۹ پاسخ

پس چرا من این حسو ندارم سه تا بچهاامم شیرخشکی بودن😁

فدای سرت تو بهترین مامان دنیایی چه شیر بدی چه ندی و هرکسی هم هرچیزی گفت مطمئن باش بچت به مراتب از بچه ی خودش باهوش تر و قوی تره🥰

گلم ولی ماشالله وزنش خوبه چنده

خب عزیزم بچه گشنه میموند بهتر بود ایا ؟ بقیه چی میفهمن که ما چه زجری میکشیم سر کم شیریمون .

الهی😞چرااینطور میگی خیای ناراحت شدم.اگه میتونی شیرتو بدوش بکن تو شیشه بده بخوره عزیزم پسر من شیرخشکی شد دکترش گفت حتی یه قطره ام شیر داری بده بخوره.درضمن چیزای مقوی بهش میدی بدنشو تقویت میکنی عزیزم ناراحت نباش

الهی آمین
دقیقا منم این سختی هارو کشیدم به دخترم ۵ ماه شیر خودم و دادم ولی شیرم کم بود و وزنش کم بود شیرخشکم به عنوان کمکی دادم الان دیگه شیر خودم و نمیخوره فقط وقتی خوابالوعه میتونم سینه مو بدم بهش
ولی اشکال نداره عزیزم خیییلی از بچه ها از بدو تولد با شیرخشک تغذیه میکنن باز خوبه چند ماه شیر خودتو دادی ناراحت نباش

منم پسرم نزدیک 2 ماهشه. همش دلدره همه میگن بخاطر شیر خودته و هزار تا حرف شبا بهش شیر خشک میدم.
ولی گاهی واقعا دلم میشکنه و حس بی کفایتی بهم دست میده

ماله منم از دوماهگی دیگه شیرمو نخورد
خیلی هم بد عنقه خدا سر شاهده پوستمو کنده همش سرپام

درخواست دوستی بدین لطفاً

سوال های مرتبط

مامان ریحانه جانم مامان ریحانه جانم ۸ ماهگی
مادر شدن خیلی پر فراز و نشیب بود برام...
اونایی که بچشون توی دستگاه بوده میدونن چی میگم، وقتی میگن مادر دیگه میتونه بجای سرنگ از سینه خودش به بچه شیر بده، چقدر حس خوبی داره، این یعنی نزدیک ترین قدم به مرخص شدن بچه از بیمارستان، و حالا امروز بخاطر التهاب روده، دکتر دیگه اجازه نداد از سینم بهش شیر بدم، روزی ک گفتن میتونی از سینه خودت بهش شیر بدی از خوشحالی گریه میکردم، و حالا از ناراحتی. واقعا شیر دادن به بچه ارتباط خیلی عمیق عاطفی بین مادر و بچه ایجاد میکنه، تا قبل از امروز هر بار سینم رو توی دهنش میزاشتم میگفتم خدا به من صبر بده روزی که بخوام تورو از شیر بگیرم چقدر سختم میشه چقدر دلتنگ میشم. اون از بارداری ک نشد 9ماه توی شکمم باشه و بتونم لذت سر موقع زایمان کردن رو بچشم، بدون بچم از بیمارستان برگشتم خونه، 10 روز عذاب کشیدم تا بچم بیاد خونه، حالا هم بعد از نزدیک 5ماه،بعد از آزمایش فهمیدیم بچم به شیر من حساسیت داره و التهاب روده گرفته و گلاب به روتون، لجن دستشویی میکنه و دیگه نباید شیر بدم بهش
خواستم بگم، شما که ماه نهم بارداریت هستی و خسته شدی از اینکه چرا بچت بدنیا نمیاد، قدرشو بدون، زود بدنیا اومدن بچه یه چیزیه ک من برای دشمنم هم آرزو نمیکنم
شمایی که به بچت شیر خودتو میدی و آرزو میکنی زودتر بتونی از شیر بگیریش تا شبا راحت تر بخوابی، قدر بدون، همین اندک ها، برای بعضیا خیلیه
شکرت خدا جان، درهمه حال شکرت حتما بهتر میدونستی که تا چند وقت باید شیر منو بخوره