۷ پاسخ

وای من اصلا دوس ندارم برگردم عقب 🙂

اتفاقا من اصلا دوست ندارم برگردم عقب الان میفهمه خیلی خوبه باهاش حرف میزنم متوجه اشتباهش میشه چی بود بچه تربود اصلا نمیفهمید

آخی عزیزم چقدر خسته ای
میدونم خیلی سخته اینم میدونم که قرار نیست راحت‌تر بشه این شرایط
اما بدون درکت میکنم ❤

حق داری منم دقیقا تو همین وضعیت ام

عزیزم حتما الان دوره پی ام اس هستی و عصبی هستی منم همینطور هستم خیلی کلافه و عصبی میشم از دست پسرم الان گیج خواب هستم هم من هم شوهرم ولی ماشینشو میاره باید بازی کنیم نمیزاره حتی باباش بره بخوابه همین الان باباش چشماشو بسته بود یه ماشین فلزی کوبوند صورت شوهرم که چرا خوابیدی بخدا خیلی خستگی داره خیلی واقعا لجبازی خیلی رو مخه عزیزم من رفتم پیش روانپزشک و بهم قرص آسنترا رو داد خیلی آروم شدم و صبرم بشتر شد به نظرم پیش یه روان‌پزشک و مشاور برو خیلی تاثیر گذاره

دقیقا وای من ک از دستش گریه م میگیره

آخ آخ گفتییییی هم دردیم

سوال های مرتبط

مامان (🌛)و(🌞) مامان (🌛)و(🌞) ۳ سالگی
روز دوم از پوشک گرفتن ساره
دستاورد: صبح که بیدار شد دیدم پوشکش خشکه ، سریع بدمش دستشویی ، قاطی خواب آلودگی و گریه انگار که از دستش در بره یکم جیش کرد و تمام ، تشویقش کردم کلی ، کلی خوشحالی و تا اومد بیرون اون چهار پنجم دیش باقی مانده رو انجام داد ، فقط اخم کردم و دوباره توضیح دادم جای جیش کردن کجاست و نباید شلوارت خیس بشه و.....
گذشت
و هر بار بردم نتیجه نداد و تا ساعت دو دوبار دیگه شلوارش خیس شد امااااااا با این تفاوت که وقتی میشد بچه خودش میگفت نباید اینجا بکنم ، نمیخواستم اینجا جیش کنم ، از حالتش قشنگ پیدا بود این دانایی و اعتراف به اشتباه ، نوید یه گام رو به جلو بود برای هردومونه تااااااا یه چالش جدید پیدا شد
بعد از ناهار بهش حس دفع دست داد اینبار فهمید و اونجاشو گرفت و دوییدیم سمت حموم(در حالت عادی و با پوشک ساره یک یا دو بار در روز پی پی میکرد ولی از دیروز ظهر تا الان که بی پوشک بوده نکرده) اما انگار خودش مانع از دفع میشد ، گریه میکرد و میگفت نمیتونم ، نمیخوام
میگفت پهلوم درده ماساژ بده
خیلی ترسیدم و ناراحت شدم براش با آب ولرم زیر سینه به پایین پشت و جلو رو ماساژ دادم ، توی لگن آب گرم نشوندم ولی نتونست تا دلش پیچ میخورد و موقع دفع بود بلند میشد و میگفت نمیشه و همه حال گریه بود
خلاصه خسته شدیم و دردشم کم شد
آوردم بیرون سشوار زدم سروتنش رو و چون میخواست بخوابه پوشکش کردم
حالا نگران کلیه هاشم اگه پی پی نکنه چه کار کنم ، هیچ به یبوست و این گرفتاریا عادت نداره!