۷ پاسخ

من ک کارم به روانشناس و روانپزشک کشید تا اللن حالم خیلی خرابه آرامشم رفته حال خوب آرامش حس شادی خوشی عشق ک محبت کلا از بین رفته همش دوس دارم بشینم گریه کنم بهونه گیر شدم حس بد دارم به همه چی از همه چی بدم اومده خیلی گوشه گیر شدم هیچی بهم حال نمیده تنهایی رو دوست دارم بشدت نیاز به یه کسی دارم درکم کنه بشنوه حرفامو

من از ۲۰روزگی خوب شدم ولی قبلش حالم خیلی خراب بود همین حس توروداشتم تنها میشدم گریه میکردم

عزیز دلم. به خاطر هورمون پرولاکتین و شیر دهی هست که حالت اینجوری میشه. خیلی سخته‌ و واقعا‌تحمل اش دشواره. اصلا آدم دست خودش نیست. فقط سعی کن خودت را سرگرم کنی تا ۴۰ روز بگذره. حتما از اطرافیان برا کارها کمک بگیر. میگذره.

من از الان اون افسردگی و گرفتم ،چقدر قبلا با بچه تو شکمم حرف میزدم الان هیچی ،همش وحشت دارم بچه میاد دیگه آزادی و راحت از دست میدم ،خیلی بده منم نمیدونم چه کنم

طبيعيه يكسري هم از قبل زايمان افسردگي و اصطراب ميگيرن من از ماهها قبل اين حسا رو داشتم و همش نوسان دارم اتفاق خيلي بزرگي توي زندگيامون افتاده،از لحاظ جسمي هم با فوران و بعدش فروكش شديد هورمون مواجه ميشيم بيخوابيها درد و بيقراري و كلي مسائل ديگه،سركوب نكن احساساتت رو و به زبون بيار جتي اگه كسينيس به حرفا گوش بده بنويسشون يا ازيه متخصص كمك بگير و به حرف خاله خانباجي ها هم گوش نده.عذاب وجدان هم نداشته باش بابت حسايي كه تجربه ميكني

منم هرروز میشینم گریه میکنم. دقیقا همین حالتهای شمارو دارم.
باید باهاش کنار اومد. دکترم میگفت تا ۴۰ روز همینجوری هستی و بعدش بهتر میشی گفت سعی کن روزها کمکی داشته باشی ک بچه رو نگه داره تا تو بخوابی چون بیخوابی باعث میشه که افسردگیت حاد بشه و خوب نشی.

عزیزم با یه روانشناس صحبت کن افسردگی خیلی بده از یه جایی به بعد دیگه خودت متوجهش نیستی ولی مدام بد و بدتر میشی تا خودت هوشیاری به شرایطتت دنبال راهکار باش

سوال های مرتبط