داشتم با بچم بازی میکردم زیادی تو نقشم فرو رفتم 🫣
ناراحت شد و قهر کرد رفت تو اتاق 🫤

۱۰ پاسخ

رفیق بی کلک مادر

حتی توهم از گلزار طبیعی تر بازی میکنی😂

دخترمن از سرشبه باهام قهره تا بش یه چیزی میگم میگه ازدست تو قهرم بامن حرف نزن

برو بهش بگو مامانیا که با نی نیشون قهر نمیکنن باید علت ناراحتیتو بگی مامانی

چ همبازی خوبی😂😂❤️

خخخخ چرا😁

🤣🤣🤣🤩🤩🤩 چی بگم

اخ اخ اخ امان از دست بچها لوس شدناشون😂

😂😂😂😂😂

سلام عزیزم میشه درخواست دوستی بدین

مقالات مرتبط

چطور با کودکان بازی کنیم
چطور با کودکان بازی کنیم؟
بازی های نمایشی برای کودکان
بازی های نمایشی برای کودکان
میزان بازی مورد نیاز کودکان
میزان بازی مورد نیاز کودکان در سنین مختلف
چند بازی کودکانه با بادکنک
طراحی چند بازی کودکانه با بادکنک در خانه

سوال های مرتبط

مامان 💎D☆R$A💎 مامان 💎D☆R$A💎 ۴ سالگی
مامانا بیاین یه لحظه چشم منو ببینید،داشتم با درسا بازی می‌کردم یدفه دستش رفت تو چشمم چرا این شکلی شده؟ میسوزه خیلی
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان شاهرخ و گرشا مامان شاهرخ و گرشا ۲ ماهگی
این بچه ها چرا چیزی ک نبایدو زود یاد میگیرن و فراموشم نمیکنن😂پسرم دنبال اسباب بازیش میگشت گفتم تو اتاقته..پرسید اتاق من؟یواش گفتم پس نه اتاق عمت😂رفت اسباب بازیشو پیدا کرد اومد گفت تو اتاق من بود..گفتم منم که همینو گفتم..گفت نه تو گفتی تو اتاق عمت😂
الانم به باباش میگه میرم تو اتاق عمت بخوابم😂
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان عشقم مامان عشقم ۴ سالگی
سلام مامانا من یه سوال دارم خیلی خودم نگرانم گفتم بپرسم از شماها، پسر من میره مهد اونجا هم خوب ارتباط میگیره اما فقط با یه دوست صمیمیش بازی میکنه. مثلا امروز که اون نبوده با یکی دیگه از بچه ها آکی شده بود و بازی کرده بود اما بعد تایم که من رفتم دنبالش تو خیاط مهد تاپ و سرسره داره مامان باباها بچه هارو اونجا نگه میدارن یکم که بازی کنن با ذوق رفت پیش همون بچه که تو مهد باهاش بازی کرده بود بعد دید اون با یکی دیگه داره بازی میکنه کلی ناراحت شد و غصه خورد رو منم تاثیر میزاره این کارش منم خیلی ناراحت میشم اما سعی میکنم تشویقش کنم بره جلو باهاشون بازی کنه ولی همیشه سعی من بی نتیجه میمونه. نمیدونم چیکار کنم😔
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آریا مامان آریا ۴ سالگی
مامانا یه سوال خونه ای که داریم می‌سازیم دوتا اتاق خواب داره دوتا اتاق ۱۲متری بعد شوهرم میگه حمام میفته تو اتاقی که برا خودمون بعد به نظرتون تو همین اتاق که برا خودمون و حمام توش کمد دیواری بزنیم یا تو اتاق دیگه که برا بچم میشه و حمام نیست
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان پرنسس مامان پرنسس ۴ سالگی
سلام عصر داشتم ابروهامو اصلاح میکردم دیدم ۱ دونه ابرو ی من سفید شده چقدر ناراحت شدم کسی بوده مثل من ،،؟؟؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان مهرساناو لیانا مامان مهرساناو لیانا ۴ سالگی
سلام مامانا خواستم از تجربه ی خودم بگم هیچ موقع نوزادتون رو عروسی یا مهمونی نبرید منم نمیخواستم برم اینقد زنگ زدن گفتن نیاین ناراحت میشیم و فلان ....کاش نمیرفتم ناراحت میشدن ب جهنم من ۱۳ مهر رفتم عروسی بچم از اون موثع کلا عوض شده اول دهنش کلا برفک زد بعدا دیدم جای پوشکش سوخت کلا خوابش بهم ریخته سینمو نمیگرفت تازه امروز خداروشکر گرفت از وقتی ک رفتم عروسی ۳ بار بردم دکتر آخرین بار تب کرد ۳۹ درجه بستری شد بچم آب شد بخدا هیچکس زنگ نزد بپرسه الانم جای پوشکش خوب نمیشه هرپمادی ک بگین خریدم زدم مای بیبی شو عوض کردم نمیدونم چشم خورد یا ویروس گرفت الانم بخاطر بچم با همه قهر شدم فقط بخاطر اینکه میمومدن میگرفتن بغلشون از لب دهن بچه بوس میکردن منم قطع رابطه کردم بهتر از اینه ک بچم مریض بشه ببرمش سوراخ سوراخش کنن
مشاهده ۱۷ پاسخ دیگر
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
وای مامانا یکیو آوردن تو اتاق ما حال خراب مشکوک بود به کرونا فکر کنم مثبت هم شدا مامانه هم حالش خوب نبود ولی ماسک زده بود تازه دوسه تا آدم هی میرفتن هی میوپدن پن رفتم اعتراض کردم گفتن اینا مشکوکن مریضن نمی خوام پیش بچم باشن اونا هم سریع اونو انتقالش دادن و مارو کردن بیرون با اشعه افتادن به جون اتاق حالا هرچی میگم اینا کرونا داشتن هیچی نمیگن آخه تست کرونا هم گرفتن تو حرفاشون یه چیزایی فهمیدن تا من اومدم تو اتاق قایم کردن حالا اشعه ی خیلی قوی فرستادن تو اتاق دستگاهش رو گذاشتن مارو هم بیرون کردن ولی من بازم می ترسم از دیشب تو اتاق ما بودن 😭😭😭😭😭😭یا امام زمان کرونا نگیریم حالا استرس اینم باید بکشم
مشاهده ۱۶ پاسخ دیگر
مامان محمد مامان محمد ۴ سالگی
چگادکنم بچم از پس خودش بربیاد مهد میبرم تاکسی میگ ک باهات بازی نمیکنم یا میزنه میاد بیرون ازکلاس قهر عصبی گریه مبگ دیگ نمیرم مهد چکارکنم
مامان همتا و تودلی مامان همتا و تودلی ۴ سالگی
بچه ها ببینید از خودم دراودم هرچی داشتم چیدم تو ظرف انقد ذوق کرد🤣🤣🤣🤣🤣🤣
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان فاطمه‌ و مهدیار مامان فاطمه‌ و مهدیار ۴ سالگی
سلام مامانا
دختر من چهار سالشه
از همون اول فکر کنم تا سه چهار ماهگی تو اتاق ما می خوابید بعدش من خودم تو اتاق دخترم می خوابیدم پیشش. یواش یواش جاشو جدا کردم خودم اومدم اتاق خودمون.
الان جدا می خوابه ولی سمت صبح میاد پیش ما می خوابه.
می گم نکنه زود جاشو عوض کردم؟
می‌شه از نظر روانشناسی و دینی راهنمایی کنید چیکار کنم؟ جاشو کلا بیارم تو اتاق خودمون یا چیکار کنم دیگه نیاد؟ جا نیست رو تخت همسرم قهر می کنه می ره اینم غلت می زنه یه بار افتاد از رو تخت. کمک🤕
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان محمدرضا مامان محمدرضا ۴ سالگی
سلام خانما ببخشید با ۹ روز تاخیر پریود شدم به نظرتون چرا هیچوقت سابقه نداشته حالت تهوع معده درد خارش داشتم فکر میکردم باردارم ولی امیدم ناامید شد
مامان جانان مامان جانان ۴ سالگی
دخترم از روز دوشنبه تب داشت
یعنی امروز ۴ روزه
ما هم با جاریم تو ی ساختمونیم، این چند روز من اصلا نزاشتم بره پایین ،حتی پسر جاریم میخواست بیاد بهش گفتم نیاد که ی وقت مریض نشه
حالا امروز بعد چند روز عصری با باباش رفت پایین بچهای جاریمم اومدن بعد دخترش ی دستمال گذاشت جلو دهنش که یعنی دختر من مریض!!!! دخترش کلاس پنجم منم ناراحت شدم گفتم عزیزم خوب شد دیگه!!!! ولی بدم اومد.حق داشتم؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان پانیذ مامان پانیذ ۴ سالگی
بچم دوست داره با بچه های همسایمون بازی کنه. ولی اونا باهاش بازی نمی کنن و اذیتش می کنن
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان پسر کوچولو مامان پسر کوچولو ۴ سالگی
میگم مامانا من چهارم ماه رمضون پریودم تموم شده وقتی یک ماه گذشت تست زدم منفی بود درد سینه دارم بعضی مواقع زیر شکمم هم درد می‌کنه امروز صبح نزدیکی داشتم بعد بعد ظهر تست دادم تو خونه مثبت شد بنظرتون یعنی درست بعد منیکم فکرم درگیر ه که این دوهفته رفتم ابروهامو میکرو کردم با یه کرم سفید کننده پوست استفاده میکردم حالا چیکار کنم هیچ علایمی ندارم ولی بچه اولم ویار شدید داشتم بنظرتون ابروهامو میکرو کردم خطرنه آخه چند قبلش تست دادم منفی شد
مامان حلما مامان حلما ۴ سالگی
پارت ۵۲
چند روز بعد رفتم بهداشت محل تا پرونده باز کنم....
نمی‌دونم چرا ماما تا چشمش به کپی شناسنامه هامون افتاد با تعجب نگاهم کرد....
حس کردم ناراحت شد اما نمی‌دونستم دلیلش چیه.....
چند سوال پرسید راجب خودم و همسرم که حس کردم ربطی نداره به تشکیل پرونده..
تا اومدم واسه فرهاد تعریف کردم.....
فرهاد گفت ولش کن فکرتو. دیگر نکن حتما دیده زیادی خشگلی عکس منم دیده تعجب کرده که چرا زن این پسره زشت شدی....
چرت نگو تو مهربانترین و خوشگلترین مرد جهانی.....
چند روز بعد از بهداشت زنگزدم و گفتن بیا واسه چکاپ....
حتی ده روزم نگذشته بود .....
شکم دوبرابر شد....ب
خدا یه چیزی بود....‌
مشاهده ۴ پاسخ دیگر