خانما دگه خسته شدم شما بگین چکار بچم الان شش ماهشه از همون روز اولی که بدنیا اومد خیلی اذیتم کرد همیشه نق میزنه همیشه باید بغلش کنم راه ببرم تا ساکت بشه از رو زمین نمیمونه چکار کنم کمرم دگه درد گرفته خسته شدم

وای وای نگو برا منم همینه
یکم میزارم روروئک
یکم هویج میدم دستش
یکم خیار میدم سرگرم بشه
آخرم نق نق نق نق
برا خوابیدن هم که باید یه دوساعت رژه ببرم تا بخوابه
تا خواب میخواد بره
تا دوباره چند ساعت گذشته شیر میخواد
🤕

اما اصلا نذار بچه گريه كن چون بچه حس عدم امتيت ميگيره و در لبنده بد بين ميشه ابنكه بچه بغلي ميشه علمي نيس زير دوسال تا بچه نياز داشت بغلش كن الان شش ماه دچار اضطراب جدايي ميشن بيشتر بايد همش جلو چشم باشي من حتي كالسكه ميبرم نو اشپزخونه كار انجام ميدم اون ميبرم باش حرف ميزنم تا ب كوذك خوبن داره - بازي دالي موشه الان براش غالي بفهمه يك لحظه تو مبيني بر ميگردي چون بچه ها اين سن فكر ميكنند مامان ملبين مامان از لين ميره اما كم كم ميتوني عادت بدي ك خودش مشغول كن با تشك بازي پارچه تميز زيرش بردار نزديك خودت بذار بده جغحغه جيري تو ببينه و بازي كن هي زمان بيشتر بيشتر كن اكه بتوني ار شير شب بگيزي عاليه

بهت حق ميدم-خيلي سخته-كمك نداري؟ببين ميتوني اغوشي بخري داخل اون بذاري-يا مثل من تو كالسكه كني راهش ببري هر جا خونه ميري -تشك بازي بچه من ميمونه اونم امتحان كن-

عزیزم براش تاب بگیر یا تو روروئک بزار چون تا نق میزنه بغلش میکنه عادت کرده یه مدت تانق زد باهاش بازی کن رفته رفته یادش میره من اصلا توخونه دخترمو بغل نمیکنم یه هفته مادرشوهرم اومد خونمون رف شایلی بغلی شده بود جیغ میزد که بلندش کنم منم ن خودم ن میزاشتم همسرم بغلش کنه تا یادبگیره ن با نق ن باجیغ به حرفش گوش نمیدم..
اما خب باهاش بازی کردنی بغلش میکنم ن بصورت مداوم.. امیدوارم برات مفید باشه

یک دوروز بزار زمین بزار گریه کنه عادت میکنه عزیزم داره. بزرگ تر میشه نمی تونی فقط بغلش کنی