و گفتند نفس عمیق بکش و اصلا نترس باید بری برای زایمان😐منم در این حالت اصن آمادگی نداشتم🥹زنگ زدم همسرم ساکمو آورد و تشکیل پرونده دادند و سریع ب مدت ده دقیقه بعد دم در اتاق عمل حاضر بودم و دکترمم دودقیقه
ای خودشو رسوند و بازم مث همیشه با اخلاق خوبشون بهم انرژی داد وگفت اصن نگران نباش میخایم بچه رو نجات بدیم ضربان قلبش خیلی کند میزنه
منم دیگه فقط صلوات میفرستادم😌 وارد اتاق عمل شدم وسریع بیهوش کامل شدم و یه ربع بعد از عمل تو ریکاوری بودم حدود نیم ساعت بعدچشمام بازشد و پرستار اومد بالای سرم گفت هرموقه درد داشتی این دکمه رو فشار بده که خوشبختانه من اصن درد نداشتم.یه ربع بعد بچه مو آوردند که از بهترین لحظه های عمرم بود بهش شیر دادم وبردنش...یکم شکممو فشار دادند ببینن وضعیت خونریزیم ب چه صورته که گفتند عالیه وبعد منو بردند بخش.اتاق خصوصی گرفتم خیلی خوب بود از همه لحاظ مهم
تر از همه اینکه پرسنل و پرستارای خیلی خوبی داشت.از روی تخت خودمو
کشیدم رو تخت اصلی اصن هم درد نداشت وسخت نبود.سوند هم همون موقه بیهوشی بهم وصل کرده بودند.بعد اون اومدند لباسمو عوض کردند زیرمو تمیز کردند پوشک برام گذاشتند یه شیافم گذاشتندوسرم وصل کردن و
رفتند.یکم بعد باز شکممو فشار دادند که میگم اصن درد نداشت چون خودمم فشار میاوردم و همکاری کردم...بعد اون بچمو آوردند گفتند شیرش بده بهش شیر دادم
گفت نیم ساعت دیگ میام که بلندت کنم بعداز اون کم کم سر تخت آوردم بالا یکم نشستم لب تخت و بعد آروم پاشدم بدون کمک پرستار
یا همراهم.یکم راه رفتم اصلا دردی حس نکردم و حدود یه ربع راه رفتم وبعدش اومدم چای خوردم چون کفتند مایعات بخور.کمکم غذا هم آوردن خوردم و مدام شیاف میزدند و پمپ دزد هم داشتم هرموقع میخاستم شیر بدم پمپ رو ده بار فشار میدادم با اینکار توی شیر دهی خیلی راحت بودم
ساعت ۶/۵ صبح دکتر اومد یه سر بهم زد حالمو پرسید و گفت خدا خیلی دوست داشت چون بند ناف سه دور پیچیده بود دور گردن بچت وبخیر گذشت...خلاصه ساعت۱۱ کارای ترخیصم تموم شد و برگشتیم با نینی خونه
اینم تجربه زایمان من
ببخشید طولانی شد☺️
هرسوالی دارین بپرسین جواب میدم
بهش شیر دادم وبردنش...یکم شکممو فشار دادند ببینن وضعیت خونریزیم ب چه صورته که گفتند عالیه وبعد منو بردند بخش.اتاق خصوصی گرفتم خیلی خوب بود از همه لحاظ مهم
تر از همه اینکه پرسنل و پرستارای خیلی خوبی داشت.از روی تخت خودمو
کشیدم رو تخت اصلی اصن هم درد نداشت وسخت نبود.سوند هم همون موقه بیهوشی بهم وصل کرده بودند.بعد اون اومدند لباسمو عوض کردند زیرمو تمیز کردند پوشک برام گذاشتند یه شیافم گذاشتندوسرم وصل کردن و
رفتند.یکم بعد باز شکممو فشار دادند که میگم اصن درد نداشت چون خودمم فشار میاوردم و همکاری کردم...بعد اون بچمو آوردند گفتند شیرش بده بهش شیر دادم هم با قاشق هم با سینه. یکم سینه هام سفت بود کیسه آب حوش دادن کفتن بزار روش تا نرم بشه خیلی خوب بود.مشاور شیردهی قبلش میاد آموزش میده اصن نکران نباشین.بعد از اون گفتن تافردا ظهر باید ناشتا باشی و هرموقع کفتیم شروع کنی ب خوردن مایعات.تا فرداش چیزی نخوردم.دیکه نزدیک ظهر اومدن کفتن مایعات بخور.دوتا لیوان نسکافه خوردم که خیلی خوب بود شیرم زیاد شد.بعدش اومدند گفتند باید بیای راه بری قبلش برام شیاف گذاشت گفت نیم ساعت دیگ میام که بلندت کنم
بسلامتی و دل خوش عزیزم😍😍میشه درمورد هزینه زایمانت تو بیمارستان مهرگان هم بگی؟هزینه سزارین با اتاقvip??
و ۲۳بهمن بچه ام دنیا اومد
پسرم الان ۴۴ روزشه منم باید ۷ اسفند زایمان میکردم مثل شما سوپرایز شدم
خدا رو شکر عزیزم
منم دکتر انصاری عمل کرد بسیار دکتر خوش اخلاق و مهربونی هس من خیلی دوستش دارم
عزیزم خداروشکر چشمت روشن خوشحالم کبخوبی گذرونی چقد این قضیه بندناف زیاد شده باز نگران شدم🥲🥲
عززززیزم خب خداروشکرررررر چشمت روشن 😍
سلام عزیزم قدم نو رسیده مبارک.خود دکتر نامه میده ک بیمه قبول کنه هزینه عملو؟
سلام عزیزم به شماهم از اون اسپری برای روی بخیه هاتون دادن؟
يعني از زایمان اول که طبيعي بود پشيمون شدی ؟
مبارکع گلم یعنی سزارین هیچ دردی حس نکرذی
عزیزم یعنی شما ۲۶ که زایمان کردی ۱۰ روز بود که وارد ۹ ماه شده بودی؟؟؟؟
خب خداراشکر......ی سوال از اسم پسرت راضی هستی؟
🥺🥺🥺🥺
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.