طرفشون میره بازی میکنه
ولی بیرون از خونه نه فقط نگاهشون میکنه .
بچه ها تو خانه بازی میدون و از پله ها میان بالا تا سر بخورن دختر میترسه ازشون هی میگ مامان مامان..
امروز بردمش بیرون با چشم گریون برگشتم🤦🏻‍♀️
کلا با همه حتی مامان و بابای خودمم دیر اوخت میشه.یه ده دقیقه ای با مامانم اینا طول میکشه حتی اگه از دیدنشون یک هفته یا دوسه روز گذشته باشه
میشینه تو بغلم خودشو هی فشار میده تو بغلم تا سمتشون نره بعد دیگ اوکی میشه..
همش میترسم زبونم لال بشه مشکلی داشته باشه و این رفتاراش نشونه هاشه..🥺😞😔
اوووف امشبم خواب ندارم از فکر
مامان نازلی🎟🐾🐣🌱🍒 مامان نازلی🎟🐾🐣🌱🍒 ۲ سالگی
به خدا دیگه خسته شدم
سه سال پیش من زایمان کردم اورژانسی و دخترم زود دنیا اومد ،تا مادرم خودشو برسونه ی شب طول کشید فقط یه شب😔
از قضا همون شب اول که مامانم تو راه بود (۸ ساعت راه هست تا تهران )جاریم زنگ میزنه ب شوهرم که من بیام پیش زهرا تنها نباشه
منم ب شوهرم گفتم نه نیازی تیس چون بچه داخل دستگاه بود و منم چون ۲۴ ساعت تحت نظر بودم (شرایطم فرق می‌کرد ) پرستار همش بالا سرم بودن ،حتی اجازه حرکت هم ندادن تا ۲۴ ساعت و حتی حق لب زدن ب چیزی رو نداشتم حتیییییی آب ،بعد از طرفی شوهرم و خالم به خدمه پول داده بود اونام هم سوند و زیرمو مرتب تمیز میکردن
جاریم فقط اومد تا صب گوشی بازی کرد کمپوتامو خورد و دوقلوی بغل تختبم رو نگهداری کرد ینی من تا مامانن بیاد خواب بودم چش باز میکردم میدیدم این یا میخوره با بچه بغلی رو شیر میده
مامانم ۶ صب رسید اونم رف بهش گفتم ماش نموندی گف تو با اینکه حامله بودی منو بردی دکتر از صب تا شب تو ۷ ماهگی براش دویدم بخاطر اون اومدم جبران کنم ،الان تقی ب توقی میخوره میگه من خونه زیرتو پاک کردم چه کنم خسته شدم بخدا 😭😭😘😭