مثلا یه امشب همسرم بچه هارو‌بزد پیشش تا استراحت کنم شبم یک اینا بود خوابم برد ساعت دو یکی از بچه ها گریه کرد مادرشوهر رفت درو باز کرد تا شیر بده بخوابونه همسرم انقد باهاش بحث کرد ک چرا بیدار شدی تا دوتا بچمم بیدارشدن گریه کردن ....😔دیک خواهرشوهرمم پاشد منم پاشدم یا گریه بچه ها قلبم به درد اومد رفتم بزور پسرمو آوردم پیش خودم خوابوندم 😔😔 با این اخلاقی که همسرم داره من چجوری خونه خودم برم بمونم تا بچه هام بزرگ شن...با اینکه خودش شغلش جوریکع شب بیداری داره نمی‌دونم چرا شبا بیدار میشه بهم میریزه😔😔خونه خودمم برگردم نمی‌ذاره شبا خودم تنها بچه هارو بگیرم یا باید برگردم پیش مادرم یا بمونم خونه خودم و رفتارش رو تحمل کنم😔😔بعد خوابوندن دخترم همسرم اومد مامانش رو بغل کرد از دلش درآورد...یاد خودم افتادم ک چه شبا و روزا که چشامو بخاطر بچه ها گریون کرد 😔😔😔😔

بمون خونه ت و رفتارشو تحمل کن بذار ببینه تو چقد زحمت میکشی فوقش دیگه خیلی خسته بودی ی شب برو پیش مادرت نگه داره بخوابی ولی نذار عادت کنه به کمک خانوادت و فک کنه وظیفشونه بچه نگه دارن

شوهر من که اصلا بچه ها رو آروم نمیکنه فقط وقتی میخندن میگیرتشون

شب ها چند بار بیدار میشن؟

منم شوهرم شبا دیوونه میشه باز عذاب وجدان میگیره
میاد بچه رو بغل میکنه راه میبره
ولی مثلا روزایی ک سر کار نمیره شبش اخلاقش بهتره چون از صبح خونه بوده

والامن تاپسرم گریه میکنه میگه برو اون اتاق بچت بخوابه بعدبیارش 😞

نا یکسالگی تحمل کن بعدش راحت تر میشه. شوهرتم کلافه است از این اوضاع بهش حق بذه.

ترک هستید؟

عزیزم من الان تنهایی نگه میدارم دیگه
چن روز تنها باشی عادت میکنی ذیگه
سخته اما میشه

یعنی چی؟؟یعنی گفت بچه رو ول کنین گریه کنه؟خب باید مادرشوهرت بهش شیر میداده دیگه