۱۶ پاسخ

شروع کنید شیر شبشو قطع کنید الان دیگه نباید ۱۲ شب تا ه شیر بخوره

آره همه مادرا همینطورن

حتما ببرش دکتر وبگو مشکلتو بهش

درکت میکنم خیلی سخته. ایشالا مشکلت حل بشه وخدا بهت قوت بده

ببین روغن بادام شیرین بخر بمال به فرق سرش و روی صورتش از خشکی زیار هست که اینطور شده بچه مغزش خشک بشه اینجوریه باید رطوبت رسانی کنی با روغن بادام شیرین . آب هن زیاد بهش بده عطش داره که می‌چسبه به سینه ات شیر میخواد

هیچ وقت ناشکری نکن این روزا میگذره من بچه سومم سر اون بچه هام شبا گریه میکردم اینقدر ک شیر میخوردن الانم همینجوره ۱سال دیگه تحمل کن از وقتی شیر میگیری همه چی خوب پیش میره.

وعده آخر شب به نظرم بهش سوپ بده سنگین تره بچه سیر میشه میخوابه.

تا وقتی که شیر خواره هس همینه
با جدا شدن از شیر خوب میشه
ما هم شبا و روزای خیلی سختی گذروندیم در حدی که دیگه برای من و شوهرم اعصاب نمونده از لحاظ ظاهری هم حسابی شکسته شدیم...

ناشکری نکن خیلیا آرزو دارن همین بچه رو داشته باشن اصلا نخوابن

عزیزم دراز کشیده بهش شیر بده چرا میشینی دیگه بزرگ شده دستتو بزار زیر سرش مثلا به راست میخوابی سینه چپ بزار دهنش یا برعکس

بزرگ میشن بدتر میشن🤣🤣

باورت میشه عزیزم من شبا آقام میره تو اتاق درو میبنده می‌خوابه. منم بیرون باید با بچم یا بازی کنم یا بشینم تا زمانی خوابش ببره بخوابونمش .تنها میشینم تا خسته بشه خواب بره .یعنی بارها شده تا ساعت ۲ بیدار نشستم آقام ساعت ۱۱ یا ۱۲ می‌خوابه. من بخاطر بچه باید بشینم خوابم میگیره بهم میریزم ولی دوباره میگم خدایا شکر چکار میشه کرد جز تحمل .چ

بهش ملاتونین بده تاخابش تنظیم شه خاب آور بی ضررم هس

حق داری عزیزم همه ی ماها همینطوریم بخدا .ولی ناشکری نکن عزیز دلم خوب نیست .خدا نکرده همین خودت که مادری اگر خاری توپای بچت بره تحمل نداری ولی الان چون خسته میشی اینجوری میگی .من خودم همینطورم ولی بازم میگم خدایا شکر چکاره میشه کرد همه بچه دارن چکار میکنن بزرگ میشن خوب میشن همه چی میاد سر جای اولش فقط باید صبور باشیم .مادر شدن همینه عزیزدلم .مادرای ماهم همین سختی ها کشیدن با امکانات کمتر .اگر خوابش خوب نیست ببرش دکتر شربت گیاهی میده برای تنظیم خواب بچه.خوراکش خوب نیست اینم راه حل داره .آزادیتم انشاالله برمیگرده با شیرینی خانواده .بخدا من آرتروز دارم هم گردن هم زانو رماتیسم دارم اصلن نباید خیلی کارها رو بکنم ولی بازم میگم بچمه نمیتونم نکنم همش بغلمه شبا همش بیدار میشه شیر میخاد تا صبح خواب ندارم بخدا قسم آقام هم یک زره دست کمکم نیست میگه تومادری میدونی چکار کنی من نمیتونم .همش هم میخاد بغلم باشه .کارام میکنم با بچه بغل کمر برام نمونده ولی واقعا تحمل میکنم میگم چاره ای نیست بچه بی زبون هست تا بزرگ بشن باید تحملشون کر

میدونم سخته ولی چطور دلت میاد بگی عزیزم کاش یکی بیاد نگه داره چند ساعتی بخوابی

این حرفا چیه ناشکری نکن.پس ماها چطور بزرگ شدیم تو الان یه مادری باید قوی باشی صبورباشی....درست بچه خیلی اذیت میکنه ولی ارزشش داره میدونی خیلی ها حسرت بچه دارن

سوال های مرتبط