خانما ازآدم حسود چجوری فرارکنم؟ مادردوست دختربزرگم قشنگ بزارمش دخترمو خفه میکنه زنده زنده خبلی تابلو حسادت میکنه معلم یزره تعریف کنه این میخاد بترکه بعد سعی داره دخترمو ضایع کنه همه فهمیدن من به روم نمیارم اما زورم میاد که خودشو جای دوست نشون میده میاد میچسبه بهم چجوری دوربشم ازش؟ اینقدررهم چشمش تنگه بهم گفت تو حوصله بچه داری ازاونروز بقران بچه هام جلو چشمم سیاه شدن حوصله شونو ندارم، یعنی کافیه ازچیزی تعریف کنه بعد ابنا هیچ حسادت بیزارم چون خودم هیچوقت حسودکسی نبودم ازخوشحالی دیگران خوشحال میشم خیلی رومخمه وای

سعی کن جوری بری نبینیش و کمرنگ کنش تاراحت شی

عزیزم مدام براش آیت الکرسی بخون و صدقه کنار بزار ، اسپند دود کن

مدرسه ها داره تموم میشه دخترت رو سال دیگه پیش دختر اون نذار داخل یه کلاس نباشن
باهاش هم سرد برخورد کن

سال دیگه کلاس دخترتو عوض کن
چون تا کلاس ششم این داستانارو داری

نمکباذاسفند دود کن، هروقت دیدیش الکی از بچه هات گله کن بگو مثلا اذیت میکنن حرف گوش نمیدن،