سوال های مرتبط

مامان میوه دلم مامان میوه دلم ۲ سالگی
مامان نی نی گل مامان نی نی گل ۲ سالگی
سلام مامان های گل.پسرم بیست و دو ماهشه خیلی شیطون شده،لجبازیش زیاد شده ،قهر میکنه،حرف شنوی نداره،خب شاید بگید الان ک خیلی کوچیکه نمی‌فهمه تا حرف شنوی داشته باشه.اما منم واقعا از تکرار زیاد هی با محبت مهربونی خوش لحنی از بس بهش میگم فلان کار و نکن خسته میشم . امروز بیرون رفتم کلافه ام کرد هی لجبازی ،مدام از کالسکه می اومد بیرون می‌گفت خودم باید راه ببرم منم میزاشتم ک کمی راه ببره خوشحال بشه اما دیگه حوصله ام رو ب سر برد و اصلا نباید برخلاف میلش رفتار میکردم واگرنه شیون و گریه میکرد.تا ک ی لحظه بغلش کردم ی نیش کون گرفتمش اونم از درد بیشتر گریه کرد😭.و الان که خوابیده هی یادم میاد و دلم میگیره و غصه دارم خیلی ناراحتم از کاربدم،و اینکه هربار ب خودم قول میدم تکرار نکنم عصبی نشم اما روز ب روز دارم بدتر میشم جدیدا تنبیه بدنی های کوچیک میکنم مثل نیش کون،تو دستش زدن ،سرش رو آروم زدن واقعا از دست خودم ناراحتم ک چرا در مقابل عزیز ترینم جگرگوشه ام تحملم کمه و زود قاطی میکنم؟الان ک خوابیده ب قیافه معصومش نگاه میکنم بیشتر عذاب وجدان دارم چه کنم ک صبور تر باشه لطفاً راهنماییم کنید ؟
مامان ماهِ زندگیم 🌙✨ مامان ماهِ زندگیم 🌙✨ ۱ سالگی
خاطره ی شیرین بارداری و دندان پزشکی🤰🏻 🦷

این عکس رو در عین سادگی انقدرررررر دووووس دارمممم ک حددد نداره
اینجا باردار بودم و نوبت دندان پزشکی داشتم
تو مسیر اینو واسه دخملم گرفتم و گذاشتم تو کیفم
(قانون من اینه که : هروسیله ی یونیکورن باید واسه محیا خریداری بشه 🦄)
وقتی من و آجیم رسیدیم مطب ،هنو نوبتم نشده بود
من اینو از کیفم در آورده بودم و همینطور تو ذهنم دخترمو تجسم میکردم ک داره باهاش بازی میکنه و میخنده 😍😂 و اصلا تو حال وهوای خودم و ب فکر اینکه تو مکان عمومی هستم نبودم بخدا😂
غافل از اینکه آجیم اونموقعی ک من سرگرم بازی بودم ازم عکس گرفته بود 😂 ک شد یکی از بهترین عکس های گالری بارداریم 😍
من هنوززززم ک هنووووزه کودک درونم بشدت فعاله و بقول آجیام تو بیشتر واسه دل و ذوق خودت اسباب بازی میگیری نه دخترت 😂
وقتی میرم بازار امکاااان نداره برای دخترم لباس یا اسباب بازی و اکسسوری نگیرم و تو مسیر خونه با همون وسیله ای ک برای خانم خانما گرفتم تو دلم صحبت میکنم و غش و ضعف میرم 😂 یهو ب خودم میام میبینم کار از صحبتِ دلی ، رسیده ب صحبتِ کلامی و دارم باخودم حرف میزنم و مردم حالا میگن این خانمه حتما دیوونس ک باخودش حرف میرنه ومیخنده و راه میره 😟
خداروشکر البته یکم اوضاعم بهتر شده و دارم یادمیگیرم خودمو کنترل کنم و مثل یک مادر عاقل رفتار کنم 😅
انصافا اونایی که شدت علاقشون مثل من ب اوج دیوونگی رسیده دستا بالا ، بفهمم تنها نیستم و غصه نخورم 😂