عااقاااا اومدم یکم غر بزنم....چ بارداری پرچالشی داشتم☹️☹️☹️همینکه باردارشدم بعد چندماه شوهرم شروع کرد ب تغییر دادن خونه اخراش دیگه مجبور شدم برم خونه مادرشوهرم...دوماه اونجا بودیم هرچیم باشه خونه خودت نمیشه و راحت نیستی رفتم سونو هشت ماهگی گفتن وزنش زیر نموداره...هی حرص خوردم خونه درست نشد دوروزقبل عید با دعوا اومدم تو خونه خودم....همه کارارو با مامانم کردیم خیلی اذیت شدم و گفتم امروز فرداس زایمان کنم...بعد حیاطمون هنوز تموم نشده ده روز دیگه دارم ب زایمان امروز پسرم ابله مرغون گرفته همش استرس دارم نکنه زایمان کنم پسرم‌نتونه بیاد پیش ابجیش...خداکنه ب وقتش بیاد 😭😭😭😭حیاط خرابه پسرم ابله مرغون واییی🥲🥲🥲منم یکم درد دارم

عنبرنسا دود کن روی بدن پسرت سریع خشک میشه من پسرم چندروزقبل از زایمان آبله مرغان گرفت با این روش زود خشک شد

عزیزم همش درست میشه الان شماهی حرص بخوری به خودت عذاب بدی استرس بگیری خونه وحیاطت درست میشه گلم سلامتی خودت وبچه توشکمتوبزاراولویت انشالله زایمان ک کردی بعدهمه چیوباکمک همسرت درست میکنی

خودت آبله گرفتی؟؟

الهی اینقدر حرص نخور دختر برای بچت بده همه ی اینا میگذره
بعد هم بزن تو سر شوهرت با اون کاراش بگو حالا وقت خراب کردن خونه بود آخه😁

اسپند همش دود کن