خوشبحالتون ک با بچتون عشق میکنید (من میمیرم برای بچم)اما همش میرم تو شوک و الان یکماهه خوب نشدم...خوشبحالتون ک از لحضه لحضه با نوزادتون،بچتون ،لذت میبرین...واقعا میمیرم براش وقتی بوش میکنم میخام غرقش شم جونمو واسش بدم.امااااا نمیدونم چی بگم ک درک کنین البته هیچکس درک نمیکنه حتی نزدیکترین کسم..همش با خودم حرف میزنم میگم ای کاش بچه دار نمیشدم ای کاش بچه نمیاوردم میترسم خدا منو یزنه واسه این حرفا اما دست خودم نیست خود ب خود میاد تو ذهنم...خیلی خستم.روحم جسمم .احساس میکنم زندگی تموم شده،احساس میکنم نمیتونم تا اخر بچمو دوس داشته بتشم ..اصن نمیتونم از داشتنش لذت ببرم..خیلی خستم چرا درست نمیشم😔خانومای گهواره بعضیا منو میشناسن دل تو دلم نبود برای اینکه دمیا بیاد بچم حالا اصلا انگار مادرش نیستم و باید پسش بدم ب صاحبش😭😭





جنسیت سزترین انتی

عزیزم من درکت می کنم.
من سر بچه اولم این حسا رو دقیقا داشتم، بعد از گذشت چند ماه خوب شدم، ولی اون چند ماه خیلی خیلی سخت گذشت. خودت می دونی دیگه.
اما سر بچه دومم همون اول رفتم پیش دکتر و دارو گرفتم، و به طور محسوسی حالمو خوب کرد. اصلا احساس می کردم زندگی زیبا شده.
پیشنهاد می کنم اگر شرایطشو داری پیش یه مشاور برو. حتی شده آنلاین با یه مشاور صحبت کن.
اگرم نداری سرچ کن، راجع بهش بخون، هر چی بیشتر در مورد این مسائل بدونی و بهشون آگاه باشی،‌ تحملش برات راحتتر میشه. متوجه میشی که به خاطر چی این حسا و فکرا سراغت میان، دیگه خودتو سرزنش نمی کنی و راحتتر می پذیریشون.
امیدوارم خیلی زود حالت بهتر شه. ❤️

منم اینطوری بودم تنها نیستی .ولی الان بهترم .خیلی سخته دو ماه اول

عزیزم حتما یه مشاوره برو افسردگی بعد زایمان گرفتی کاملا میفهمم چی میگی فکرات دس خودت نیس

عب نداره گلم درست میشه این حسات هورمونات بهم ریخته

افسردگی بعد زایمانه

عزیزم بخاطر بهم ریختگی هورمون هاته به مرور زمان بهتر میشی سعی کن با یه مشاور حرف بزنی

بهتره به پزشک زنانت بگی یه سری قرص میده و مشاوره بری
اگر موندگار بشه خیلی بده
چیز طبیعی هم هست فک نکنی چیز بدیه اصلا ولی باید پیگیری کنی

من بعد ۴ ماه هنوز همینم هنوز حالم خوب نیس کسی درکم نمیکنه همش چشمم خونه از گریه خودمو گم کردم انگار دارم غرق میشم و کسی نیست به دادم برسه

من کاملا تو رو میفهمم منم تا دو روز پیش اینجوری بودم
الان یکم بهتر شدم منم حس میکردم نمیتونم همش پیش خودم نگهش دارم هی به خودم میگفتم نونت کم بود رفتی باردار شدی اخهه ..ولی این برمیگرده به حال روحی خودمون ک خرابه و کسی درکمون نمیکنه و نکرد :)
من مجبور شدم خودم حال خودمو خوب کنم هیچ کس منو نفهمید

شاید افسردگی بعد زایمان گرفتی عزیزم
دختر عمه منم شرایط شمارو داشت اون حتی ب بچش ب زور باید شیر میداد بعد سه ماه درست شد

افسردگی بعد زایمان گرفتی اگه میبینی اذیتی با یه مشاور صحبت کن خیلی کمکت میکنه

عزیزدلم منم اوایل همینطوری بودم
همش خودم رو سرزنش میکردم که چرا من این بچه رو به این دنیا آوردم که زجر بکشه
همش فکرای منفی تو سرم میومد
همش گریه میکردم
اما الان بهترشدم
الان هم هوا بهتر شده با بچه برو بیرون حال و هوات عوض بشه

ببین عزیزم منم مثل تو بودم الان بهترم سعی کن بچه رو بزار پیش مامانت یا کسی که نزدیکته با شوهرت یکم وقت بگذرون برید بیرون برید غذا بخورید برید بگردید یکم سعی کنید تنها باشید یکم حالت خیلی بهتر می‌شه سعی کن درباره این چیزا با شوهرت حرف بزنی حالت خیلی بهتر میشه