دوروز پیش رفتیم کاشان ولی واقعا با پسرم همه چی سخت و غیرقابل تحمل بود.هرچیزی میدید میخواست گریه میکرد خودشو ب زمین میزد جوری ک همه بهش نگاه میکردن. فقط تحمل میکردم و لبخند الکی ک مثلا خیلی بهم خوش گذشت.البته تو خونه هم همینه واقعا بریدم

تصویر
۵ پاسخ

یک عدد مادر جیگر در اومده چقدر نی نیت کپی پسز منه

پسر من دو سال و ۱۰ ماهشه همینه ..توبه کردم دیگه باهاش جایی برم خیلی بیش از حد شیطون و لجبازه البته تو خونم همینه ولی بیرون دیگه بدتر 😖

وای خیلی سخته درکت میکنم

اون الان حس میکنه با اون کار میتونه محبت جذب خودش کنه

چندسالشه عزیزم

مقالات مرتبط

گریه شدید نوزاد
علت‌های گریه شدید نوزادان
انواع گریه نوزاد
معنی انواع گریه نوزاد و ترجمه هرکدام
خانه داری و بچه داری
آیا خانه داری و بچه داری با هم جور در می‌آید؟
خانه داری کارمندی
آیا خانه داری کارمندی سخت است؟

سوال های مرتبط

مامان پناه‍🦄 مامان پناه‍🦄 ۱۰ ماهگی
آخی الهی بمیرم دخترم خیلی گریه میکرد تازه اروم شد یهو شروع کرد گریه کردن شدید هیچ جوره اروم نمیشد شیر بهش میدادم و کمپرس سرد میزاشتم .....فعلا اروم شده خیلی سخته🥺🤍واقعا تحمل ندارم ببینم پناه گریه کنه

آخه قیافشو نگا چقدر در همه💔🥺
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان سیاوش وساحل👼 مامان سیاوش وساحل👼 ۱۲ ماهگی
چنان بهونه گیر شده شده دقیقا نیم ساعت الکی با صدای. بلند گریه میکرد و جیغ میزد ن پستونک میخواست ن شیر تا میبینه برا ساحل شیر درست میکنم اینجوری میکنه 🥺😭همین جوری لاغرم مونده درحالی ک خوراک خوبی دارع ولی فضول
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان کارن مامان کارن ۳ ماهگی
سلام مامانا یکم پیش داشتم بستنی میخوردم پسرم همش نگاه میکرد دستو پا میزد ک بهش بدم یکم با انگشت مالیدم ب لبش خوشش اومد بیشتر هی دستو پا میزد دهنشو باز میکرد دوباره با نگشت مالیدم ب لبش الان عذاب وجدان گرفتم خطرناکه؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان محمد صدرا مامان محمد صدرا ۱۰ ماهگی
سلام خانوما من پسرم ۳ماهو۳روزه اس چن روز پیش سرشو قشنگ بلند میکرد در صورتی ک میخواست بشینه ولی امروز متوجه شدم ک دیگه اون کارو انجام نمیده ایا این پسرفت تورشدشه؟؟لبخند هم که هر از گاهییی میزنه خیلی کمم...از خودش صدا در میورد ولی الان نه..‌‌...خیلی نگرانم نشانه بچه های اوتیسم هم همینه نه؟؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان دانیال مامان دانیال ۵ ماهگی
امروز پسرم خیلی بیقراری میکرد، همش گریه میکرد بغل میخواست شیر میخواست، مهمون داشتم کلا سرپا بودم تا شام آماده کنم بدو بدو میکردم هم به بچه برسم هم به خونه و غذا، عصبی شدمو غر میزدم، البته نه تو روی پسرم ، ولی الان عذاب وجدان دارم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان emma مامان emma ۷ ماهگی
شده یکی ک دوستشم دارین رو مختون باشه؟؟من مادر بزرگمو خیلی دوست دارم ولی خیلی اعصابم خورد میشه گاهی ازش🥲احساس گناه میکنم ولی خیلی گاهی عصبی میشم،مثلا مادرمو مادرشوهرم انتظار دارن ببرم بچه رو پیششون مادر بزرگمم خیلیییییی بچمو دوست داره اونم همش میگه بچه رو بیار ببینم مثلا هر دوروزی
من ک بخدا نفله شدم بس بچمو ازین خونه ب اون خونه میبرم
بعد میگ با من بزارش جایی کاری داری یا همش تو خونه میگ بغلم بدش
ولی خب مادر بزرگم پاشو عمل کرده هر دوتارو ،خیلی سخت راه میره میترسم هم خودشو زمین بزنه هم بچمو
یا مثلا تا بچم ی تکونی میخوره با شیرش میدم میاد پیشش اونم بیدار میشه مثلا ۵صبح🥲بعد گریه ک میوفتع میدنش ب من اون موقع صبح واقعا نمیتونم بیدار باشم پدرم در میاد
مثلا این شبا میرم مراسم میاد و خب من واقعا سختمه هم بچه رو‌نگهدارم هم دنبال اونا برم هم مراقبشون باشم وسایلشونو بیارم
ب هیچ کس نمیگم ولی خیلی سختم شده
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان لیام مامان لیام ۱۱ ماهگی
خداوکیلی دیده بودین بچه کسی مثل مادر شوهرش بشه... چرا من باید بارداری و درد زایمان و هزار چیز دیگه رو تحمل میکردم بعد پسرم بشه کپیییی مادر شوهرم جوری ک انگار بچه من نیست اصلا 😐واقعا نمیتونم درک کنم ...
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان دوقلو ناز🩷🩷 مامان دوقلو ناز🩷🩷 ۴ ماهگی
خانما ی جا نوشته بود نوزاد تا سه ماه ماددرشو سیاع سفید میبینه واقعا راسته؟ اخه چجوری. میشه این همه ب همه جا نگاه میکنن همش ب باباشون لبخند میزنن
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان هلیا و هیلدا مامان هلیا و هیلدا ۱۰ ماهگی
سلام ب همه ی مامانا...
دختر من واقعا با شیر خوردنش داره با روح و روان من بازی میکنه هر ۴ ساعت ۴ ساعت و نیم شیر میخوره...آخه مگه میشه....شبا هم ک تا صبح شیر نمیخوره واقعا دیگه بریدم نمیدونم چیکار کنم
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان پارسا مامان پارسا ۶ ماهگی
خانومایی ک شیر خودتونو میدید ب نی نی هاتون شما هم دمای بدنتون بالاس؟ احساس می‌کنید ک سینه هاتون داغه؟ یعد تحمل گرما دارید؟ من ک اصلا ی ثانیه نمیتونم تحمل کنم از وقتی شیر میدم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آوین 💖 مامان آوین 💖 ۶ ماهگی
مامانا دخترم خیلی ب خودم و شوهرم وابسته شده .مخصوصا ب خودم ..هفته ای یکبار ک خونه مادرمو مادرشوهرم میرم دیگ بغلشون نمیره خودشو میکشه عقب و بغض میکنه و گریه میکنه .چیکارکنم واقعا؟؟؟
پسفردا شاید من بخام برم جایی بذارم پیش مامانم و یامادرشوهرم .چیکارکنم واقعا؟؟
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان شهریار مامان شهریار ۷ ماهگی
امشب بعد از دوماه دلم واقعا میخواد گریه کنم با این کولیک و قولنج ک‌ ب هر دری میزنم فایده ندارع که نداره خدایا مگه یک نوزاد .چقدر می‌تونه تحمل کنه ک از درد جیغ بزنه اینقدر
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان ماهلین💗✨ مامان ماهلین💗✨ ۱۲ ماهگی
یعنی خداخیر بده از خدا هرچی میخواد بهش بده اون خانومی ک دیشب گفت روغن زیتون خوبه براگوش بچه واقعا معجزه کرد من بچم چند شب بود تا صبح نمیخاید خیلی بی قراری میکرد تو خواب گریه میکرد با میشد جیغ میزد دیشب پیام این خانومو خوندم زدم ب گوش بچم خوب خوابید امشب دیدم بی قراری می‌کنه ب گوشش زدم از استخون فک تا اونجایی ک گوش چسبیده وای تا دست میزدم چنان جیغی میکشید قشنگ روغن زدم بعد چند ثانیه خوابید شماهم حتما امتحان کنید مثل این دیوونه ها فک میکردم طبیعیه آنقدر دلم کباب شد بچم چ درپی داشته تحمل می‌کرده من خر فک میکردم عادیه
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان نَفَس🌱 مامان نَفَس🌱 ۸ ماهگی
سه ماه پیش و الان🥲
خندم میگیره ک حامله بودم فک میکردم خیلی سخته
چون بچه داری خیلی خیلی خیلی سخت تره
ولی همونقدرم شیرینه🤍
خدا قوت به همه مامانا♥️👏
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان 🤍آرین🤍 مامان 🤍آرین🤍 ۹ ماهگی
سلام دوستان
از تجربه ختنه پسرم اومدم بگم
واسه کسایی مثل خودم ک ختنه براشون مث ی غول بزرگ ترسناکه🥴🥴🥴
دیروز ساعت ۵عصر رفتیم بیمارستان عسگریه پذیرش رفتم شناسنامه پسرمو دید گفت آزاد ۴۹۰هزار تومن با بیمه ۳۹۰
بعد گفت برو طبقه بالا از داروخونه لوازم ختنه را بگیر ک ۳۹هزار تومن بود و ی برگه بهم دادن ک در مورد ختنه و شرایط نگهداری بچه داخلش نوشته شده بود و داروهایی ک باید بخریم
زمانی ک تو نوبت ختنه بودم رفتم داروخونه روبرو بیمارستان و ۱۰ تا گازاستریل و ۵ تا پماد تتراسایکلین یک درصد خریدم
ساعت ۶ نوبت پسرم شد
فقط و فقط یک همراه میگذاره باهاش بره داخل ک مامانمو فرستادم چون من اصلا دلشو نداشتم
مامانم گفت ۵ تا بچه ردیف خوابوندن کنارهم سه تا امپول زد ب دور آلت بچه و بعد ۵ دقیقه یکی یکی بردنشون داخل پیش اقای دکتر بدون همراه فقط بچه
ختنه که شد مامانم قنداقش کرد و همون موقع استامینوفن بهش دادیم ولی تا خونه گریه میکرد🤦🤦
همه مای بی بی میکردن بچه های بی زبونو پرستار ب مامانم گفته بود تو بهترین کارو کردی ک قنداقش میکنی
ولی بهش گفته بود دستاشو قنداق نکن فقط از شکم تا پاهاشو
هر بر۶ ساعت استامینوفن دادیم بهش
تا ساعت ۲ شب بی تابی میکرد و گریه میکرد ولی بعدش دیگ اروم شد
خداروشکر میکنم ک این مرحله سختم داره میگذره
انشااله برای همه مادرا براحتی و خوبی بگذره
درضمن بیمارستان عسگریه هم تمیز بود هم دکتر خوبی داشت هم خوش برخورد بودن هم نسبت ب همه جا ارزون بود
من خیلی راضی بودم و پیشنهاد میکنم ب مادرای اصفهانی ک ببرید عسگریه
موفق باشید🌷🌷🌷
مشاهده ۸ پاسخ دیگر