وای چنروزه همشششش سرپام همششش
از دست مهمون و عید دیدنی پاره شدم😐💔
هوففففف
خالمینا اومده بودن اینجا وای از پسرششششش انقد اذیت کردددد ک نگو داشت دیگ حالم از بچه بهم میخورد
وای کل روز خیلی خودمو کنترل کردم اخرش زد تو شکمم پسرش برگشتم تو کمرش زدم خالمم دعواش کرد 🤦‍♀️😐 الان عذاب وجدان گرفتمممم ک چرا زدمش میگم گناه داشت ولی خب بچه منم واجبه 🥹 حسابی امروز حرصی شدمممم
مغزم دیگ نمیکشهههه
میترسم انقد سرپا هستم درد زایمان بگیرمممم😐😐 وای اون موقع چیکار کنم
شمام اینروزا انقد سرپایین؟

قطعا اگه یکی زده بود تو کمر بچه ی شما
شما بچه رو بغل میگرفتین کلیم ناراحت میشدین ک بچه سرش نمیشه شما ک سرت میشه چرا میزنی بچه رو...
باس بجای کمر اون طفل معصوم میزدی تو دهن مادر بیشعورش ک رفته خونه زنه پا ب ماه...
بعدم قربونت برم مهمون حبیب خداس از هر نوع مدل اخلاق و رفتاری منو شما الان دیگ موقع مهمونی دادنمون نیست ک
باس خودمون ب فکر خودمون باشین نمیتونیم همه رو بزنیم ک
مهمون میخاد بیاد جواب بده بدون رو دروایسی معذرت خواهی کن بگو شرایطشو ندارم اسن جوری بیبی ام کمتر اذیت میشه

چقدر بی ملاحظه.....
وقتی شرایط شما را میبینن اصلا برا چی اومدن خونتون.
من که اومدم خونه مادر تلپ شدم.
بخور و بخواب.😁

من اصلا تحمل بچع ی فضول رو ندارم🥺😊نباید تو دعوت میکردی ازت گلگی ک نمیکردن با این اوضاعت

خب عزیزم از قبل به همه میگفتی که ماه های اخرته ،ن جایی میری ن کسی بیاد. حالا ی سال آدم ملاحظه میکنه سال بعد راحتیدید دیگه

منم این چندروزعید همش بیرون بودم.واقعاکمرم دردمیکنه دیگ نمیتونم

وای گفتی منم خونه مامانمم مهمونی داشت امشب از دیروز تا حالا من سرپام تمیز کاری کردم فقط دو دفع جارو برقی زدم تازه نیم ساعتع دراز کشیدم دلم میسوزه برا بچم هیچ مراعاتشو نمیکنم

آخ اخ مثل من
یعنی انقدر به زور مهمونی منو بردن و از پله بالا پایین رفتم که نگم برات
واقعا به معنای واقعی دیگه از عید حالم به هم میخوره
مامانم خدا رو شکر درک کرد و گفت نه خونه خاله نه خونه دایی ها نمیخواد بیای ولی امان از دست فامیل شوهر😐😐😐😏 هر روز هر روز افطاری و‌دعوتی و ... نری هم جوری برات شر و اعصاب خوردی درست میکنن که حالت از زندگی به هم بخوره
دیگه دیشب چشمم رو بستم گفتم دیگه نمیتونم جایی بیام ۱۲ روز دیگه زایمانم هست نمیتونم پله بالا پایین برم همشون قیافه هاشون رو کج‌کردن ولی به درکککککک. امشب راحت بودم توی خونه خودم

آخه چرا ملاحظه نمیکننن نمییبینن هفته های آخرتی واقعا که

واییی چرا من اینطور شدم الان گفتی زدی بع کمر پسر خالت من دلم گرفت اصن یه طوری شدم😑عزیزم عوارض بارداریه به دل نگیر😂😂😂😂😐😐

نوش جونش خوب کاری کردی زدی
چقدر بی انصافن خونه زن حامله میان

استراحت کن بابا مهمون واسه چیته؟مگه نمیبینن ماه آخری تو!
زیاد به خودت فشار نیار خدای نکرده دیسکت نزنه بیرون این آخری
الانم به خودت استراحت مطلق بده یه پنج شش ساعتی که چیزی نشه خدای نکرده

نه اصلا. هر مهمونی میخواد بیاد، شرایطم رو توضیح میدم، خانم خود مهمون پا میشه پذیرایی میکنه جای من

آره من‌پریروز ۱۸نفر افطار دادم‌هلاک‌شدم ملاحظه نمیکنن ملت چه میشه کرد بعدشم تاامروز داشتم خونه تمیزمیکردم‌ به معنای واقعی پوکید

والا من که از اول عید هیچکس خونمون نیومده همه گفتن بعد که نینیت اومد میایم الان اذیت میشی
حتی مامان باباهامونم نیومدن دو ماه اخیر میگن اذیت میشی همش من میرم اونجاها😂

منم همش یا مهمونی میدم یا مهمونی میرم که این مدت اخر هم زود برام تموم بشه

من یک هفته مهمون داشتم کار نمیکردم ولی هی باید می‌رفتی باهاشون اینور اونور مردم توی ماشین اصلا کلافه بودم از شلوغی دیگه امرزو رفتن

فقط تعداد وای هایی که به کار بردی معلوم کرد چه بچه ای بوده خخخخ

من که کمرم پوکیده