سلامممم خانوما خوبید
چیکار میکنید با بچه داری هیچکس پیداش نیستااا جز خانومای باردار😂
بیاید ببینم کدومتون مشکل من دارید دارم خفه میشم دیگ 🙄
من هرکاری واسه بچم میکنم مادر شوهر و پدر شوهرم دخالت میکنن
من بادی تن بچم میکنم ک راحت تره و پهلو بچه هم اینقد سرما نخوره مادرشوهر میاد میگه ن بچم سردش سریع شلوار پاش میکنه
راه به راه میگه شیرخشک هیچی نداره دستای بچم خیلی سفید خداکنه زود ۶ماه بچه غذا بخوره
من فرزندم چون موقع پوشک و تعویض لباس خیلی گریه میکنم پستونک بهش میدم تا کمتر اذیت بشه میگه این پلاستیکا رو بهش نده
دیشب رفتم جایی مهمونی پدر شوهرم اومد پستونک بچم قایم کرده و بچم داره هلاک میشه از گریه و من دنبال پستونک میگرددم
پاپوش پای بچم میکنم میگه اینا چیه پاش کردی اذیت میشه
بچه گریه کنه میگن چیکارش میکنی اینقد گریه میکنه
هرچی رو احترام با سکوت رد میشم بازم بی فایده هست دیگ واقعا کلافه شدم اختیار هیچی از بچم خودممم ندارم
چرا فک میکننن اونا بهتر ودلسوز تراز من هستن برای بچم

۱۶ پاسخ

فک میکردم من فقط دارم خفه میشم
یعنیییی میخوام همشونوووو خفه کنم شدن همه کاره بچه ما ، دوروزه هم سر بوس کردن صورتش حساس شدم هی میگم انگار نفهمننننن خواهرشوهرم مادرشوهرم هی را ب را بوسش میکنن میگم بابا منو باباش بخدا یبارم دلم نیومده لپشو بوس کنم پوستش حساسه توروخدا نکنید انگار ب ی ورشونه

و منی ک هر بار شیشه شیر رو دستم میبینن راجب شیر مادر کنفرانس میدن 😂
حتی کسی ک ۶ماه یکبار میبینمش

عزیزم همه همین داستانو دارن منم تاحالا نشده که لباسی تن بچم بکنم و عیب و ایراد روش نزارن بچه ی من وزنش کاملا نرماله هیچ مشکلی نداره دائم مادرشوهرم میگه بهش شیرخشک بده سیرنمیشه در صورتی که دخترم حساسیت داره کلا شیرخشک نباید بدم .همش جلوی من از شیر دختراش و بچه ی تپلشون حرف میزنن.همش یه ایرادی میزارن رو بچه وقتی اونجاییم نمیزارن درست بخوابه درست شیربخوره میان وایمیسن بالاسرم که سریع بگیرن ببرنش از نظر خودشونم محبته همش.منم به همسرم گفتم جواب بی احترامیاشونو از این به بعد میدم دیگه نمیتونم تحمل کنم مردم انقدر تو خودم ریختم و حرص خوردم از افسردگی بعد زایمانم که هیچ کس انگار شکر خدا هیچی نمیدونه همه میگن تو حساسی

امان از این مواقعی که شوهرا سکوت میکنن

مادرشوهرمنم اونطوریه همش دخالت میکنه رو اعصابمه دیگه کلافه شدم دوبار باهاش دعوا کردم ولی فایده نداره فقط شب و روز حرص میخورم

اینا دخالت نیست دوست داشتن خالصه لذت ببر بابای خدا بیامرزم زنده بود اینجوری بود الان که پسرم دنیا اومده و بابام نیست میفههم چقد اینایی که میگی قشنگه همیشه نباید عصبی شد بد برداشت کرد لطفا یکم مهربون باشید بچشم خوب نگاه کنید

از حسودیه

تقصیر خودته کمتر برو خونشون

دقیقا ولی من بدترررر
سر شیر خشک اینقد اذیتم کردن به شوهرم گفتم یه گالن نفت رو خودم میریزم خودمو اتیش میزنم
راه به راه دخترمو مسخره کردن تحقیرش کردن بهش گفت زشت گریه کرد گفتن میندازیمش اشغالی
اما نوه پسرشون که گریه کرد دنیاشون اخر شد درت بقلبم واسه اون از زبونشون نیفتاد دریغ از ذره ای محبت به دخترم
منم دلم شکست با هر رفتاروشن حتی دخترمو بغل نکردن میگفتن چرا میخوابه چون شیر خشک میدی میگفتن بازی نمیکنه باز یمیکرد میکفتن تو باهاش بازی نمیکنی اروم حرف میزد میگفتن چرا اقو اقو نمیکنه واقعا روانیم کردن واگذارشون کردم بخدا تاوان دل شکسته مو بدجور بدن

واقعا نمی‌فهمم چرا اینجوری میکنن . من یه بار دقیقا همینو گفتم بهشون . گفتم تو این دنیا هیچکس بیشتر از من نگران و به فکر این بچه نیست نمیخواد شما انقد نگران باشید. همینجوریش افسردگی و اضطراب بعد زایمان داریم اینام بدتر میکنن. یعنی چی پستونک بچه رو قایم کرده بود؟ شوهرت هیچی نمیگه؟

امان از مادرشوهر فضول منم همین بودم بد شوهرم صحبت کردم باهاش حرف زد و تمام

واقعا منم مو تو گیجم😂

وااای منم مامان خودم و خواهرم اینجوری ان
دورن از من
ولی هی زنگ میزنن میگن

تاپیک آخرمنم بخون🤣وضع هممون همینهههه

ای بابا حالا مادرشوهر ی چیزی پدرشوهر چیکار داره دیگ😑😑😑😑

اووو چقد بد که تو همه چی دخالت میکنن توجه نکن اصلا

سوال های مرتبط