من که نمیدونم چجوریه خداسرهیچ کس نیاره....ولی بنظرمن آدمایی که طلاق میگیرن خیلی شجاعن
من این روزها خیلی به این فکر میکنم از شوهرم جدا بشم نمیدونم چرا حوصله ی هیچ جروبحثی رو دیگه ندارم تا یه چیزی میشه میگم جدابشم راحت شم،مرد خوبیه ،درکنار خوبیش بدی هم داره،اهل حلال وحرومه،دست بزن نداره سرش تو کار خودشه ودنبال ناموس مردم نیست،ولی بارها خانوادش درمورد من حرف زدن ولی اصلا دفاع نکرده،توچشم من مادرش دروغ گفت ولی سرش رو از زیر لحاف درنیاورد که به مادرش بگه خودت این حرف رو زدی،بارهاشده خونه مامانش بوده،بهش زنگ زدم با لحن باهام صحبت میکنه سربالا جواب میده، من بدم میاد توزندگیم چیزی بگذره کسی بدونه حتی خانوادم بارها شده دیدم داره واسه داداشش توضیح میده با این که میدونه من از این کار بدم میاد،تو این چندبار آخر که بین مون بحث شد گفتم بخش ما بدرد هم نمیخوریم،ولی ون میگه من مشکلی ندارم،ولی انگار دل من یه جوری شده،اصلا به بعد از طلاقش فکر نمیکنم که چی میشه،ولی دلم کنده شده
منم اصلا جایگاه ندارم تو خانواده خودم...دوستم دارن ولی وقتی هفته ای یکبار رسمی برم سر بزنم...بدون خانوادم منو نمیخوان...یادمه تو ۱۹ سالکی دعا میکردم شوهر پیدا بشه...همه متعجب شدن وقتی منو شوهر دادن...که چقدر زود و راحت...عاشق شوهرمم ولی خب میگم یعنی در حد قهر هم تا حالا بهم رو ندادن.....
اخه گلم اولا ک خدا ب دلت آرامش بده و با عجله تصمیم نگیر ولی حتما حتما یجوری تنبیه اش کن ک جلو همه ب گوه خوردن بیفته ولی طلاق آخرین راهه بقول تو اگه بچه ات نبود مهم نبود و تمام اما الان پای بچه ات در میونی حتی اگه اون بچه هیچ لذتی از پدر و مهر پدری نبره باز خوبه کنارش باشه پس تبیه کن حتما اما عاقل باش راه درستو انتخاب کن و اینو تو باید بفهمی نه من و بقیه خدا شت و پناهت گلم
منکه شوهرم با زنی ام تو خونه ببینم ولش نمیکنم برم خونه بابام زیر کمربند و فحش
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.