با شوهرم دعوام شد یکی از پسرام بغلم اومد اون پسرم دوید رفت همین که نزدیک در شد ب شوهرم گفتم برو بگیرش لم داده بود گفتم بگیرش میفتها تا گفتم طفلکی افتاد رو پاشنه ی در آهنی ی لحظه فکر کردم سرش منفجر شد پسرم سیاه کبود شد انقد خودمو زدم بچه رو بردیم حیاط طفلکی همینجور گریه میکرد خدایا این چندمین باره پسرم میفته اعصابم داغونه

عزیزم شوهرت باید کمکت کنه چکار کنی دست تنهایی اخه،یکیش که بغلت بوده .به شوهرت بگو نباید سهل انکار باشه

نباید که جلو بچه دعوا کنین اونا مسئول مشکلات ما نیستن

شوهرم یه پنجشنبه جمعه خونه اس اونم ظهر ک میشه میگه خسته شدم از بچه داری میره میخوابه بهش میگم ببین من هرروز همینم تازه ظهرا نمیخوابم شباهم این دوتا یکی درمیون بیدارن

والا دخترای منم هی میفتن جایی که فک میکنی اگه بیفتن آسیب میبینن پتو بنداز
مواظب باش ولی خیلی حساس نباش اتفاقیه که افتاده ببین اگه حالش خوبه مشکلی نیس

اخی😢

بچه های من انقدرررررر با سر خوردن زمین جدیدا میخورن زمین همه میگن کله هاشون پوکید اما در کمال ناباوری بلند میشن میرن بازی دیگه سراشون سفت شده، مراقب باش از شوهرتم کمک بخواه اما یه وقتا هرکاری کنی بازم اتفاق میوفته خودتو سرزنش نکن

با وجود اینکه کمک میکنه ولی تفاهم نداریم سر بچه ها 😃😃

آره درکت میکنم خیلی سخته ...
یه فکری برا امنیتشون بکن ..در آهنی ک میگی
مردا لم دادن رو خوب بلدن

ما هم هر دقیقه دعوا

وای به روزی ک پا بگیرن 🫠🫠🫠

عزیزم مراقب باش این زمین خوردنا اصلا خوب نیست ، پسرتو سریع زمین میزاشتی اونو کنار میکشیدی... من بعد ۴سال انتظارمو از شوهرم ب صفر رسوندم. در کل از همه. تمام کارارو خودم میکنم دیگه بعضی وقتا میبینه چقدر بی خاصیته خودش کنی دخترمو میگیره اما هیچوقت بهش نمیگم این کارو کن

وای چقد مسخره باید بلند میشد دیگ

اخی درک میکنم دوقلو داشتن خیلی سخت هست خداروشکر بخیر گذشت

خب مواظبش باش عزیزم بچه نو پاست والا دختر منم منو خسته کرده چند بار افتاده ولی همش دنبالشم بلند میشه رو کونش میوفته زمین هی