۴ پاسخ

. سلام
دخترم منم خیلی وابسته به شیشه شیر بود یه روز شربت اشتها ریختم تو شیشه که بخوره سر شیشه اش بوی شربت اشتها میداد بدش اومد دیگه اصلا سمت شیشه شیر نرفت , سر پستونک شو بد مزه کن دیگه بی خیالش میشه از چشمش می افته

من الان ۵ روزه گرفتم‌پسر منم خیلی وابسته بود چند روز بود بهش میگفتم بس دیگه نخور خوب نیست بندازیم دور بزرگ شدی خودش برمیداشت پرت میکرد رو فرش باز میرفت بر میداشت دیگه هی بهش گفتم بندازیم آسمون میخوای بری مدرسه شانسی در خونه رو باز کرد انداخت بیرون درو بست مام تا حواسش نبود برشداشتیم بعد رفت بیارش دید نیست گفتم‌خودت انداختی بیرون . دیگه از همون موقع ندادم خیلی سراغشو میگیره ولی با قصه گفتن و اینا سرشو گرم میکنم شبا میخوابه میگم خودت انداختی بیرون دیگه .

من قطره تلخک از داروخانه گرفتم زدم سر پستونک و شیشه پرت کرد و دیگه سراغ نگرفت. دختر من معتاد به پستونک بود.

من یه روز ازش گرفتم تاخود شب بردم بیرون خانه بازی پارک غذا بعدم خونه باوسایلاش باز حموم بعد غذا دیگ بیهوش بود غر غر کرد کل خونه رو گشت ماهم مدام بش میگفتیم میمی رو دادیم مامان گرگه برد برا جیجیش گرسنه بود گناه داشت انقدر تکرار کردیم تا خابید دیگ ازاونروز هی سرشو گرم کردیم باماشین دپر دور تا سه روزه ترکش کرد اولینو آخرین اقدامم بود😂ورشکست سدیم ازبس خریدیمو گمشون میکرد هنوزم پیدا نشدن😂😂😂

سوال های مرتبط