تجربه سزارین کلینیک اصفهان دکتر مرجان حقیقت
قسمت آخر

بعد از عمل توی بخش که میرین یه داستان جدیده
یه همراه زرنگ و دلسوز میخواین که هم حواسش به بچه باشه هم شما. دردهای بعد سزارین برای هر کسی فرق داره من سزارین اولم راحت بودم ولی دومی نه امیدوارم برای شما راحت باشه. دردای من این بار برعکس سزارین چندسال پیشم  زیاد بود خیلی هم زیاد بازم همون آمپولی که آخر عمل زدن و خواب آور بود بهم زدن. براتون شیاف مینویسن حتما سر ساعت بزارین خودتون باید بزارین یا همراهتون .من بلد نبودم رومم نمیشد به همراهم بگم
و اما مهمترین لحظه بلند شدن از تخت برای اولین بار بعد عمل خیلی ترسناک نیست برای دردشم حتما از قبل شیاف بزارین بعد بلند شین میشه گفت بیشتر سخته تا اینکه درد و ترس داشته باشه میان کمکتون میکنن و بعدش باید هر بار کمی راه برین .آموزش شیر دهی هم براتون میزارن.شب که شد من از سوند و اون رگی که گرفته بودن و همینجوری تو دستم مونده بود کلافه شده بودم کلی صحبت کردم تا در آوردن البته گفتن با مسئولیت خودت راحت شدم سوند درآوردنش برعکس گذاشتنش راحته.صبح اول وقت دکتر اومدن و کلی توضیحات دادن که دیگه جای سوالی برام نموند همه چیزو کامل درباره مراقبهای توی خونه گفتن بعدپانسمانتونو عوض میکنن و تمام، میرین خونه.

۴ پاسخ

ممنون خیلی عالی بود من هم انشالله کلینیک اصفهانم

من انقققد ک از سوند بدم میاد و میترسم از خود سزاریین نمیترسم😅😅حس بدی دارم ب سوند گذاشتن😫

ممنون عزیزم
منم انشالله شنبه میرم کلینیک اصفهان

ممنون

سوال های مرتبط

مامان محمد حافظ مامان محمد حافظ ۶ ماهگی
میخوام از تجربه زایمانم بگم براتون
من بچه اولم طبیعی بود اما دومی بخاطر اینکه یه عمل تخمدان قبلا انجام‌داده بودم باید سزارین میشدم من برای هفته ی ۳۸ که میشدم تاریخ ۳/۳ دکتر بهم نامه بستری داد و دیروز رفتم بیمارستان اما بیمارستان گفت دستور اومده فقط اورژانسی هارو بستری کنیم چون تاریخ رند خیلی شلوغه و منو معاینه کردن گفتن شما انقباض داری به همسرت بگو کارای بستریتو بکنه و این شد که اورژانسی محسوب شدم و بستری کردن اما گفتم چون سزارین اولی محسوب میشی باید مدارکتو بفرستیم کمیته پزشکی ببینیم قبول میکنن که سزارین بشی یا نه
و کمیته بعد بررسی گفتن بستریش کنین برای سزارین
تو اتاق عمل یهو اومدن گفتن شما کمیته قبول کرده سزارینو اما بیمه قبول نمیکنه منم انقد اذیت بودم که گفتم به فدای سرم و اینجوری سزارین اختیاری و ازاد برام حساب کردن و حالا از دردای سزارین بگم که وحشتناک بود سوند اصلا درد نداشت وخیلی راحت بود امپول بی حسی که تو نخاع میزنن خیلی راحت بود اما امپول رو که میزنن پاها بی حس میشه و یه حس خیلی بد و ترسناکی بهت دست میده و یهو نفست تنگ میشه و من همون موقع یهو افت فشار شدیدی پیدا کردم در حدی که احساس کردم دارم میمیرم بعد یه امپول دیگه زدن که فشارم برگشت و بهتر شدم و ..... ادامه بعدی
مامان بچک مامان بچک ۴ ماهگی
تجربه سزارین

صبح رفتم بیمارستان فشار و ضربان قلب بچه رو‌ چک‌ کردن بعد یک‌ربع قبل از رفتن به اتاق عمل برام سوند گذاشتن موقع گذاشتنش یکم سوزش داشت و یکم احساس ناراحتی داشت بعدش تا بی حس بشم بعد رفتیم اتاق عمل و بی حسی نخاعی که برام‌ زدن رو میتونم بگم متوجه نشدم و‌ اصلا درد نداشت چند دقیقه بعد هم نی‌نی رو دنیا آوردن و آوردن گذاشتن رو صورتم خیلی سریع بود و حس خوبی داشت من اصلا فشار هم که بعضیا میگن متوجه نشدم بعدشم رفتم ریکاوری و باز نی‌نی رو آوردن شیر دادم بهش همه چیز عالی بود تا وقتی بردنم بخش اومدن حسابی شکمم رو فشار دادن اون درد داشت بعدم عصر که بی حسی رفت دردام شروع شد که مسکن زدن برام و غول مرحله آخر بلند شدن‌ و راه رفتن بود که خیلی سخته فرداشم مرخص شدم و اومدم خونه چون پانسمان ضد آب بود دوش گرفتم راحت سبک شدم ولی تا امروز بلند شدن برام سخته و گاهی درد دارم که دکتر شیاف داده. امروزم رفتم بخیه کشیدم که اونم متوجه نشدم اصلا و‌ تمام. سزارین واقعا لحظه تولد خیلی خوبه ولی بعدش مراقبت میخواد و اصلا آسون نیست حتما باید کمک داشته باشی یه ۲۴ ساعت سخت داشت و در کل میتونم بگم راضیم
مامان مهدیار مامان مهدیار ۳ ماهگی
تجربه سزارین
سلام بالاخره اومدم از تجربه ام بگم
من واسه اینکه کیسه ابم نشتی داشت ۳۸ هفته کامل عمل کردم بچم هم پسر بود دستگاه نرفت خدا روشکر
سوند قبل عمل واسم زدن که اصلاااا درد نداشت خداوکیلی اسون تربن مرحله بود
عملم نیم ساعت طول کشید بعد اومدم ریکاوری شکممو تو اتاق عمل یه بار فشار دادن تو ربکاوری هم یه بار
اومدم بخش دیگه فشار ندادن گفتن خونریزیت کمه نیازی نیست
شیاف حتما استفاده کنید عالیه درد رو اروم میکنه من پمپ درد نداشتم بنظرم نیازی هم نیست
شب گفتن از رو تخت بلند شم سوند رو هم در اوردن اونم درد نداشت
بلندشدن از تخت هم پنج قدم اولش کمی سخته حس میکنی میخای بیوفتی زمین اما فقط حس میکنی پنج قدم راه بری اوکی میشی
پله هم خونمون ۴۵ تا داشت دو تا شیاف تو بیمارستان زدم همه رو به راحتی اومدم بالا کسایی که پله دارید نگران نباشید
شورت سرجی فیکس حتما بخرید خیلی خوبه حمام هم چسب ها رو که در اوردم درد نداشت استرس نداشته باشید سوالی بود در خدمتم همه رو جواب میدم
مامان مهنا مامان مهنا روزهای ابتدایی تولد
تجربه سزارین بیمارستان صارم پارت ۲
.
راستی سوند رو توی بی حسی زدن برام و هیچی حس نکردم. بعدش بردنم ریکاوری و از همونجا دردم شروع شد. اما هرچی گفتم درد دارم برام مسکن نزدن برام و گفتن باید بری بخش. حدود یه ربع ریکاوری بودم بعد رفتم بخش و اومدن بهم لباس پوشوندن و شورت و پوشک برام گذاشتن و شیاف گذاشتن برام. خیلی پرسنلش مهربون بودن و عین مادر رفتار میکردن اصلا نمیزاشتن آدم خجالت بکشه . خلاصه کارامو کردن و بعد بچه رو اوردن ولی داخل تختش بود و نمیتونستم ببینمش. توی بخش هم با وجود شیاف درد داشتم و هم دردای محل عمل بود هم درد پریودی. و از همه اینا بدتر ماساژ رحمی بود . تا وقتی بی حس بودم که چیزی نمیفهمیدم اما توی بخش اومدم بی حسیم رفت و هربار ماساژ میدادن واقعا درد وحشتناک داشت و عذاب میکشیدم. خونریزیمم زیاد بود و ماماها میگفتن باید زیاد ماساژت بدیم خطرناکه خونریزیت که انقدر شدیده. خلاصه تا میومد یه کم شیاف عمل کنه و اروم بشم میومدن ماساژ میدادن و درد وحشتناک میگرفت تو تنم
مامان اورهان 👼🏼💙 مامان اورهان 👼🏼💙 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان من ( سزارین ) پارت چهار
که لحظه شیرینی بود و به همه مانانای باردا و همه کسایی که بچه دار نمیشن از ته قلبم آرزو میکنم ، و بچه رو دادن بیرون و منو بردن ریکاوری و چون هنوز بیحسی داشتم اومدن شکممو تمیز کردن که من به شدت نگران اینم بود زیاد نفهمیدم فقط چون از زیر دلم داشتن فشار میدادن اون اذیتم میکرد که از اونجا به بعد دردام شروع شد که با شیاف کاملا قابل کنترل بود سخت تمرین بخشش فقط راه رفتن و بلند شدن بود ولی تجربه من این بود که هر چقدر که میتونید راه برید چقدر بیشتر راه برید همون قدر زود بهتر میشد چون یه نفرم با من سزارین شده بود من با کلی درد راه میرفتم ولی بعد راه رفتن بهتر میشدم من چهار بار پیاده شده بودم اون فقط یه بار و تا صبح کلی درد کشید و این که منتظر شیاف نباشین که هر هشت ساعت یه بار بیمارستان بده خودتون هر کجا که دردتون گرفت یدونه استفاده کنید خیلی کمک بود و من متاسفانه همون سر دردی که تو اتاق داشتم بعد از سه روز بازم همچنان دارم و این به شدت اذیتم می‌کنه درسته همینقدر سخت بود ولی بازم خدارو شکر که بچمو تونستم صحیح و سالم بغل بگیرم و برای شما هم این حس رو آرزو میکنم
مامان نخود مامان نخود ۷ ماهگی
تجربه زایمان
من پریروز سونو بیوفیزیکال دادم تنفس نمره نگرفت بردم زایشگاه گفتن ان اس تی خوبه چیزی نیست ولی گفتم زنگ بزن دکترم زنگ زدن دکتر گفت براش تکرار سونو بنویسید بفرستید اینسری زد حرکت نمره نگرفت برگشتم زایشگاه دکتر گفت بستری کنید برا زایمان بستری شدم گفتن سزارین اصلا نداریم اختیاری قبول نمی‌کنیم
دیگه بستری شدم معاینه کردن کاملا بسته بود
سروم زدن و آمپول فشار نزدیک دوساعتی موندن نه درد داشتم نه باز شدم گفتن ببرن سزارین که من گفتم با دکتر شیفت عمل نمیشم با دکتر خودم عمل شدم و موقع زایمان متوجه بندناف دور گردن بچه شد
خلاصه ساعت سه و چهلدوپپنج دقیقه ظهر پسرم به دنیا اومد خداروشکرر و من تو اتاق عمل فقط گریه میکردم و خداروشکر میکردم
از سوند براتون بگم درد آنچنان بدی ندارد و یه لحظس
تو اتاق عمل هیچ دردی متوجه نمیشین من تا چهار پنج ساعت بعدش هم هیچ دردی نداشتم و بعد هم باز جای عمل درد نمی‌کرد به خاطر زیاد به پشت خوابیدن کمردرد خیلی شدیدی گرفتم و کمردرد اذیتم کرد که با اولین راه رفتن از بین رفت ولی خب بعدش درد جای عمل یه مقدار داشتم که با شیاف خوب بود قابل تحمل بود فقط یکم راه رفتن درد داره الان هم بیشتر سوزش جای عمل دارم تا درد
و از فشار دادن شکم بگم که شکم منو سه بار فشار دادن که یه بار تو اتاق عمل و دوبار تو‌ریکاوری که هرسه بار بی حس بودم و متوجه نشدم
همینا فعلا تو‌ ذهنم بود