۲۰ پاسخ

الهی دمت گرم فقط یک سوال بچه دوسه ماه رو نباید زیر دوش بگیرید خدای نکرده آب نره تو گلوش یا تو گوشش ، خیلی مراقب باش ، سعی کن یکی رو دستت آب بریزه تو وان بشورش، و حتما تو گوشاش پنبه بزار یا ازاین کلاه های مخصوص‌ نوزادان بگیر عزیزم

و مراقب باش لیز نخوری تو حموم خدای نکرده با بچه

افرین تو میتونی

سلام میش خصوصی چک کنی

ایول داری بابا
من هنوز تنها نشستمش
هی میرم شهرستان میدم مامانم ببره حموم

من ده روز خونه مادرشوهرم موندم از اون به بعدش اومدم خونه خودم و همه کارای خودمو دوتا بچمو خودم کردم

چقد کارتو سخت کردی عزیزم ☺️من اینجور موقع ها که لباسش کثیف میشه در میارم یه دقه جای شیر اب میشورم تمام

مستقل بودن خیلی خوبه هیچکس قد من عاشق مستقل بودن نیست
ولی اون وظیفشه کمک کنه و تو اونو منت حساب نکن
در این شرایط کمک خواستن خیلیم خوبه چون حموم دادن نوزاد سخته بهتره کمک بگیری ک خدای نکرده دردسر نشه

من از اول خودم میبردم حموم میاوردم
می پوشونم و.....
مادرم و مادر شوهرم میترسیدن

شاید سایزش کوچیک شده

چجوری بچه را بردی زیر دوش

وواقعا دمت‌گرم‌ مامانی 😇😇

آفرین بهت منم از یک ماهگیش خودم تنها میبرمش حموم ولی کف خونمون سرامیکه دیروز از حموم در امدنی کم مونده بود بخوریم زمین پام لیز خورد هنوز ترسش تو جونمه میگم نکنه می افتادم بچم چیزیش میشد دیگ از حموم کردن وحشتناک ترسیدم

آفرین بهت، من سه روز پیش برای اولین بار تنهایی پسرمو بردم حمام خیلیم خوب بود ب قول شما بدون منت شوهرم بکشم

من از وقتی مامانم رفت تنها شستمش.افرین کاری خوبی کردی

بچه دوماهه رو چحوری تنها حموم کردی

وای وای مرصاد دقیقا همینجوری ی ساعت دارم تمیزش میکنم کاش میشد بردش حموم دست تنها واقعا میترسیدم🥲

چ خفن من هنوز سر حموم لنگم😂

دمت گرم ما میتونیم

قشنگ رکورد زدیااا

سوال های مرتبط

مامان ❤️🤩 مامان ❤️🤩 ۱۰ ماهگی
سلام اومدم ی داستان بگم راجع به حموم بردن بچم توسط مادرشوهرم
من همیشه از همون روز ده به بعد دیگ خودم پسرمون بردم حموم
بعد حدودا یه ماهگیش خسته بودم گفتم بزار ب مادرشوهرم بگم اون بیاد ببره
خلاصه گفتم بیا ببر اونم
اومد و بچه رو برد و شیرحموم و باز کرد و کلا پسرمو گرفت زیر شیر آب
یعنی آروم آروم با لگن آب نمی‌ریخت سرش گرفته بودش زیر شیر آب🙄 این بچه چنان ترسید چنان گریه کرد ک نگو و همچنان ب کارش ادامه می‌داد منم گفتم اینجوری می‌ترسه خلاصه ک همینجوری زیر شیر آب شست و در آخر بچه رو سر و ته کرد و ی تکون داد و حوله پیچید بهش
منم داشتم سکته میکردم ولی هیچی بهش نگفتم آخه چ کاریه واقعا فقط ادعا میکنن یسری لز این قدیمیا
والا این همه بچرو بردم حموم یبار گریه نکرد
همون شد برای آخرین بار ک دیگ بهش نمیگم بیاد حموم ببرتش
جالبش اینجاس پسرم وقتی از حموم اومد بیرون نگاهش بهش میوفتاد میزد زیر گریه
مادرشوهرم میگفت وای ببخشید ببخشید ترسیدی😐😐😐😐 خلاصه بچتون و با هر سختی ک هست سعی کنید خودتون بزرگ کنید
مامان مرسانا 😍😍 مامان مرسانا 😍😍 ۲ ماهگی
مامان هیوا و هامین مامان هیوا و هامین ۶ ماهگی
یه عده میگن وقتی بچه مریضه نبرین حموم
یه عده میگن ببرین ربطی نداره
من تاحالا تو مریضی بچه هامو حموم نبردم، یعنی مامانم نمیزاشت هربار دعوا میکرد که بدترمیشن حق نداری ببری واین حرفا منم حوصله اعصاب خوردی نداشتم تهش یه هفته حموم نمیرفتن
ولی اینبار دوهفته هست مریضن سه نسخه دارو خوردن هنوز خوب نشدن ولی خداروشکر تب نداشتن
الان دوباره بخاطر سرفه هاشون انتی بیوتیک میخورن بهتر شدن
دیروز رفتیم خونه خودمون یکم جمع و جور کنم و مرتب بشه دختر بزرگه رو بردم با خودم، حموم کردم اونم حموم دادم البته سریع شستمش آبم سرد نبود، بعدش کولرم روشن نکردم موهاشم خشک کردم با سشوار
ولی دیشب تو خواب چنان عرقی کرده بودن تموم جونش خیس خیس اولش فک کردم جیش کرده گفتم حتما مامانم پوشکشو دراورده
ولی دیدم نه پوشک پاشه ولی عرق کرده
امروزم بیدار شد دیدم تب کرده
بچه صحیح و سالم بود خوب شده بود از دیروز ک حموم دادم دوباره صداش گرفته سرفه هاش بدتر شده تبم بهش اضافه شد
الان میترسم کوچیکه رو حموم ببرم اینم تب کنه 😞😞😞