من از مادرشوهرم دل خوشی ندارم ولی بخاطر همسرم میرم خونشون وقتی اون شیشه شیر و از دستم میگیره خودش به بچه شیر میده خیلی بهم برمیخوره مغز سرم سوت می‌کشه خیلی بی دلیل!
هیچوقت فک نمی‌کردم رفتاراش منو به اینجا برسونه کاش هیچوقت دخالت بی جا نمی‌کرد...

منم دقیقا مثل شمام
اصلا نمیخوام بچه رو دست پدرشوهر و مادر شوهرم بدم
همش صورت بچه رو میبوسن
بد بغل میکنن دور از چشمم یهو عرق نعنا و این چسزا میدن

منم اوایل شاهان ب هیچکس نمیدادم حداقل تا دوماهگی فقط دست خودم و شوهرم ب هیجکس اعتماد نداشتم
تااینکه دیدم نمیشه اینجوری هم خودم آسیب میبینم هم بچم
دلت بزرگ کن نگران نشو ناراحت نشو تا بوده همین بوده میخای حال دلت خوب بشه خودت شیشه بده ب مادرشوهرت بگو میشه بهش شیر بدین‌من ی چای بخورم یا...
اینجوری حال دلت بهتر میشه

عزیزم دلتو بزرگ کن خب مامان بزرگش هست با یکی دوساعت نگهداشتن اونا چیزی کم نمیشه

عزیزم زیاد حساس نباش تو خوبی خودتو بکن اونم خوب میشه اگرم نشد مهم نباشه برات
بالاخره دوست و همسایه نیست که قطع رابطه کنی باهاش
نوه اشه و دوست داره بهش شیر بده زیاد حساسیت به خرج نده که خودت داغون میشی

امشب همه از دست مادر شوهراشون میگن تو گهواره 😅😅😅😅