وای خدا خسته شدمممم کی بچه منم میخواد آدم شه رفلاکسش خوب شه هر کوفتی میزارم دهنش نمیخوره بخوره هم عوق میزنه شیرم نمیخوره تا کی باید با قطره چکون شیرش بدم دارم میمیرم ده ماه شد دیگه دائم بغلم با این وضع ناخواسته باردار شدم چرا زود نفهمیدم بندازم چرا بعدش ننداختم گذاشتم بزرگ شه چطور میخوام بزرگشون کنم این یکی که وضعش اینه خدا هم ولم کرده این بچه رو میداد به یکی که زار میزنه میخواد نه شوهر کار میکنه درک کنه دارم خفه میشم

عزیزم منم ازرفلاکس پنهان نگم برات که ۶ماهه زهرمارشده زندگیم بچم خاب نداره هلاکم فقط دعامیگنم مگه خدا کمکم کنه دکترا که هیج

کلا با شیشع شیر نمیخوره؟

میفهمم چی. میگی من بچم رفلاکس نداره اما انقدر بچه داری سخته که هر لحظه فکر کنم باردار شم ناشکری نیست سقطش میکنم چون نمیتونم واقعا از پس بچه دوم بر نمیام توانایی ندارم هیج ناشکری هم نیست
یه مادر کاملا حق داره روزی چندین بار حسته شه غر بزنه و زمین زمان بد بیراه بکه. کاملا عادیه

چند هفتته؟

آخی عزیزم خیلی سخته ولی صبوری کن اون طفلکا جز تو پناهی ندارن. خدا انشالله توان بهت بده بتونی از پسش بربیای. ناشکری نکن

حرص نخور بچه دومت عصبی میشه داغون میشی ب دنیا بیادا
حرص خوردنت ک چیزیو درست نمیکنه
نمیخوره ک نخوره ولش کن
بچه متم۴ ماهه ی لنگه پا کل شبانه روز بیدارم ک اقاا فقط تو‌خواب قورت میده

عزیز نا شکری نکن گناه داره

دختر خوب خیلی داری ناشکری میکنی
چرا این حرفارومیزنی اخه...حیف اون‌طفل معصوم نیست اون‌یک فرشته هست...
وضع زندگی همه‌خرابه...
چرا به یچه‌ربط‌میدی
بچه منم هیچی‌نمیخوره رفلاکسم‌نداره ولی کلا غذا تو دهنش باشه توف میکنه بیرون
میدونی اینقدر این حرفازو با خودت تکرار کردی روز به روز همچی برات سخت تر میشه
نمیدونم‌اعتقادی به دعا و قران داری اما‌هر روز صبح یکبار یاسین بخون
یکم‌خداروشکر کن حال خودتو عوض کن ببین دور برت چطور همچی بهتر میشه
چرا

،میدونی هرچقدربیشتر بنالی اززندگی بدترمیشه،حتماحکمتی بوده که دوباره باردارشدی به خودت انرژی منفی واردنکن میدونم زندگی سخته ولی توالان مادردوتافرشته کوچولویی نزاراونا باناراحتیت ناراحت بشن اونادرکی ذزمشکلاندارن ولی خوشحالی وناراحتیتو متوجه میشن بخاطراوناهم که شده قوی باش🙂

بخدا سه ماهه وزنش تغییرنکرده هیچ کوفتی نع میخورم نه کارام میتونم کنم فقط دنبالشم یچی بدم نمیخوره خستم کرده دیروز خارشوهر هی میگه تو خودت ال نکن بل میکنی بچه من اونطور بود خودم اینطور بودم می‌خورد می‌خوابید گفتم کاش یکی مث این نصیبت میشد دور برت نمی‌داشت شوهرم هم تاثیر میزاره همه چی گردن من خاک تو سر میندازه

بچه منم رفلاکس داره شیرنمیخوره غذانمیخوره الرژی داره 🥲ی ذره مونده