مامانا من قبل اینکه بفهمم باردارم چند روز قبلش خواب دیدم حضرت رقیه با کاروانش از تو کوچمون رد شد بعد خاله ی شوهرمم خونمون بود بهش گفتم خاله پاشو بریم تو کوچه حضرت رقیه داره از دم درمون رد میشه بریم ببینیمش😭چند روز بعدش فهمیدم باردارم به خاله شوهرم که گفتم گفت خاله بچت دختره وقتی به دنیا اومد اسم یه گوششو بذار رقیه الان که بهش فکرمیکنم میگم قربون خدا و حضرت رقیه برم واقعا مو به تنم سیخ میشه🥲😭😭

من محرم امسال هنوز قبل عاشورا شربت نذری خوردم و همبنجور اشکام خود ب خود دراومد گفتم یا امام حسین سه ماه اقدام کردیم واسه بچه خودت توهمین محرم بهم ی بچه بده من عاشق بچم بعد چند روزش اتفاقی شد ک ی تست تو خونم بود میخواستم بندازمش اشغالی پریودیمم دوروز رد شده بود سابقه داشتم تا ده روز عقب بندازم همینجور بی تفاوت تست و انداختم دیدم دوتا خط قرمز افتادم از خوشحالی نمیدونستم دارم چیکار میکنم من واقعا از ته دل اول از خدا خاستم بعد امام حسین

منم سابقه سقط داشتم بعد ۹سال از روضه حضرت رقیه ی بچه سالم خواستم مدت زیادی نگذشت باردار شدم بعدش فهمیدم فرزندم دختره خداروشکر براش نذر کردم انشالله تو روضش عروسک پخش کنم

ای جاااانم یا حضرت رقیه (ص)
من از مجردیم هر سال سفره حضرت رقیه مینداختم توی ماه صفر و امسال برای اولین بار برای خودم نیت کردم برای اینکه خدا بهمدبچه ی سالم و صالح بده و امسال دوماهه باردار بودم که مراسم داشتم و همون شب بعد از رفتن مهمونا افتادم به خونریزی شدید ولی تو دلم گفتم من این بچه رو از امام حسین و دخترشون گرفتم محاله اتفاقی بیفته. الحمدلله تا الان خودشون بچم رو برام حفظ کردن، چند روز بعدش هم مامانم خواب دیدن حضرت ابالفضل دارن دست روی سر من میکشن و مامانم همون توی خواب گفته بود این شفا هست. همه ی زندگیم مدیونشونم

منم تو محرم سالی که گذشت شهادت حضرت رقیه کش مو به بچه کوچیکادادم تو روضه که تا سال بعد محرم خدا یه دختر بهم بده اخرمحرم بود فهمیدم باردارم

من قبله بارداری دومم خواب دیدم بابا بزرگم که فوت شده برام یه سبد پر انار اورده به هر کی گفتم گفت برکت خونتون زیاد میشه و اینا بعد که فهمیدم باردارم گفتند خوابت به اینم میشه تعبیر کرد

آخی عزیزم
من برادرم تازه فوت شده خیلی با خودم و خیالم کلنجار میرفتم چرا داداشم فوت شده چون پدرمم قبل برادرم فوت شد همش احساس میکردم خیلی ناتوانم نمیتونم بدون داداشم از مشکلات و مسائل سخت زندگی بربیام به کمکش احتیاج داشتم
یه شب خواب دیدم داداشم کنار من سرشو گذاشت رو پاهام ازش پرسیدم داداش چرا تنهامون گذاشتی گفت غصه نخور من برگشتم یکم خوب نگاه کن ببین هستم درست 1هفته بعد فهمیدم باردارم و الان بچم پسره دلم بدجور برا دیدن بچم هواییه احساس میکنم قرار بوی داداشم و بابام برام از بهشت بیاره
روزا هم بخاطر همین باهام لج کرده اصلا نمیگذره

عزیزم🥺🥺🥺ان شاءالله دخترت همیشه تو مسیر امام حسین(ع)باشه❤️🙏🏻

به دنیا امد 10روزی صداش کن رقیه بعدش اسم که واسش انتخاب کردی صدا بزن

وای چه قشنگ 😍
موقع زایمانت هممونو دعا کن

میتونی اگر اسم رقیه رو نمیخوای بذاری رو برای دخترت ببین لقبای دیگه ای اگر داره و اونا رو دوست داری اونو بذاری

عزیزم یعنی چی اسم یه گوششو بذارین رقیه چون منم خواب حضرت زینب دیدم بهم گفتن اسم بچمو بذارم علی اصغر میشه به منم بگی چون من خودمم دلم میخواد بذارم علی اصغر ولی همسرم دوست داره بذاره علیرضا

بسلامتی عزیزم.🌹🌹🌹

اسمشو چی میزاری؟

آخی عزیزم😍
منم مراسم شیرخوارگان که بود نذر حضرت علی اصغر کردم که شیرخوارگان سال بعد نذری میدم. به ۵ روز هم‌نکشید. شب تاسوعا بود که فهمیدم باردارم

خوشبحالت همچین خوابی دیدی😍🫣
من که همش خواب میدیدم یه بچه میمون بغلمه 😂😂😂
الان میخوای اسم نینی رو رقیه بذاری؟

یاحضرت رقیه
اسمش بزارنازنین رقیه

بسلامتی بغلش کنی عزیزم
بچه چندمه؟