دخترم امروز صبح به دنیا اومد
خوشحال ترینم
از تجربه م هم براتون بگم به هوش که اومدم به قدری درد داشتم که حتی برام مهم نبود نی نی رو ببینم (خدامنو ببخشه) فقط میخواستم دردم آروم بشه.تا شیاف گذاشتن و مسکن تزریق کردن کمی فقط کمی بهتر شد دردم..اون لحظه دخترمو اوردن دیدم لحظه ی عجیبی بود حسش متفاوته
پمپ درد رو که نصب کردن برام خیلی بهترشد و دردم قابل تحمل شده...

۵ پاسخ

عزيزم كدوم بيمارستان بودى؟

مبارکه عزیزم خب چرا زودتر پمپ ندادن نامردا

وای یعنی سزارین انقد درد داره مبارکه گلم بسلامتی

مبارک باشه

بسلامتییی. بیهوش بودی؟

مقالات مرتبط

پمپ کردن یا دوشیدن شیر مادر
پمپ کردن یا دوشیدن شیر مادر | روش‌های دوشیدن شیر مادر
تجربه والدگری؛ فاصله بین روایت و واقعیت
تجربه والدگری؛ فاصله بین روایت و واقعیت
نظرات کسانی که کاشت مو انجام داده اند
نظرات کسانی که کاشت مو انجام داده اند
درد در سزارین دوم
درد در سزارین دوم کم است یا زیاد؟

سوال های مرتبط

مامان دیار💙 مامان دیار💙 ۱ ماهگی
از تجربه سزارینم بخوام بگم استرس و ترسش خیلییی بیشتر از خودش بود..
امپول بی حسی درد خاصی نداره مثل امپول معمولی ک‌ میزنیم میمونه..
سوند تو بیحسی برام گذاشتن..کل‌ عملم ۲۰ دیقه هم نشد.. پمپ درد حتماااا بگیرید با پمپ درد اروم بودم تا اینکه ۱۰ صبح پمپ دردم تموم شد در اوردن..اینجاش یکم سخت بود فقط شیاف امپول مسکن بهم زذن..الانم کمر درد ندارم فقط جای بخیه هام درد میکنه..فقط باید سعی کنید خودتون نندازید..
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان آقامحمد❤ مامان آقامحمد❤ ۱ ماهگی
پارت دوم
.
.
و اون موقع بود که اکسیژن رو جلوی دهانم گرفتن و من هیچ چیزی رو متوجه نشدم و ۲ ساعت بعد با درد خیییییلی وحشتناک به هوش اومدم درخواست پمپ درد دادم برام آوردن و مقداری هم مسکن تزریق کردن و کم کم دردام قابل تحمل شد و بعد ماساژ پر از درد شکمی شدم و پسرم رو آوردن دیدمش و رفتیم توی بخش ۱۲ ساعت کامل به کمر خوابیدم و بعد با شربت عسل و چای و آبمیوه شروع کردم و اومدن برای پایین اومدن از تخت بهشون گفتم اجازه بدید خودم بیام و قبول کردن من هم آروم آروم تخت رو آوردم بالا و اومدم پایین اصلا اذیت نشدم و خیلی راحت اومدم پایین و راه رفتم به نظرم آسون ترین مرحله بود اما کتف و دنده هام شروع به درد کردن و تا ۵ و ۶ روز درد میکردن که گفتن عوارض دارو هاست این درد خیلی اذیتم کرد درد سزارین اصلا سخت نبود دنده هام که خوب شدن دیگه سر پاشدم
امیدوارم همه شما عزیزان بهترین زایمان رو داشته باشید و کوچولوتون رو صحیح و سالم بغل بگیرید 🤲🏻🌺🌺
مامان آراد مامان آراد هفته سی‌وهفتم بارداری
مامانا داشتم فکر میکردم که سزارین میشم پمپ درد بگیرم بعد از طرفی میگم نکنه دردش در حدی نباشه که پمپ درد نیازم بشه و الکی بگیرم
نظر شما چیه قابل تحمل میشه همینجوری تحمل کرد یا پمپ درد رو بگیرم
اینم بگم کهمن استانه دردم خیلی پایینه
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان رستا 🌸 مامان رستا 🌸 ۱ ماهگی
تجربه زایمان: پارت دو🌸
نی نی که به دنیا اومد تمیز کردن آوردن چسبوندنش به دو طرف صورتم و روی سینم باورم نمیشد این فرشته کوچولو نی نی منه🥹
بعد بردنش منم آوردن ریکاوری یکم موندم پمپ دردم رو وصل کردن با سرم و اومدم بخش به بار شکمم رو آروم فشار دادن که بی حس بودم و پمپ درد هم داشتم چیزی حس نکردم اصلا و حالم نسبت به هم اتاقی هام که پمپ درد نداشتن واقعا بهتر بود، نمی‌دونم بخاطر پمپ درد بود یا بدن ها باهم متفاوته ولی برای منی که به شدت ترسوام و جوری از ترس میلرزیدم که دکتر بیهوشی گفت اگه میخوای بیهوشت کنم، واقعااااا تجربه عملم فوق العاده بود اوج دردی که من حس کردم در حد انقباض های پریودی بود حتی موقع راه رفتن واقعا اوکی بودم، تعویض پد و گذاشتن شیاف و… همه رو پرسنل انجام میدن که برای منه خجالتی خیلی خوب بود، هنوزم بعد از چند روز باورم نمیشه به همین سادگی بدون کوچک ترین دردی من زایمان کردم و کابوسم تموم شده😍
از انتخاب دکتر کریمی و بیمارستان پارسا بی نهایت راضیم رسیدگی‌شون اخلاقشون و تمیزی بیمارستان و هرچیزی که براتون مهم باشه از من عالی بود
_ پمپ درد بی نهایت عالی بود برای من
_ بیمارستان یه ساک میده که پوشک برای نی نی و لباس و یدونه پتو دور پیچ داخلشه لباس برای خودمون دمپایی و لیوان قاشق و چنگال (۱۱۰۰و اجباریه )
_هزینه پمپ درد با هزینه بیمارستان با بیمه نیرومسلح شد حدود ۱۱ میلیون
_ دکتر کریمی دستمزد نمیگیره و دلیل میزنه تو نامه عمل براتون

دیگ چیزی به ذهنم نمیرسه سوالی بود بپرسین بتونم کمک کنم خوشحال میشم
امیدوارم تجربه زایمان برای همه خانم ها اینقدر فوق العاده و راحت و شیرین باشه🌸
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان هانا❤️ مامان هانا❤️ ۳ ماهگی
تنها قسمت سخت سزارین بلند شدن بود به نظرم
که اونم قابل تحمل بود اصلا نترسید من پمپ دردم نداشتم از ساعت ۲شیاف گذاشتم دیگ دردم نگرفت یدونم الان که بلند شدم گذاشتم تحمل دردم خیلی کمه خلاصه تجربه خوبی بود فقط الان موقع راه رفتن سمت راستم درد میکنه که میگن تا فردا اوکی میشه انشالله اگه خدا بخواد تا ظهر مرخصیم
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان میلان مامان میلان ۹ ماهگی
تجربه من از سزارین اینه که هزار بارم برگردم عقب بازم سزارین رو انتخاب میکنم،واقعا وقتی میشه به همین راحتی زایمان‌کردچرا باید به خودش عذاب داد😁برای منی که تحمل دردم خیلییی پایینه اما حتی دردایی که بعد بی حسی داشتم با وجود پمپ درد و‌شیاف برام قابل تحمل بود،اولین بلندشدن از تخت هم به اون شدت که میگفتن سخت نبود بعده ۲-۳ بار دیگه عادی شده بود،درکل دردی هم میومد سراغم با شیاف کنترل میشد،من سزارین اختیاری بودم و واقعا هم راضی بودم امروزم میرم بخیه هامو بکشم.
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان پرنسا مامان پرنسا ۸ ماهگی
سلام من شنبه سزارین شدم بیمارستان قمر
میخواستم تجربه زایمانم رو بگم
من برای تشکیل پرونده رفته بودم که دکترم تماس گرفت گفت همون لحظه بستری بشم برای زایمان اولش خیلی استرس داشتم کارامو انجام نداده بودم و خیلی هنگ بودم ساعت ۱۲ و نیم ظهر رفتم اتاق عمل و یک و ده دقیقه بچه به دنیا اومد رسیدگیشون خیلی عالی بود واقعا پرسنل خیلی خوش اخلاق و مهربونی داشتن من اتاق خصوصی و پمپ درد هم گرفتم تنها چیزی که خیلی درد داشت اولین باری که دست و پاهامو روی تخت تکون دادن و دو بار هم شکمم رو فشار دادن که واقعا درد داشت من آستانه دردمم پایینه واقعا دردم شدید بود ساعت های یک شبم اومدن خودشون رام بردن که پمپ دردم تموم شده بود و دردم زیاد بود برام دو تا شیاف گذاشتن و دردم کم شد بعدش چندبار دیگه راه رفتم که باعث شد دردام کمتر بشه ساعت تقریبا ۱ ظهر هم مرخص شدم در کل من از بیمارستان قمر خیلی راضی بودم همه ی کارها رو خودشون انجام میدادن و پرسنلش با رفتارشون باعث میشدن آدم احساس خوبی داشته باشه
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان فندق🐼 مامان فندق🐼 ۱ ماهگی
پارت دوم
ساعت ۱٠:۲۸دقیقه پسرم به دنیااومدو شد شیرین ترین و بهترین لحظه زندگیم فقط اون لحظه گریه میکردمو به هیچی فکر نمیکردم اصلا متوجه نشدم کی بخیه زدن انقدر که غرق بودم تقریبا شاید ۳٠ساعت طول کشید کل عمل بعدش بردنم ریکاوری سرم زدن و پمپ درد وصل کردن و شکمم و فشار دادن که بی حس بودم و اصلا نفهمیدم فقط فشارم خیلی پایین بودچشام سیاهی میرفت چون خون ریزی زیاد داشتم که اونم یه آمپول تزریق کردن وبهترشدم تا ساعت ۱۲:۳٠توریکاوری موندم بعدش بردنم تواتاقم  توبخش  لباسامو عوض کردن و شیافم گذاشتن کم کم بی حسیم رفته بود ودردم قابل تحمل بود چون یه سرم میزنن که رحم جمع بشه یه کوچولو درد داشتم ولی قابل تحمل یکی دوساعت بعدش پسرمو آوردن و گذاشتن پیشم و گفتن شروع کن به شیردادن اون لحظه فقط سعی کنین بچه نوک سینتونو بگیره وشروع کنه به مک زدن چون همین باعث میشه شیرتون بیاد
فرشته فرشته قصد بارداری
سلام ۲ روز مونده به موعدم امروز کمر درد و شکم درد خییییلی شدید داشتم هیچ وقت قبل از پریودی اینجوری نشده بودم بی بی زدم خط مثبت خیلی خیلی خیلی کم رنگ بود در حدی که قابل تشخیص نبود صورتی بود یه مسکن خوردم دردم آروم شد به نظرتون میشه که بارداری باشه ؟؟؟؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان مهیار مامان مهیار ۳ سالگی
دوستان من دیشب تا صبح به قدری زیردلم درد میکرد که حس میکردم هر لحظه پریود شدم،دردم با حالت تهوع شدید بود
امروز۱۴روز عقب انداختم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
رُزا رُزا قصد بارداری
سلام مامانا
من هفت هفتمه صبح به پهلوی چپ خوابیده بودم یهو دیدم شکمم درد گرفت شدید طوری که به سمت راست خوابیدم تا شاید دردم آروم شه که دیدم کلا درد قطع شد اولین بار بود که همچین چیزی دیدم
شمام اینجوری شدین ؟ جنسیت نی نی تون چی بوده؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان خزان جونم💋❤ مامان خزان جونم💋❤ ۷ ماهگی
سلام مامانای گل اومدم تجربمو از زایمان سزارین بگم براتون
ساعت ۷صبح رفتم بیمارستان تا ۱۱پذیرش انجام شد
اول از سوند بگم براتون ک خیلی استرسشو داشتم ولی اصلا نه دردی داشت ن سوزشی
بعد از سوند نوبت آمپول بی حسی به کمر که اونم اصلا ترسی نداشت و حتی نصف درد آمپول عضلانی هم نبود
همه چی خوب بود مامانا پمپ درد هم گرفتم شیاف هم استفاده کردم ک دردا برام قابل تحمل بود
فقط تنها سختیش برای من فشار دادن شکمم بود همین
راه رفتن هم برام آسون بود
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان جوجہ حسام🐣 مامان جوجہ حسام🐣 ۶ ماهگی
خاطره زایمان ،، 38 و4 روز بود که درد پریودی و کمر اومد سراغم ولی شدید نبود و قابل تحمل بود شکمم هم سفت میشد و بچم اصلا تکون نمیخورد فقط سفت میشد رفتم دوش گرفتم که دردام اروم شد و خوابیدم روز بعدش که38 و 5 روزم بود ظهر بیدار شدم و دردم شدیدتر شده بود و دردم هی هر پنج دقیقه میومد دوش گرفتم و دردم زیادشد میخواستم بیشتر تحمل کنم ولی نتونستم و رفتیم بیمارستان اونجا معاینم کردن و گفتن هنوز خیلی مونده و نگفتم چند سانتم من قبلا تا میدونم دو سانت بودم دیگ نمیدونم چند سانت شده بودم ،، ادامش پایین میزارم
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان نی نی جان مامان نی نی جان ۹ ماهگی
سلام نی نی جان به دنیا اومد رفت nicu😭😭😭
پریروز درد داشتم که 36 هفته و پنج روزم بود، بعد از چند بار nsd بستریم کردن، اما دیروز صبح گفتن همه چی عادیه و میتونی بری خونه، اما من درد داشتم(دکترم نیومده بود و همه منتظر رای اون بودیم) ، که دردم زیاد شد و nsd تغییر کرد
نی نی به دنیا اومد و دیسترس تنفسی داشت و با هیجان نفس می‌کشید اول دو ساعت گذاشتنش زیر اکسیژن تا متخصص نوزادان بیاد که اونم گفت با اینکه مشکل خیلی حادی نداره اما نی نی رو ببرن nicu
و من از دیروز فقط یه بار دیدمش و دلم داره میترکه 😭😭😭
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان هلناجانم🩷 مامان هلناجانم🩷 ۱۴ ماهگی
بهترین لحظه ی بارداری برای شما چه لحظه ای بود؟ زمانی که گفتین به به فقط درد و اضطراب نبود، شیرینی هم داره😍
البته به جز تولد بچه ، اون که تکلیفش روشنه خیلی شیرینه