از بچه ای که داخل پارک با کفش از سرسره میره بالااا بشدتتت عصبیم میکنه پدرومادرشم مثه دسته بیل فقط میمونن نگاه میکنن😶
کلا از پدرومادرایی که بچشونو داخل مهمونیا و بیرون کنترل نمیکنن بیزارم
میرن مهمونی خونه طرفو به خاک وخون میکشن مادره فقط لبخند میزنه
اینا دوست داشتن نیست بچه رو باید درس تربیت کرد.

درسته بچست نمیفهمه ولی مادرشم نمیفهمه؟؟؟

یا ی نکته دیگه درمورد پارک
دیدم بچه هایی رو که تاب رو برا خودشون میدونن و چندنفر رو نوبت موندن مادره نمیگه بزار بقیه هم استفاده کنن بعد نوبت تو
قشنگ بقیه رو ادم حساب نمیکنه که فقط بچه خودش استفاده کنه🤦

بیاین داخل مهمونیا وپارک خرید هرجااا رفتیم قانون وادابشو یاد بگیریم.

ما انسانیم داخل جنگل زندگی نمیکنیم🤦🤦

عزیزم واقعا بعضی آدم ها بی ملاحظه هستن، اما در کل نمیشه همه رو هم قضاوت کرد، اکثر بچه ها هر چی بهش بگی بدتر میکنه یا مادر اونقدر خسته است که نمیدونه الان چه کار کنه و چه راه حلی داشته باشه، در مورد پارک و تاب و نوبتش من همیشه به پسر بعد اینکه کمی تاب خورد میگم مامان تا ده می‌شمرم تا پیاده بشیم و دوستات سوار بشن ولی باور کن همین روش هم رو هر بچه ای جواب نمیده، در کل درسته که تربیت خیلی مهمه اما با هم مهربونم بودن هم و مهمه ما واقعا نمی‌دونیم هر مادر هر روز با چه مشکلات رو به رو هست. مثلا مورد اول اصلا بچه رو نمیشه کنترل کرد چون دوست داره تجربه کنه.‌ من خودم پسرم رو قطعا بعد پارک میارم میبرم دوش بگیره و دیگه حرص نمی‌خورم کی با کفش رفت کی نرفت، پارک هست، کاریش نمیشه کرد، الان توی پارک ها پر پی پی سگ هست که صاحب هاشون جمع نمیکنن، و خواه ناخواه فضای پارک آلوده است

اینا همش از فقر فرهنگی میدادمنم پسرم میرم پارک هر کاری که بچه های دیگه انجام میدن اینم یاد میگیره حتی با کفش برعکس سرسره بره بالا

تازه علاوه بر اینا بچه رو می‌بریم پارک می‌بینیم ی غول بزرگ ۱۵،۱۶ ساله صد کیلویی نشسته رو تاب و اصلا پیاده نمیشه اونوقت اعتراض هم بکنید مادرش میگه بچه بزرگ نداره مال همه هست. متنفرم از این آدم های کثیف و بی فرهنگ

مامان هم همیشه میگه :"بچه عزیزه، تربیتش عزیزتر".
من که انقدر دنبال آدا هستم و حواسم بهش هست، همه باهام دعوا دارن که بچه رو رها کن یه کم.

آخ گفتی من دخترم بردم پارک پدر شاخه درخت و خم کرد بود بچه هم تاپ می خورد پاشو میزد به شاخه های درخت بعد پدره بهش میخندید

وای دقیقا حرف دل منو زدی
منم متنفرم ازین کار
یبار پسرمو بردم پارک ی بچه از خودش بزرگتر هی با کفش میرفت پسر من خواست بره من گفتم ن پسرم کار بدیه گفت پس چرا اون نی نی داره میره گفتم اون مامانش بهش یاد نداده‌مادرشم مث ماست واستاده بود کنار ما عمدا گفتم ک بشنوه
چ معنی میده آخه پس پله رو واسه چی گذاشتن

اونا باعث میشن منی که به دخترم موقع تاب بازی میگم وقتت تموم شده حالا نوبت بقیه ست حرصم بگیره و فک کنم دارم در حق دخترم ظلم میکنم

تا ابد حق
منم خیلی حرص میخورم
سعی میکنم وقتای خلوت ببرمش کمتر عذاب بکشم

منم خیلی دیدم...مادره به بچه ها میگه شما برید یه بازی دیگه‌پسر من از تاب پیاده نمیشه..

بهش گفتم خب یادش بده بگو نوبتی باید همه بچه ها بازی کنن...این جمله چند بار بگی بچه کم کم یاد میگیره میفهمه.
یا بچش بقیه بچه ها میزنه هل میده ...مادر خوشحاااال که بچه این حرکت میزنه.منم بیزارم

وااای منم خیلی ازین کار بدم میاد مثل .... با کفش از سرسره میرن بالا و بدتر ازین پدرمادر هم هیچی نمیگن
واقعا درست گفتی دغدغه منم هست و خیلی حرصم میده اینکار 😡

همین بچه هاییک ماشاله بزرگن ۱۰سال دارن ک میگی واقعا اعصاب خرد کنن بچه من کوچک میره پارک نمیفهم ک کاربدی میبین یعد میگره هرچیم بهش میگم نمیفهم خطرناک