خیلی بی حوصله و داغون شدم
حس میکنم افسردگی دارم
هی میگم کاش تموم شه بارداری
بعد همه میگن نگو تا توی شکمت هست راحتتری
بدنیا بیاد نمیذاره بخوابی و اعصابت باهاش داغون میشه
با شوهرمم بداخلاق شدم اصلاً دلم میخواد تو خونه نباشم که ببینمش

ب نظرم به حرف دیگران گوش نده آیه یأس میخونن
من باردار ک شدم‌ تهوع زیاد نداشتم هی میگفتن صبر کن زوده همش میاری بالا تا ۱۴هفته
اونم تموم شد گفتن بذار سنگین شی نمیتونی از پس کارای خودت بربیای
سرکار ک میرفتم میگفتن فک نکنیم بتونی بیای
خونه ت پله داره محل کارت پله داره فلانه خطره
خداروشکر تا اینجا به خیر و خوشی ادامه پیدا کرد
الآنم هی برا شیردهی و زردی ک نی نی بدنیا بیاد منو میترسونن ک دیگه اهمیت نمیدم

فقط میگم خدایاشکرت که دامنوسبزکردی واولاد سالم نصیبم کردی خودت دادی خودتم محافظشون باش وبهم قوت بده که بتونه بزرگشون کنم

به حرف دیگران گوش ندین راحتترین چه افسردگی بعدزایمانی شماها خودتون ازالان به خودتون تلقین میکنین پس من چی بگم دوتابچه مدرسه ای اول وچهارم سخت‌ترین پایه هارادارم دخترمم دنیابیاد بدترسرم گرم میشه دیگرانم نه میبینم نه وقتشودارم به حرفاشون گوش بدم که ناراحت بشم

عزیزم به حرف دیگران توجه نکن ایشالله که سالم دنیا میاد توام با دیدنش دلت پر از شادی میشه فکرت آروم کن

بالاخره که تموم میشه چه بخوایم چه نخوایم حرف بقیه رو بیخیال

بزار به دنیا بیاد سختیاش تازه شروع میشه...البته اگه شوهرت مثل شوهر من نباشه...زودتر روال میشی

یه مادر خودش کلی درگیری داره یه عده‌م بااین حرفاشون ته دل مادر و خالی میکنن
من خودم شوهرم ولقعا کمک میکرد زیاد اذیت نشدم تا زمانیم که مامانم پیشم بود شبا میبرد پیش خودش بچه شیر میخواست یا شیر خشک میداد یا من شیر میدادم میبرد اتاق خواب نگهش میداشت من استراحت میکردم بعدشم میرفتم خونشونم همینطور اصلا فکرشو نکن خدا خودش کمک میکنه اذیت نمیشی

حالامن ازفرداپیاده روی راشروع میکنم

منم مثل توام میگم کاش زودتر تموم بشه این وضعیتم.نه بابا دنیابیاد آدم راحتتره ها الان داخل شکمه آدم نمیبینتش تامیادکاری کنه هزار تافکروخیال میادتوذهن آدم دنیابیادادم میبینتش دلش بازمیشه🥰🥰🥰

هممون هم دردیم عزیزم بخدا من دخترم هم باهام حرف میزنه گریه ام میگیره...مخصوصا تو فصل بهار ک واقعا کسل کننده اس

منم دارم روانی میشم تنها نیسی

امیدوارم خدا بهت صبر بده چون تا دوماهه بعد از زایمان سخت تره

ماهاکه استراحت هستیم فکرکنم تا اخر حاملگی روانی بشیم یکسره تنها

منم خیلی بدتر شدم بی حوصله میشم خسته و کلافه ازین وضع

به منم میگن ولی من خیلی استرس دارم تا که کم تکون میخوره قلبم ایست می کنه میگم کاش به دنیا بیاد همه میگن یه روزی آرزو می کنی تو شکمت باشه من بچم وزنش کمه

بیچاره شوهرمن بعضی وقتاانقده بهش گیرمیدم که دیگه اونم طاقتمونداره احساس افسردگی دارم 😭😭خدامن چیکارکنم هیشکی درکم نمیکنه

منم همین حس رو دارم. درد وحشتناک هم دارم. بچه ام همش خودش روسفت میکنه. تازه شاغلم هستم واااقعا دیگه مغزم نمیکشه 😥 فقط خدا کمکمون کنه 🤲

تازه بعد زایمان افسردگیت شدید تر میشه
من که داغون شدم