دلم میخواد اینجای زنگیم یهو بره روتند و ببینم یهو شده اردیبهشت ۴۰۴
ناشکری نمیکنم ولی بادوبچه شیربه شیر دیگه واقعا کم آوردم الان کوچیکه نزدیک‌چهارماهشه دلم میخواد یهو ببینم شده یکسال وچهارماهش وسطی هم شده باشه دوسال و هفت ماهش سختی های بزرگ‌کردن دوبچه شیر به شیر رو فقط خدا خودش و کسانی که اینو تجربه کردن درک‌میکنن و بس
الان دارم گریه میکنم کلافم بعضی وقتا میگم شکرت بابت داشتنشون بابت سلامتیشون ولی آخه چی دیدی تو وجود من که اینجوری غافلگیرم کردی که اینجوری دارم‌امتحان میشم سخته خیلی سخت داره میگذره هرسری کوچیکه یه چالشی برام داره تازه رفلاکس و کولیک و نافش و بی قراریهاش خوب شده که شروع کرده به سینه پس زدن و باید باکلی مکافات بخوابونمش و توخواب بهش شیر بدم حالا مگه وسطی میذاره که بخوابه الکی و از روی عمد میاد جیغ میزنه و بیدارش میکنه خودمم از درد گردن نمیتونم گردنمو تکون بدم وعاجزشدم
خدایا قربونت بشم این روزای سختو زودی برام رد کن دارم له میشم
بازم خدایا شکرت که هوامو داری منو محکم بغل کن فقط خودت داری میبینیم

۱۹ پاسخ

بخاطر همین همیشه میگم اگه یه زمانی ناخواسته حامله شدم بی شک سقط میکنم چون منم در خودم نمیبینم بچه کوچیک بزرگ کنم دومی رو هم روزی هزار بار خودمو لعنت میکنم چرا بدنیا آوردم با اینکه خودم خواستم دومی رو

کاملا درکت میکنم
دخترمنم سینمو پس زد. منم از ۳ماهگی شیرخشک بهش دادم . اوایلش گریه میکردم میگفتم چرا شیرمو نمیخوره ولی کم کم دیدم بهترین کار توی شرابط ما دادن شیرخشکه

شیرخشک بده خیلی از این مشکلاتت رفع میشه. رفلاکس و دلدرد دیگه نداره، زودم سیر میشه میخوابه. گردن دردم نمیگیری

وای درکت میکنم یکی دوساله یکی شش ماهه دارم

تنها نیسی چقد درکت میکنم بااینکه شیر ب شیر نیستن ولی بزرگ آنقدر اذیتمون می‌کنه حد نداره کوچیکه رو روزگارشو سیاه کرده

ولی یک خوبی داره باهم بزرگ میشن. دیگه حسودی زیاد الان حالیشون نمیشه.

آخ آخ درکت میکنم

تازه من بزرگه پنج سالشه کوچیکه چهارماهشه واقعا کم اوردم همش میگم کاش شیربه شیر شده بود بهتر بزرگ میشدن چون بزرگه خیلی پرخاشگر شده خیلی اذیتم میکنه کوچیکه هم روزا اصلا نمیخوابه درحد پنج دقیقه

بچه هامون ۳تاش همسن وسالن پس

مثل من همش میگم خدایا کی میشه دوتاپسرای کوچیکمم مث بزرگه بشن ۵سال و۲ماهه دارم ۱سال و۱۰ماهه و ۳ماهه ولی الهی شکر بشرطی بزرگ بشن وسالم خیلی خیلی سخته ولی خب میگذره چاره چیه پسردومیم یثانیه تنهابزارم تواشپزخونه برم داداش ۳ماهشو میکشه بس حسادت میکنه

منم این روزها سپری کردم و دلم میخواد بچه هام زودتر بزرگ بشن و منم بتونم یه نفس راحت بکشم هرروز یه چالشو دل نگرانی برای من دارن بزرگهند ماهه دیگه باید بره پیش دبستانی از استرس نه خواب دارم نه خوراک متاسفانه یه جا هم اومدیم برای زندگی که از لحاظ امکانات خیلی پایین هست

من که 2خرداد عروسی داداشمه نمیدونم چه خاکی توسرم بریزم چطور با بچه های کوچیک برم آرایشگاه دست تنهام کسی هم نیست نگهشون داره

عین منی عزیزم، یه 5سال ونیم دارم، ویه یک سال و 10 ماهه، آخری نزدیک 4 ماهشه داغونم دیگه له ترینم

خیلی سخته خداکمکت کنه این دوران ب زودی و راحت تموم بشه
فقط حواست ب مکمل هات باشه چون کمبود ویتامین مخصوصا آهن ژاقت آدمو کم میکنن و آدم عصبی میشه

درکت میکنم یه 22ماهه با یه 6ماهه دارم دوتا بچه زیر دوسال خییییلی خسته شدم

چشم ب هم بزنی میگذره عزیزم بعد دلت برا این سنشون تنگ میشه
یادمه ی بار پسرم دو ماهش بود انقد بهم سخت می‌گذشت ک یک شب بدون هیچ دلیل و بهانه ای تو بغل همسرم زار زدم
ولی صبح قوی تر از قبل ادامه دادم

وای وای درد منو میگی بقران در حال نابودی ام ینی میخوام زار زار گریه کنم خیلی سخته یه بجه ۲۰ ماهه و ۴ ماهه ...منم خستم خواهر خسته...همش میگم دخترم کی بزرگ بشه و راه بره یکم راحت شم

عزیزم درک میکنم بچه بزرگ کردن سخته اون وقتی کمک نداشته باشی مت خودم ۲ تا بچه خودم بزرگ کروم از کاری خونه بگیر بذا بگیر جارو بگیر بعد بچه دومیت همه کارش دیر بشه دیر بشینه دیر راه بره دیر حرف بزنه بعد بفهمی گره زبانی داره باید عمل کنی همون موقع نمیتونه شیر بخور هیچی نمیخوره خون میاد بی قراری هاش مریض شدن هاشون همه خودت باشی بعد که بچه من گوشه گیر آرام کم حرف میزنه هی سؤال میپرسن حرف میزنه زبون بهتر شده یا اگه حرف بزنه خوب شد عمل کردی کا حرف میزنه بچه خیلی سخته مخصوص اگه خودت تنهای ۲ تا بچه بزرگ کنی

سلام دوستان میگم من خط ایرانسل خریدم بعد گفت دایمی یا اعتباریش میخای گفتم اعتباری بعد هدیه اش داد هدیشه دایمی مگه میشه هدیه اش دایمی باشه

سلام عزیزم روزتون بخیر و شادی
بنده خانم عکاشه هستم

برام جالبه بدونم مایلین که یک کار نیمه وقت در منزل خودتون و بدون داشتن هیچ سرمایه ای ،فقط با گوشی خودتون داشته باشین ؟
مایلین در مورد جزئیات کار بیشتر بدونید
آیدی من در روبیکا
@sornaakashe1
شماره تماس من
09390355701
اگر هم مایلین شماره خودتون رو بزارین تا با هاتون تماس بگیرم

سوال های مرتبط

مامان سبحان و داداشیا مامان سبحان و داداشیا ۵ سالگی
سلام مامانایی که بچه شیربه شیر بزرگ کردین ومامانایی که بچشون از بدو تولد ناآروم و بی قرار بوده و خیلی گریه میکرده توروخدا بیاین یکم باهام حرف بزنین و امیدوارم کنین که این روزای سخت هم میگذرن و منم رنگ و روی آرامش و راحتی رو میبینم
از دست گریه های بچه سه ماهم دیگه روااااااانی شدم بخدا میشینم های های گریه میکنم و تا میتونم خودمو میزنم دودستی محکم میزنم تو سر خودم
شیر خوردنش و خوابوندش برام شده کابوس شده عذاب شده مکافات کم کمش برا هرسری خوابوندش یکساعت درگیرشم همین امشب از ساعت ده درگیرش بودیم با همسرم تا ساعت دوازده و نیم با بدبختی خوابوندمش همسرم بنده خدا صبح ساعت پنج باید بره سرکار گفتم تو بگیر بخواب خودم میخوابونمش یعنی جونم بالا اومد تا خوابید😭😭😭
نه شیر درست و حسابی میخوره نه خوابش درسته روپام میذارمش تکونش میدم جیغ میزنه و یه نفس گریه میکنه باید راه برم و رو دستام تکونش بدم که بیشتر اوقات اینم جواب نمیده و اگه همسرم خونه باشه باید بذاریمش توپتو و دو طرفشو بگیریم و تابش بدیم تا یکم آروم بشه
مامان سبحان و داداشیا مامان سبحان و داداشیا ۵ سالگی
مامان میر محمدو فاطمه مامان میر محمدو فاطمه ۵ سالگی
مامانا من یه کار خیلی بد کردم
پسرم سه ماهی میشه که اینجوری شده همش مدفوعش رو به شلوارش میکنه
همش براش توضیح میدم نکن برو دسشویی دوباره همون آش و همون کاسس
از سه سالگی گرفتمش اصلا تا به حال اینجوری نشده بودش
از وقتی دخترمو که الان سه سالشه شروع کردم به پوشک گرفتن اینطوری شد
حالا ظهر انقدر اعصابم بهم ریخت گرفتم مفصل کتکش زدم
واقعا عصبی بودم نتونستم خودمو کنترل کنم
اینم بگم که خیلی به ندرت میزنم بچه هامو ولی اون لحظه واقعا نتونستم کنترل کنم خودمو
دو سه هفته دیگه میخواد بره پیش دبستانی هنوز مدفوعش رو تو شورتش میکنه من آخه حرص میخورم چند ماهه توضیح میدم خودشو زده به نفهمی
آخرش خیلی بد کتکش زدم بعد گفتم بمون تو دستشویی از حرصم چند دقیقه تنهاش گذاشتم 😭😭😭
بعد رفتم درو باز کردم گفتم بیا بیرون
یکم که گذشت دیدم شکمشو گرفته میگه دارم میمیرم از درد شکم
بردم اینور اونور هواسشو پرت کردم ولی میگه درد دارم
الانم خوابیده
به نظرتون به خاطر اینکه من زدم اینجوری شده
از دست بچه هام نمیدونم کجا برم خدایا 😭
مامان آیهان مامان آیهان ۴ سالگی
سلام مامان ها
من و همسرم همیشه به پسرم گفتیم که نباید کسی رو بزنه
پسرم قبلا خیلی اسباب بازی هاش رو به بقیه میداد و وقتی بقیه بهش اسباب بازی نمیدادن گریه میکرد و این شد که تصمیم گرفتیم بهش بگیم که اگه دوستت بهت اسباب بازی داد تو هم بهش اسباب بازی بده و فقط برای اینکه بازی کنه نه اینکه کلا اسباب بازی رو بدی بهشون
الان تو خانواده نزدیکمون یه پسر کوچولو هست که اسباب بازی نمیده به آیهان،آیهان هم دیگه به اون اسباب بازی نمیده،الان اون پسر شروع کرده به زدن آیهان و ما چون به آیهان گفتیم نباید کسی رو بزنی،آیهان فقط داد میزنه که نباید من رو بزنی،مامان و بابای پسر هم واکنشی آنچنانی نشون نمیدن و چندبار که من به پسرکوچولو گفتم آیهان رو نزن من رو زده😒
امشب آیهان دوباره از پسره کتک خورد من اومدم جدا کنم که دیرم آیهان از خشم قرمز شده و کل بدنش میلرزید و انگار شوک عصبی بهش دست داده باشه نمیتونست نفس بکشه که بردیمش ت فضای آزاد و صورتش رو شستیم که بتونه نفس بکشه و آروم شه
الان همسرم میگه اشتباه از ما هست که به بچمون گفتیم کسی رو نزنه و آیهان شده کتک خور بقیه (چهار تا پسر عمو داره از سه تاشون کتک خورده و بهش زور میگن)
من خودم رو مقصر میدونم مثلا اسباب بازیش رو بقیه خواستن آیهان گفته نه،من آیهان رو راضی کردم که اسباب بازیش رو بده به بقیه و گفتم اع نه آیهان آسباب بازیت رو بده تا بهت خوش بگذره و باهم بازی کنید و اینجوری شد که آیهان به همه اسباب بازی میده تا فقط باهاش بازی کنن
الان من یهو برم به آیهان بگم وقتی زدنت باید بزتی؟؟
همسرم امشب خیلی دعوام کرد که با این اخلاقت داری به آیهان ضربه میزنی