یعنی واقعا چیزی نمونده تا زایمانم؟
پسرم ۱۸ماهشه اینقدر استرس دارم همش با خودم میگم چطور میخوام از پس دوتاشون بر بیام اگ پسر بزرگم داداششو دوس نداشت چی نکنه من ی لحظه غافل بشم کاریش کنه 🥺کی شیر به شیر بچه آورده بیاین شرایطشو بگین چطور تونستین

منو خواهرم شیر به شیریم مامانم میگه مثل دوقلو بودین ، خدا بهت قوت میده عزیزم ، خیلی سخته ولی شیرینای خودشم داره مخصوصا برای خود بچه هات ، ما کل بچگیمون هر ثانیه همبازی داشتیم و بهمون خیلی خوش میگذشت 😅😂

من ک بچم 4 سالش استرس دارم از روز اول درصورتی ک عاشق بچه همش میگ بچه فامیل ببریم اما بازم بچن باید ي کاری کنیم حسادت نکن

وواایی انقددده خوووبههه من بچم هنو راه نمیرفت دقیق ی سال و دوماه داشت ک رفتم برا زایمان اولین قدم هاش پشت سرم برداشت وقتی داشتم میرفتم برا زایمان نی نی 😍😍😍بهم گف ماما بعد با حال خوب بغل وماچش کردم رفتم البته من بارداری پرخطر بودم بیست روزی بیمارستان موندم و بچمو شیرشو نتونستم بگیرم بهش شیرمیدادم فک کن من داخل بودم اون وباباش دم بیمارستان میخوابیدن ک من شیر بهش برسونمم ی پام ان ای سیو بودم برا پسر ی پا شیر میرسوندم دس اون برا دخترم🤤🤣در کل روزای سختی بود برام بیست روز اما بعدش ک اومدم خونه کلی کیف داشت اینک دخترم میگف این دیگ چیه اوردی🤣🤣براش نوزاد عجیب بود بعد اونقد دلش رحم داشت شیر باهاش تقسیم میکرد ، از همونجا تقسیم کردن یاد گرفت ، باهاش همه چی شریک شد ، دوتا جنس مخالف بودن برا من دس تنها و چیزی نا بلد سخت بود اما با کمک کتاب و این چیزا تونستم شکر از پسشون بربیام ، یچی بگم بچه رو حساس نکن دیدی میان میگن وای بچتو بزار بلندی از دس اون یکی یا فلان چیو جمع کن اینکارا نکن فقط حسادت بچه رو بیدار میکنه ، همون مث قبل رفتار کن باهاش انگار ن انگار یکی جدید اومده ، عین قبل باش بگو تو بچه بزرگ منی من فقط الان به کمک تو نیاز دارم به مامان کمک کن تا بتونه نی نی بزرگ کنه ، یا میخای غذا بپری بگو بنظرت چی بپزم ک هم خوشمزه باشه دوسداشته باشی هم شیرمو قوی کنه برا نی نی و تو ، یا میخای عوضش کنی بگو کی میاد به مامانی کمک کنه نی نی جیش کرده تنها نمیتونم مث بچگونه باید بگی 🤤💖و همینجور ادامه بده کم کم ببین خودت نه حساس میشع رو عصو جدید و نه اذیت میشی برا بزرگ کردنشون پا به پای هم بزرگ میشن و اینجور یاد میگیره کمک کنه بهت و حتتتما تایم بزار باهاش بازی کن 💖

رحمت ب شما پسرت ۱۸ ماهشه دختر عمه من بچش یکسالش بود ویکی دیگه آورد گِله ای ام نداره خدا کمک میکنه نگران نباش کاش سلامتی باشه همه چی حله👌

عزیزم منم بین بچه هام یک سالو نیم فرقه دختر آخریم یک سالش بود دوباره حامله شدم الان یک سالو ۸ ماهشه ولی من قبلشم تجربه کردم سخته ولی چ میشه کرد باید حواسمون جم بفکر همشون باشیم