۶ پاسخ

وای من که دخترم از الان اینطوریه براش تلوزیون روشن میکنم پستونکشم میدم تا وقتی پیششم همه چیز اوکیه تا میرم تواشپزخونه هنوز نرسیدم پستونک رو میندازه شروع میکنه به گریه تا میام روسرش میخنده ساکت میشه حتی بغلش نمیکنم میگه بشین پیشم

همشون همینن

اره فقط باید کنارش باشم😐

من میزارم تو کالسکه با خودم میبرم تو آشپزخونه

اره بابا من که کمرم شکسته ظرفشویی همیشه خدا گنده رو گازم گند افتاده الان خوابیده راحت لم دادم 🫠🫠🫠

منم همین شرایطو دارم. من برای اینکه به کارام برسم و با دخترم همدلی کنم و درکش کنم، از این آغوشیا گرفتم. اونو میبندم، دخترم رو میذارم تووش، دو تا دستام آزادن به کارام میرسم

سوال های مرتبط