خیلی افسرده شدم اصلا حال روحی و جسمیم خوب نیس
نمیدونم چیکارکنم
دست تنهام کسی نیس کمکم
خونه مادرشوهرم اینام اما ذره ای درک ندارن نمیتونم ثانیه ای بچمو پیششون بزارم خیلی گریه میکنم
خیلی دلم شکسته نمیدونم چیکار کنم
شوهرمم ک اهمیت نمیده شبا دیر وقت میخوابه تایمی ک من میخوابم نیلا گریه میکنه شیر میخواد اصلا بیدار نمیشه بپرسه کمک میخوای
صبحم ک بیدار میشه
میره بیرون و …برای خودش
نمیدونم چیکار کنم
کسی رو‌ ندارم حتی درد دلی کنم باهاش
میشه کمکم کنید چیکار کنم
خسته شدم تنهایی بریدم ؟؟🙏🏻🖤😔😭😭

عزیزم منم کاملا درک می کنم چون شرایط منم بدتر از شماست مادرم فوت کرده مادر شوهرم تا فهمید زایمان کردم رفت خونه ی خواهرش قم از بیمارستان اومدم هیچکس پیشم نبود غیر شوهرم از همون که از بیمارستان اومدم خودم کم کم کارامو انجام دادم آخه دوتا دختر هم دارم به خاطر بچه هام همه تلاشمو کردم و می کنم که قوی باشم ولی بعضی مواقع کم میارم و می شینم گریه می کنم که ای کاش مادرم بود آدم توی شرایط بد بیشتر به مادرش نیاز داره مخصوصا اگه حال روحیش خراب باشه

عزیزم .اوایل زایمان سنگینی و حال بدی رو بیشتریا دارن منم داشتم با اینکه خونه مامانم بودم ولی کلافه بودم همش گریه میکردم و از همه بدتر درک نکردن بقیه ک میگفتن چرا گریه می‌کنی ...ولی اومدم خونه خودم حالم بهتر شد من یه بچه سه ساله دیگم دارم ک خیلی حساس شد و روحیش بهم ریخت نمی‌دونستم غصه چیو بخورم ..از ۸روزگی اومدم خونه خودم حدیث کسا صوتی دانلود کردم چله برداشتم میزارم واس خودش میخونه خییلی آروم شدم بخدا اصلا دیگه گریه نمیکنم ...خودت فقط باید ب خودت کمک کنی نه شوهر نه کسی دیگه عمرا بتونه حالتو درک کنه ...

میفهممت
من یک هفتست مامانم رفته مسافرت
امروز دیگه میخواستم خودمو پرت کنم پایین از پنجره

خیلی سخته کاملا درکت میکنم. منم همینم ،😔

بمیرم برات خواهر.مادر داری؟