باشوهر تنبل چه کنیم هردو شاغلیم یعنی بیشتر از من کار نمی کنه که بگم خسته اس همش دراز کشیده با بچه هم بازی حرکتی نمی کنه دیروز یه مرغ تمیز کرده میگه منم رفتم. خرید وفلان کردم بعد من بالکن آشپزخونه کل سو ریختم دوباره جمع کردم هر کار بگم بکن بهونه میاره یا میگه حالا بزار فردا و فلان بچه ازش خوراکی خواست گفت بگو مامان بده منم حواسم پرت شد بعد خوابش یادم اومد عذاب وجدان گرفتم خیلی غذای می کشم حداقل خانه دار بودم کنار می اومدم هم بیرون کار کنی هم خونه خیلی سخته

هر وقت شوهرت کمکت نیست برای کارهای نظافتی خونه کمکی بگیر

عزیزم کار تو خونت چی هست

منم مثل شما شوهرم همش خسته و خوابش میاد

تا این که یه سال و نیم هست اومدیم یه شهر دیگه شوهرم رسمی اینجا شده منم انصراف دادم از کار دولتیم و الان تو خونه کار اشپزی میکنم کنار دخترم هستم تو خونه هست درامدم مال خودمه و بیشتر از حقوق اداره هست همسرم هم خداییش قدرسناس هست از بابت کارم و شیفتی هن هست بهم کمک میکنه هرچند کارای بیرونش همه با خودشه
تو هم که ایطور هست یه کار تو خونه بگیر و مواظب بچه و خونه ات باش

منم همینطور بودم شاغل بودم و بچه داری تا دو سال و نیم تازه من کار خونه مادر شوهرم انجام میدادم مهمون برا هرکدوم از خونواده شوهر میومد میگفتن ببریم خونه فلانی تر و تمیز هست و خودش هم با سلیقه غذا درست میکنه و همسرم نه خداییش کمک حالم بود ولی خب واقعا دوتامون خسته میشدیم تو کار خونه کمک میکنه تو کار بچه داری نه چون بلد نیست مثل من دنبالش بدوه و غذا بهش بده