۱۶ پاسخ

وای منم الانم گریه میکنم حال روحیم زیاد خوب نیس دوروز دیگ منم تنها میشم خواهرم مادرم میرن

عزیزم کم کم همه چی رو یاد میگیری ، که خودتم تعجب میکنی
قوی باش و از بچت به نحو احسن مراقبت کن اون بچه به تو نیاز داره
فقط قوی باش و شجاع

من ک‌از روز سوم زایمان تنها همه کارامو خودم‌انجام‌دادم‌بااینکه بچه اولم هست و بی تجربه ام آدم بخاطر بچش مجبوره قوی باشه

پست قبلی منو ببین
به شدت دلتنگ دوران بارداریمم جوری که میشینم گریه میکنم

من چی بگم که از روز زایمانم یه روزم استراحت نکردم و نخوابیدم و همش تو بیمارستان بودم الانم ۱۳ روزه زایمان کردم خودم تنهام و کارامو میکنم به مامانم گفتم بیام خونه شما زیاد رو نشون نداد
منم سرسنگین اومدم خونه خودم یکی دوروز مامانم اومد اینجا کارامو کرد و بعد رفت منم خیلی شیک دارم کارامو خودم میکنم حتی بچه رو هم خودم میشورم

قطعا بچه داری تنهایی خیلی سخته ولی شیرینی خودشو داره
اما من وااااقعا نه خاضرم دوباره حامله شم
نه حاضرم برگردم به دوران حاملگی
باهمه قشنگی هاش والا سختی هاش از صدتا زاییدن بیشتر بود
هروز استرس هروز نگرانی
بچه چیکار میکنه چی بخورم چی نخورم
خوابه بیداره هست نیست واااییی خداروشکر ک گذشت

منم هنوز ۲۲ روزه زایمان کردم خیلی میترسم میگم بلکه رفتم سرویس بچه گریه کرد یا شبا تنها نتونستم ارومش کنم چطوری بکار خونه بچه برسم بعضی وقتا مثل دیونه ها گریه میکنم از همه چی ناراحت میشم حوصله هیچ کیو ندارم

نگران نباش من از روز ۱۰ تنها بودم شبا فقط روزا مامانم میاد پیشم

عزیزم همه ما بی تجربه ایم نگران نباش کم کم یاد میگیری، منم همین حس رو داشتم ولی وقتی مامانم رفت خودم تونستم از پس بچه بربیام، سعی کن الان که کسی کنارت هست خودت کاراش رو انجام بدی، بگو بهت یاد بدن که خودت یاد بگیری

حالا من دلم میخواد زودتر روز زایمانم برسه درسته ادم اولش بی تجربس ولی کم کم راه میفتی مثل یه پروژه بهش نگاه کن که فعلا داری اموزش میبینی اما بزودی همه چی درست میشه

من چند روزه تنهام
ولی خداروشکر شوهرم خیلی کمکم میکنه اذیت نشم

چقدر منی....تازه الکی گریه هم باید بکنی....من تا ۴۰ روزگی خیلی حالم مثل تو بود

وای خدای من چجوری دلتنگ بارداری میشین😭😭😭من اولین بچمه و دیگه غلط بکنم اسم بارداری و بچه دوم بیارم 🥹خیلی سخته خیلی حال بهم زنه بارداری
۹ ماه با شوهرم مثل خواهر برادر بودیم رابطه نداشتیم ینی من هیچ حسی نداشتم بهش
از هیکل افتادم و چاق شدم و لباسا اندازم نیست و معلوم نیست به هیکل قبلی برگردم یا نه
سنگین که شدیم و تکون نمیتونیم بخوریم
همه جامون که ترک برداشته و پوستمون داغون شده
هزار جور درد هم که هر هفته باهامونه
اخه چیه این بارداری خوبهههه😭😭😭خدایا این روزای منم زودتر تموم شه که تحمل ندارم

عزیزم این فکرا رو بزار کنار وگرنه افسردگی بعد زایمان میگیری انشااله از پسش برمیای

عزیزم قوی باش می‌دونم سخته بخدامنم شاریطم خیلی بده ولی بخاطربچم تحمل میکنم همه سختی هاشو چون بچه گناه. داره بجزمادرکسی نداره که مثل مادرمهربون باشه

ب رفتن فکر میکنی🤔 یعنی چی گلم؟

سوال های مرتبط