۲ پاسخ

دختر من یه مدت شدید اضطراب داشت وقتی از کنارش بلند میشدم زجه میزد ولی الان می‌خوام پاشم بهش میگم من دارم میرم اشپزخونه اب بیارم منو نگاه کن تا برم بیام از دور هم باهاش بازی می‌کنم دیگه بهم نمی‌چسبه اوایل تایم کوتاه در حد رفت و برگشت می‌رفتم میومدم تا بدونه زود بر میگردم الان تا نیم ساعتم مشغول میشه میشینه

من هرکاریم داشته باشم میزارم بعذ از اینکه به آراز غذا دادم انجام میدم همیشه اول به بچم میرسم بعد به خونه و غذای خودمون

سوال های مرتبط