۱۳ پاسخ

هرکس یه جور درگیره
من دخترم نه کولیک داشت، نه رفلاکس، نه زردی
شاید هرکس بشنوه بگه خوش بحالت
ولی عوضش در رفتگی لگن مادرزادی داره
دکتر گفته اگه تا ۲۳ م این ماه خوب نشه باید گچ بگیریم پاهاشو
دلممممم داره آتیش میگیره براش
و الان دیگه کشش یه موضوع جدید ندارم
همه ی ذهنم شده این موضوع که ۸ روز دیگه نوبت دکترشه قراره دکتر چی بگه؟
روزی نشده از وقتی دنیا اومده که گریه نکنم براش
دیگه بزرگ شده، به روم میخنده، منو از بقیه تشخیص میده، دست و پا میزنه، صدا درمیاره از خودش
نمیخوااااااام گچ بگیرن پاهایی که هر روز و هر لحظه جلوم تکون میده رو
فکر نمیکردم دنیا اومدنش انقد برام گرون تموم شه
اون همه ی زندگی منه، دارایی منه
دلم براش کبابه
تو رو خدا هرکس اینو میخونه دعا کنه مشکلش حل بشه کار به گچ گرفتن نکشه😭

به این فکر کن که اون بچه هیچ پناهی جز تو تو این دنیا نداره این روزا هم میگذره و به هرکی هم بگی باور نمیکنه ولی تو با عنق وجودت این لحظات رو زندگی کردی انشالله بهتر میشه روتین بچتون عزیزم راستی لای پتو تابش بدین برا خواب ببینین اثری داره کمتر بچه ای لای پتو رو دوس نداره اکثرا میپسندن

انقدر زود بزرگ میشن دلمون برای این روزا تنگ میشه .منکه انگار همین دیروز بود با استرس بردنم اتاق عمل برای سزارین التماااااس میکردم بیهوشم کنن😁

سشوار جارو برقی اینارو روشن کن براش یبین ساکت نمیشه

دختر منم همینه بخدا خدا بزرگع تا اینجاش تونستیم میتونیم بقیشم

دختر منم خیلی بد اخلاق و شب تا صبح بیداره و گریه می‌کنه .منم بارداری افتضاحی داشتم پر از غم و غصه

تو مادر قوی هستی ومیتونی این روزها هم بگذرونی به راحتی
فسقل ما تازگیا تاب تابی شده
چراکم شیر میخوره؟

گلم تنها نیستی منم هستم .همه ی انرژی های مثبتم بیاد سمتت تا خوب بخوابید عزیزم ♥️♥️

هر سه ساعت ۶۰ تا شیر کم نیست گلم؟؟ یعنی بیشتر بدید نمیخوره

واسش با گوشی لالایی ملایم بزار، تو خونه نور سبز روشن کن، شنیدم ب بچه آرامش میده باعث خابش میشه، ایشالا امشب راحت میخابه

الهی بگردم درکت میکنم من پسرم اون اوایل شبا نمیخوابید روزا میخوابید حمام دهم که رفتم آب چهل ریختم روی سرش خوب شد

الهیییی خیلی سخته واقعا.از ته دلم ارزو میکنم کوچولوت خوابش منظم شه و شما هم بتونید شبا استراحت کنید

منم اصلا ن وزنش خوبه ولک پوستی هم گرفته ون خواب راحتی داره ورفلاکسی وفاویسمی هم هس والان همش گریه باجییغ دارم میمیرم اشکاش میبینم نمیدونم چشه وواقعا شایدبخاططربارداریه چون خییلی سختی کشیدم

سوال های مرتبط

مامان لیانا 🌱🍭💞 مامان لیانا 🌱🍭💞 ۱۱ ماهگی
🌱

چند شب پیش نشستم یه دل سیر گریه کردم
به مامانم گفتم ؛
فکر میکنم دیگه تا اخر عمر نمیتونم راحت ، عمیق و بی خیال دنیا بخوابم
دیگه قراره تا اخر عمر نگران و هوشیار بخوابم
که مبادا لیانا تو خواب گریه کنه من نشنوم
نکنه پتو بره رو صورتش ،دخترم نتونه نفس بکشه
نکنه اب دهنش بپره تو گلوش منم خواب باشم
و هزارو یک چیز دیگه که خودتون بهتر از من میدونین
انتظار داشتم مامانم بگه ؛دخترم فلان روز فلان ماه فلان سال این نگرانی ها تموم میشه و راحت میخوابی .فقط کافیه تا اون موقع تحمل کنی
ولی مامانم خیلی راحت بهم گفت ؛
دیگه تا عمر داری دلت اویزون بچته
گفت من هنوزم تو خونه نشستم فکر میکنم مبادا تو خواهرات سیب زمینی و رو با اب بریزید تو تابه اتیش بگیره 🥲
یه لحظه دلم سوخت
برای مادرم برای خودم برای همه مادرهای دلسوز
چهار ماه از اومدن دخترم به زندگیمون میگذره
و من هنوز درحال تجربه کردن احساساتی هستم که اسمشون هم بلد نیستم
نمیدونم دلتنگ شب هاییم که راحت میخوابیدم
یا خوشحال از اینکه چشممو باز میکنم یه فرشته کنارم میبینم ♥️
مادرشدن عجیب غریب ترین حسیه که شما میتونید تجربه کنید