من ازدست پسرم یه جاروبرقی نمیتونم روشن کنم سشوار نمیتونم بکشم لباسامو نمیتونم اتو کنم تا اینا رو بیارم وسط پسرم فکر میکنه اسباب بازین میخاد باهاشون بازی کنه ..هی میزنه به برق دوباره از برق میکشه ..کلا داستان داریم شوهرم باید چنددقیقه ببرتش بیرون تا من خونه رو جارو بکشم
یکم روزا برام تکراری و اذیت کننده شدن
دوست دارم زودتر بره جلو

همه میگن آدم دلش برای این روزا تنگ میشه من غلط بکنم دلتنگ بشم فقط بگذره بزرگ بشه

پسر من ارو کوچولو داره باهام جارو میکشه مثلا. طی هم بخواد میگم بزار من یه بار بکشم میدم بهت. چون همیشه به حرفم عمل کردم قبول میکنه. اتو هم معمولا وقتی خوابه میکشم چون وقتی باشه هی باید بگم نکن دست نزن برو اونور اعصاب خودم خورد میشه. برا گردگیری هم یه دستمال برمیدارخ میاد دنبالم گاهی اون میزی که کشیدم بدتر کثیف میکنه ولی من چیزی نمیگم بعد که خوابید دوباره میکشم
یه تایمی هم گیر داده بود ظرف بشوره کنارم وایمیستاد رو صندلی مثلا آب میکشید. پدرمو درمیاورد انقدر کثیف کاری میکرد🤣 ولی خداروشکر از سرش افتاد
طبیعی همخ ش الان بچه احساس استقلال میکنه. به نیازش حواب بدید. مثلا من تا حارو رو میارم میگم مامان من کارم تموم شد برام سیم جارو رو جمع میکنی؟ تازه ذوق هم میکنه که ازش کمک خواستم😁

چقدر زندگی منو پسرمو تعریف کردی من فک میکردم تنهام😄😄😄😄🤌

وای امشب پدرشوهرم اینا اومدن خونمونم تا رفتم من از دست دخترم له شدم یه کارایی میکنه ،پدرشوهرم دهنش وا مونده ،رفته میز عسلی رو آورده الا و بلا بزارم جلو بخاری برم روش مشق بنویسم منم اول نذاشتم دیدم ول کن نیست آخر کار خودشو کرد رفت رو میز دفتر گذاشته رو بخاری خط خطی میکرد تازه میگه داغه😭

دختر من تا بهش میگم جیز هستش داغ میسوزی می‌ترسه دیگه دست نمیزنه ولی ماشین لباسشویی رو لباس توی ماشین میندازه درجه شو تنظیم میکنم خودش بلده روشن میکنه بعد که خاموش میکنه لباس هاش رو میاره بیرون واسم میده که روی بند پهن کنم

خوشوقتم پسرمن از اینم بهتره از یکسالگی خواهر و مادر لباسشوییمو یکی کرد دوبار رفته تعمیر ....سشوار ک کلا سوخت .‌‌‌..جارو برقیمم اونروز داشت با اب میشست🥲تازه جاییم میریم دلتنگشون میشه ....🤭

قبل از جارو کشیدن یساعت زودتر جارو بذار وسط خونه،بذار حسابی بازیاشو بکنهه کم کم عادی میشه،پسر منم همینطوری،فقط اتو نمیدم دستش که نشکنه

پسر منم وقتی دارم جارو برقی میزنم یا میاد ازم میگیره خودش میزنه یا مدام از برق میکشه من باهاش راه میام و سعی میکنم حواسشو پرت کنم
از اتو هم چون داغه می‌ترسه و نزدیک نمیاد ولی بیشتر من وقتی خوابه لباس اتو میکنم

پسر من جارو برقی خیلی دوست داشت اوایل من میکشیدم یه کم هم اون جارو میکرد ولی به جایی رسید که دیگه نمیذاشت من جارو کنمو خاموش نمیکرد تا جاروبرقیم سوخت. از وسایل برقی دیگه میترسه نمیذاره روشن کنم داستان دارم باهاش

من فقط وقتایی ک پسرم خوابه لباسشویی روشن میکنم .جاروبرقی هم وقتی بخوام بکشم یا میذارم وقتی خوابه یا هم میذارمش تو تاب بازی کنه تا بکشم .چون یا خاموشش میکنه یا ازپریز میکشه .🤕🤕🤕