یه مدت واقعا دلم میخواست جدا بشم به هرطریقی یه مدت خونه بابام بودم دخترم نسبت به بچه‌هایی که با باباهاشون بودن یه حسی داشت یطور خاصی نگاشون میکرد دخترم خیلی احساسیه شدیدا اگر کسی بهش تند کنه یا دعواش کنه بغلش نمیره حتی باباش باشه مام خیلی مراعات میکنیم مخصوصا بعد دعوای اخر اصلا باهم کاری نداشتیم تا بحثمون نشه
من تصمیم گرفتم بخاطر دخترم برگردم تا باباش داشته باشه ولی مشکلی که دارم واقعا از این حجم از تنهایی خودم دارم اذیت میشم یوقتایی دلم میخواد رابطم با شوهرم خوب بشه یوقتایی وقتی فکر حرفا و کاراش میفتم پشیمون میشم واقعا نمیدونم چکار کنم
شما اگر جای من بودین و بحثاتون به حدی بود که یه زمانی تصمیم به جدایی میگرفتین ولی بعدش بخاطر بچتون برمیگشتین برای رابطه خودتون میبخشیدین و تلاش میکردین یا نه؟

والا منم تو بارداری به این مشکل خوردم یک ماه نیم قهر بودیم و من خیلی از لحاظ روحی زجر کشیدم اگه پسرم نبود دیونه میشدم.. هورمنهام در حال تغییر و رو ی روحیه من خیلی اثر گذاشته شبا تا صبح گریه میکردم.. خیلی شب های بدی بود و بیشترین نیاز بهش داشتم و بیشترین دردم این بود که چقدررر نفهمن که تو این وضعیت لج لج بازی میکنن و اصلا حال روحی ما رو درک نمیکنن واقعا از بارداریم پشیمون بودم و دعا میکردم سقط بشه .. ولی بعد یک ماه نیم اومد با گل اشتی کنه که من کلییییی حرف بارش کردم و از حال بدم گفتم.. خیلی پشیمون بود الان فرشته ولییی فکر نکنم هیچ وقتتتت یادم بره چقدر ریلکس بود این مدت و من چقدر درد کشیدم من کاملا درکت میکنم خیلیییییی سخته .. مردی که تو این حال کنارت نباشه بود نبودش تو زندگیت چه فایده داره ؟ امیدوارم درست بشه ولی زخمش همیشه میمونه🥲🥲🥲

بنظرم با مشاور صحبت کنی بهتره عزیزم

ب نظر من خودت از بچت واجب تری چون این تایمی که بچت داره بزرگ میشه خودت آسیب میبینی بلاخره توام ب محبت نیاز داری همدم لازم داری قرار نیست بخاطر بچه از خودت دور بشی همین بچه ۲ روز دیگه بزرگ بشه میگه میخواستی جدا بشی
اول خودت مهمی ....

عزیزم کاش باهم پیش مشاور برین هرآدم فقط یبار زندگی میکنه و هردوتون حق دارین از زندگی راضی باشین و لذت ببرین اگ شما شرآب باشه بینتون دخترتونم آسیب میبینه آخه

ببخشیدا ولی چرا وقتی مشکل دارین بچه ی دوم میارید

عزیزم زمان همه چیو درست می‌کنه
من چند ساله ازدواج کردم خیلی سختی کشیدم اما موندم و جنگیدم کم کم شوهرم درست شد از بعضی از کاراش دست کشید
بنظر من همیشه زبون تند و حق ب جانب بودن ویزیو درست نمیکنه
ب خودت زمان بده ب همسرم زمان بده
کمتر سمتش برو خودش سمتت میاد
خودتو آروم نشون بده تحمل کن
بعضی وقتا مظلوم نمایی خیلی خوبه شاید خیلیا مخالف باشن شما الان مجبور ب سازش هستی چون بارداری راه پس نداری پس راه پیشتو خودت هموار کن
بجنگ برای زندگیت

میگن زبون خوش مار رو از سوراخ در میاره

عزیزم بهتره با یک مشاور خوب مشورت کنی،هم‌خودت لایق زندگی‌ خوب و‌ همدم و آرامشی هم بچه هات هم شوهرت ،تونستی و مشکل مالی نداری برو‌ نشدم زنگ بزن به ۴۰۳۰

عزیزم بچه ی دومت تو راهه؟؟

ب نظر من اگه جا داره واسه درست کردنش درستش کنید نزارید زندگیتون خراب بشه مخصوصا که دخترت انقد دلش میخواد مثل بقیه بابا داشته باشه رابطتو گرم کن اگه راه داره

برگشتین و الان باردارین؟!

ببخش و تلاش کن برای زندگیت بخاطر دخترت