خیلییی سخته فراموش شدنی نیست من وقتی دخترم بدنیا اومد فقط از دور نشونم دادنش نیاوردنش بهش شیر بدم همش گریه میکرد صداش میومد میگفتم بچه م گریه میکنه میگفتن خوبه براش ولش کن با اینکه هیچ چیز خاصی نبود ولی تا الان فراموش نکردم یادم میوفته لعنت میفرستم ب بیمارستان تو ک دیگه خیلیییییییی حق داری
خوشگلم منم دوس ندارم به روزای اول زایمانم فکر کنم
خدارو هزار بار هزار بار شکر کن به این فکر کن خیلیا بدنیا میارن اما حسرت بغل کردنش ب دلشون میمونه مثل خالم نه ماه تمام سر دلش اما کوچولوش پرکشید و رفت😞ب این فکر کن فقط تو نیستی این شرایط پیش اومده واست خیلیا هم مثل تو….یکیش من…اما بازم شکر🥲
چی شده عزیزم میشه توضیح بدین بچت چشه
مشاورت و بیشتر کن و تندتند برو پیشش تا بتونی باهاش حرف بزنی منم دقیقا عذاب وجدان روزهایی رو دارم که هامین تند بدنیا اومد و میگم چرا این کار و نکردم و... و گریه میکنم🥺🥺
هیچی نگاش کن خدا رو شکر کن
چرا تنها موند تو بیمارستان؟😢
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.