وای خانما چراغ خاموش کردم دخترکوچیکم گفت آب بعد چراغ روشن کردم بهش آب بدم تا نورروشن کردم چشاشو بست نمیتونست باز کنه انگار چشاش اذیت شدن الان دوباره خاموش کردم نورگوشیم خورد به چشمش زود چشمشو بست چقد ترسیدم بقران یعنی چرا😟😟😫

۳ پاسخ

سلام گلم پسرمن اینجوری میکردیکی دوروز بعدش ویروس چشمی گرفت البته بلا از دخترتون بدور

خب همه اونجوری ان
وقتی نور یهو بخوره نمیشه چشماتو باز کنی

خوب معلومه نور چشاش اذیت کرده ما ادم بزرگا هم از نور بدمون میاد

مقالات مرتبط

آموزش خواب به کودکان
آموزش خواب به کودکان بدون گریه در سنین مختلف
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
روانشناسی ازدواج
روان شناسی ازدواج چیست و چرا به آن نیاز داریم؟
کودکان سندرم داون
سندرم داون از چند ماهگی قابل تشخیص است؟علائم و مشکلات آن

سوال های مرتبط

مامان دلنیا و مریم مامان دلنیا و مریم ۴ سالگی
کیا ازاین مارک قهوه سازا دارن خانما روشن کردم بخورم یدونه یعو وقتی قهوه ازش بیرون اومد همزمان بخار شدید خاموش کردم سریع ترسیدم چکار کنم چش شدع؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان کیا مامان کیا ۴ سالگی
سلام مامانا
انگار همین دیروز بود باردار بودم و گهواره رو نصب کردم.....چقد زود میگذره چقد بچه ها زود بزرگ میشن 🥹🥹🥹❤️❤️❤️
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان پرنسس مامان پرنسس ۴ سالگی
یعنی لعنت بهشون که چند ساعت برق قط کردن الان اومد حالا آب هرچی ذخیره داشتم استفاده کردم عصر برم آب معدنی بگیرم برای پخت پز رفتم پایین آب بیارم آب گل
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان عسل مامان عسل ۴ سالگی
😭😭😭😭وای بچم جدیدا شب که خوابش میبره دستش یکمی پرش داره باز سه یا چهار ثانیه بعد باز میبینی دوباره خیلی کم تکون میخوره دستش درحد یه تکون دیشب تو نیم ساعت ۱۵ بار دستش تکون خورد یعنی تشنج کرده تروخداهرکی میدونه بگه ازنگرانی دق کردم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان یاسین جانم،🧿 مامان یاسین جانم،🧿 ۴ سالگی
توروخدا کمکم کنید
میگم کسی از این چراغ قوه ها داره؟
زدم شارژ الان رفتم روشن کردن دیدم قشنگ شارژ شده رفتم در بیارم دیدم انگار حالت برق گرفتگی نوک انگشت منو گاز گرفت دیگه روشن نمیشه یعنی چی شد؟
توروخدا بگید بابام رو وسیله حساسه فردا چی بگم بهش؟
توروخدا کمکم کنید
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان فرهان مامان فرهان ۴ سالگی
سلام خانما 300میلی لیتر اب یعنی چقد اب؟
و یه سوال دیگه شما برای ازمایش قند هفت ماه صبحونه خوردین منم رفتم خون دادم گفت برو صبحونه بخور پودر بخور دوباره بیا
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان پرنسس مامان پرنسس ۴ سالگی
لعنت بهشون که آب رد رو مردم قط میکنن

واقعا رسیدگی نمیکنن چرا تو حمام موندم اومدم هرچی آب داشتیم داغ کردم الان نداریم بخوریم تو ابن گرما کجا برم آب پیدا کنم
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان مرسانا مامان مرسانا ۴ سالگی
ظهر دوستم با بچه اش اینجا بودند بعد غروب رفتند دخترم وقتی اونا رفتند یه دراز کشیده بود با بجه دوستم خیلی جور بود باهم بازی می‌ کردند آمدم تو اتاق دخترم چشاش باز گذاشته بود تکان نمی خورد یعنی قلبم آنچنان زد گفتم الا قلبم وایسه بغل اش کردم خواستم جیغ بزنم دیدم بغل ام کرد گفت مامان باهات شوخی کردم هنوز تو شوک ام چرا این بچه ها این کار می کنند
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان کیان مامان کیان ۴ سالگی
سلام مامانا مولتی ویتامین پدیا بست گرفتم برای پسرم چقدر باید بهش بدم؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان بارانا مامان بارانا ۴ سالگی
سلام دخترم خیلی ازغذا ایراد میگیره بدغذاس الان غذا نخورد بجاش ۲ تا تخم مرغ نیمرو کردم خورد بنظرتون کافیه ؟؟البته بدون نون خورد .چ مکملی بهش بدم که هم تپل تربشه هم اشتهاش بهتربشه ؟؟
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان دوتا عشق مامان دوتا عشق ۴ سالگی
سلام مامانا دیروز پسرمو ختنه کردم باروش حلقه چه مراقبت های لازمه انجام بدم تا یاد اذیت نشه
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان حلما مامان حلما ۴ سالگی
پارت ۵۲
چند روز بعد رفتم بهداشت محل تا پرونده باز کنم....
نمی‌دونم چرا ماما تا چشمش به کپی شناسنامه هامون افتاد با تعجب نگاهم کرد....
حس کردم ناراحت شد اما نمی‌دونستم دلیلش چیه.....
چند سوال پرسید راجب خودم و همسرم که حس کردم ربطی نداره به تشکیل پرونده..
تا اومدم واسه فرهاد تعریف کردم.....
فرهاد گفت ولش کن فکرتو. دیگر نکن حتما دیده زیادی خشگلی عکس منم دیده تعجب کرده که چرا زن این پسره زشت شدی....
چرت نگو تو مهربانترین و خوشگلترین مرد جهانی.....
چند روز بعد از بهداشت زنگزدم و گفتن بیا واسه چکاپ....
حتی ده روزم نگذشته بود .....
شکم دوبرابر شد....ب
خدا یه چیزی بود....‌
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان حلما مامان حلما ۴ سالگی
پارت 59
لباسمو عوض کردم یه شلوارک و تاپ صورتی تنم کردم و دراز کشیدم.....
نیم ساعت از اومدنم نمی‌گذشت که حس کردم درباز شد.....
الکی خودمو زدم به خواب.....
فرزین اومد پتو رو کشید اونطرفو و از پست بغلم کرد.....
تا گردنم بوسید خندم گرفت اما به زور کنترل کردم.....
دو دقیقه نگذشته بود که گفت فک نکنی نمیدونما الکی خودتو زدی به خواب .....
شونمو تکون دادم و برگشتم سمتش....
تا برگشتم خودشو چسبوند بهم‌‌‌‌‌.....
یه حس هیجانی تو وجودم بود...
فرزین میشه بری سرجات.....
باشه....
و یه آن اومد روی من...
فرزین لطفاً...‌.
اینقد بوسید که من تسلیمش شدم.....
و دوباره فرزین کارشون کرد.....
و ولو شد رو زمین....
محکم بغلش کردم....
سرمو گذاشتم رو سینشو خوابیدم....
صبح تا چشامو باز کردم فرزین بیدار بود...
صبح بخیر...
نغمه....
بله...
من سیر نشدم
یعنی چی...
یعنی بیا دوباره.....
محکم بغلم کرد و شروع کرد ب بوسیدن.....
دوباره نزدیکی کردیم....
هر بار بیشتر از قبل ازش لذت می‌بردم.....
مامان آرمین مامان آرمین ۴ سالگی
سلام خانما تازه زایمان کردم بچم شبا نمیخوابه شیر میخوره باد گلو میگیرم دوباره باز گریه میکنه چیکار کنم بخوابه
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان پرنسس مامان پرنسس ۴ سالگی
سلام خوبین میگم من دیروز حمام بودم آب قط شد اومدم بیرون آب داشتیم گرم کردم الان یهو بی‌حال شدم انگار گلومم درد میکنه چیکار کنم میشه مریض شده باشم البته موهامو نشسته بودم اومدم بیرون آب گرم کردم بیشتز نگران دخترمم خدایی نکرده ازم نگیره چی بخورم آبلیمو عسل شربت دیفن خوبه بخورم
لعنت که آب قط میکنن آدمو مریض میکنن بدنمم بی حس البته باید پریود بشم میشه از پریود نشدن باشه،؟؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر